این مقاله را به اشتراک بگذارید
معرفی کتاب
زوال صفویه و سقوط اصفهان
برگ برگ تاریخ ایران رخدادهایی را ثبت کرده که برای هر پژوهشگری ارزشمند و راهگشاست. به ویژه برای آشنایی با جهان باستان ایران بنیانگذار نخستین امپراتوری می‌باشد که صاحب قومیتی منسجم و مرزهای ثابت و مشخصی بوده علاوه بر آن این کشور در طی تاریخ پرفراز و نشیبش دولت‌های بزرگ و پیچیده‌ای را به خود دیده که یکی از پس دیگری ظهور و سقوط کرده است. از جمله این حکومت‌ها پیدایی سلسله صفوی که بعد از شاهنشاهی ساسانیان طولانی‌ترین حکومت را ثبت نموده است. تحلیل‌گران مسائل تاریخی سقوط دولت صفوی را بسیار شگفت‌انگیز و قابل تامل می‌دانند. سلسله صفوی بعد از حمله مغول نخستین سلسله‌ای بود که ایران را صاحب قلمرو واحد و منسجمی برپا ساخت. صفویه آنچنان عظمتی پیدا کرده بود که دولت‌های اروپایی که کمتر به ایران توجه داشتند بر آن شدند تا روابط همه جانبه به ویژه اقتصادی با حکومت صفوی برقرار کنند. به ویژه انگلیس هلند و پرتغال به ظاهر رابطه‌ای اقتصادی ولی در نهان استعماری نویسنده کتاب نزدیک به چهل سال عمر خود را صرف مطالعه و تحقیق درباره تاریخ ایران به ویژه سلسله صفوی نمود و سعی کرده به دور از غرض‌ورزی آثاری مستند و قابل تحقیق ارائه دهد.
بابا طاهر
شرح احوال و نگاهی به آثار
چهره نیمه افسانه‌ای باباطاهر نیز یکی از چهره‌های معروف تصوف ایران است که تاکنون در هاله‌ای از ابهام به سر می‌برده و نویسنده سعی کرده است آن را از ابهام بیرون آورد. باباطاهر در میان ایرانیان بیش از آنکه به عنوان صوفی شناخته شود به عنوان شاعر معروف بوده است. دو بیتی‌های عاشقانه‌ای که به وی نسبت داده‌اند، از وی عاشقی دل سوخته و دردمند ساخته است و مجموعه‌ای از اشعار او به عنوان دیوان در خانه بسیاری از علاقه‌مندان شعر پارسی یافته می‌شود. باباطاهر نه فقط شاعر بلکه نویسنده هم بوده است از هفت – هشت قرن پیش مجموعه‌ای از جملات صوفیانه به عربی پیدا شده که از باباطاهر داشته شده است و برخی هم آنها را ترجمه و شرح کرده‌اند. مهمترین عاملی که باعث جلب توجه جدی به تاریخ تصوف و عرفان در محیط‌های آکادمیک کشور ما گردید.کنجکاوی‌های محققان غربی و تحقیقات ایشان در متون قدیم تصوف بود. کتاب حاضر حاصل پژوهشی است پیرامون زندگی آثار و اندیشه‌های باباطاهر و همچنین نگاه محققانه به اشعار شوریده این صوفی کمتر شناخته شده.
و دیگران
و دیگران حکایت عشق بدفرجام است. قصه تنهایی است و ترس، ترسی زنانه، مبادا تنها بمانم، … اما آنچه زن تجربه می‌کند. نه عشقی راستین ، نه احساسی غرورآفرین که بتوان آن را فریاد کرد ودر حریم امن آن آشیان ساخت، بل فرو رفتن در دام‌چاله احساسی تند و گنگ و همراه با شرمساری است. دست بردن به کاسه دیگری و دزدیدن چیزی که سهم تو نیست. آیا به راستی این عشق بود یا تو با نیازی عنان گسیخته به آن نام عشق دادی تا سرانجام با فریب بزرگ روبه‌رو شوی و وانهاده و وامانده و فریاد برآوری نه!نه! این،آن نبود که می‌خواستم. اکنون سومین رمان محبوبه میر قدیری منتشر می‌شود. پیش از این دو مجموعه داستان کوتاه نیز از همین نویسنده منتشر شده است. میرقدیری با هر اثر گامی به پیش گذاشته است و دیگران گواهی بر این ادعا اثری متفاوت با آثار قبلی او اما داوری نهایی با خواننده است. رمان حاضر برنده جایزه مهرگان ادب و رمان برگزیده سال۱۳۸۵ شده است.