معلم دو مرد را نگاه میکرد که در سربالایی به سوی او پیش میآمدند. یکی سوار بر اسب و دیگری پیاده بود. آنها از لا به لای تخته سنگ ها در میان برف هایی که تا چشم کار میکرد بر دامنه وسیع جلگه مرتفع و متروک دیده میشد آهسته آهسته و به زحمت پیش میآمدند.…