این مقاله را به اشتراک بگذارید
سایه بلند مرد بر خانواده ایرانی
از خدا بخواهید پدرتان ١٢٠ سال عمر کند
نقش مرد و پدر در گستره تاریخی خانواده ایرانی، وضعیتی ویژه در حوزه اجتماع پدید آورده که بسیاری از دیگر گسترهها همچون سیاست و اقتصاد را نیز از خود متاثر ساخته است. ستاره فرمانفرماییان، دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرماییان شاهزاده قاجاری در کتاب «دختری از ایران؛ خاطرات خانم ستاره فرمانفرماییان» در توصیف وضعیت خاندان قاجار پس از برافتادن حکومت آن دودمان و برآمدن پهلوی اول، به این نکته اشاره دارد. او زمانه کودکیاش را در باغ شاه چنین روایت میکند «کودکی من در این مکان، که اطرافاش را حوضها و استخرها و باغچههای سرسبز و مصفا پوشانده بود، گذشت. باغ شاه همچون قالی زیبایی در دامنهی کوههای البرز گسترده بود. من زندگی در این مکان را همراه با قجرهای مطرود و مخلوع و وحشتزده، فراموش نمیکنم. … پدرم علاوه بر نگهداری همسران و فرزنداناش، سرپرستی بیش از هزار نفر از وابستگانش را به عهده داشت، که همراه خانوادههایشان در خدمت او بودند. گرچه برخی از فرزندان ارشد پدرم در دوران سلطنت رضا شاه نیز به مقامهای مهمی رسیدند، اما حکومت رضا خان، برای تحکیم سلطهی خود، شروع به چپاول و مصادرهی املاک و داراییهای خاندان قاجار کرد و کسی قادر به پیشبینی رفتار و اقدامات آتی وی دربارهی پدرم و پسراناش نبود. در سالهای سلطنت رضا شاه، تمام خاندان قاجار، زیر نظر پلیس مخفی زندگی میکردند و مادرم پیوسته به ما میگفت: – سر نماز و وقت دعا، از خداوند بخواین پدرتون صد و بیست سال عمر کنه». او سپس به جایگاه تاریخی مرد در خانواده ایرانی میپردازد «او بدینوسیله نقش حیاتی وی در زندگی افراد تحت تکلفاش را یادآوری میکرد. من هم دلام میخواست پدرم همیشه زنده بماند، چرا که فقدان او فروپاشی خانواده و متعلقاتاش را به دنبال داشت. فرهنگ مردسالاری در جامعهی ایران، به زن باورانده بود که اگر به مردی تکیه نکند و از سوی او حمایت نشود، نمیتواند روی پای خود بایستد و سرانجام در جامعه مضمحل خواهد شد».
شهروند