این مقاله را به اشتراک بگذارید
انبوهی زمان
نگاهی به کتاب «اگر از نو شروع کنیم» اثر اریک امانوئل اشمیت/ ترجمهی شهلا حائری
کاوه شایسته
«اگر از نو شروع کنیم» عنوان نمایشنامهی تک پردهای است از اریک امانوئل اشمیت که به تازگی منتشر شده است. این کتاب را شهلا حائری ترجمه و نشر قطره منتشر کرده است. شهلا حائری پیش از این آثار دیگری نیز اریک امانوئل اشمیت از جمله، «اسباب خوشبختی»، «خرده جنایتهای زناشوهری»، «خیانت انیشتین»، «عشق لرزه»، «فریدریک یا ئاتر بلوار»، «مهمانسرای دو دنیا»، «نوای اسرار آمیز» و «یک روز قشنگ بارانی» را ترجمه کرده است. او در مقام مترجم آثاری از سباستین تیری، الساندرو باریکو، ژان میشل ریب، آملی نوتومب، ساموئل بنشتریت و … نیز فارسی کرده است، و در مقام نویسنده کتابهای «آتش از پشت شیشه»، «بی خود و بی جهت»، «در سایهی مارسل پروست»، «دیروز خیلی دیره» و «فهرست حسرتها» را در نشر قطره منتشر کرده است.
«اگر از نو شروع کنیم» داستان پیرمرد ۶۵ سالهای است که در سفری کوتاه زمان را در مینوردد… او ناگهان بی آن که متوجه شود به گذشته میرود و خود را در میان مادربزرگش، معشوقها و روزگارِ جوانیاش مییابد. پیشانی نوشت این کتاب جملهای است به قلم لوئی آراگون که محور اصلی نمایشنامه اشمیت را به لحاظ تماتیک برملا میکند: «شبی از شبها، آینده را گذشته خواهیم خواند، آنگاه برمیگردیم و نظارهگر جوانیمان میشویم.»
تا به حال شاهکارهای بسیاری، رمانها و شعرهایی هر یک به طرزی ویژه «زمان» را موضوع خود قرار دادند. این موضوع البته مادامی که آدمیزاد زنده است از دغدغههای مهم بشری خواهد بود. چه کسی دوست ندارد گذشته را زنده کند؟ چه کسی تمایل ندارد گذشتهاش را بازسازی کند؟ گذشتهای مملو از اشتباه و خاطرات غم انگیز که آروزی هر کسی است ترمیمش کند.
الکساندر، شخصیت اصلی نمایشنامهی اشمیت است. او در برابر جوانیاش و بخش مهمی از آدمهای زندگیاش قرار میگیرد تا مهمترین سوالات مخاطبان این باشد که آیا او همچنان تسلیم تقدیر خواهد بود، یا نه؟ و آیا میتواند گذشتهاش را تغییر دهد یا نه؟ «اگر از نو شروع کنیم» تنها عنوان این نمایشنامه نیست، گزارهای است که صفحه به صفحه کتاب ما را همراه میکند تا ما منتظر کنش شخصیت اصلی و رفتارهای او باشیم. اشمیت برای دو گانهی پیری و جوانی الکساندر از دو کلمهی ساشا و الکساندر استفاده کرده است. ساشا شکل صمیمی این نام است، و آینهی سالهای جوانی الکساندر است. الکساندر به خانهی قدیمیای مملو از خاطرات میرود و با افتادن ساعت ِ دیواری ناگهان وارد نمایشی از گذشتهی زندگیاش میشود. آدمها به صورت عینی از برابر او میگذرد، با هم حرف میزنند و به آرامی بخش کوچکی از گذشتهی الکساندر را بازسازی میکنند.
اشمیت این نمایشنامه را به صورت یکپاره و پیوسته نوشته است. شاید مهمترین علت این انتخاب، تناقض پیوستگی روایت و از هم گسیختگی روایت زندگی الکساندر از نظر زمانی است. این از هم گسیختگی دست کم برای الکساندر این امکان را فرام آورده است که این بار در تصمیمات سالیان دور زندگیاش تردید کند. او میتواند از ساشا بخواهد رفتاری دیگر، انتخابهای دیگر، و گفتههایی دیگر نسبت به او داشته باشد تا آیندهی دیگرسان برایش رقم بخورد. اما نکتهی قابل توجه این است که الکساندر با این که گذشتهی درخشانی ندارد اما برای تغییر آن هم چندان خود را به آب و اتش نمیزند. حتی گاهی نسبت به این امر بی تفاوت و بی اراده به نظر میآید. او حتی زمانی که گزینههای مختلفی برای تغییر گذشتهاش دارد، انسانِ مخیری به نظر نمیرسد. آیندهی محتوم این بار از سرگذشتی محتوم مایه میگیرد. او وقتی به یکی از دوستان قدیمیاش که در جوانی و زیبایی محض است، برمیخورد روایت تازهای از زمان به دست میدهد. میگوید: «جذابیتت رو از دست ندادی. نه. رو صورتت چند تا چین و چروک افتاده، پوستت تغییر جزئی کرده و کمی کدر شده، اما زشتتر نشدی، هنوز هم جذابی. فقط دیگه پوستت مثل اون وقتها سفت نیست، وقتی دروغ میگی، لوت میده، و سرانجام همونی که واقعا هستی ظاهر میشه، سرسخت، عصبی، خود خواه، سختگیر، بی رحم. در شصت سالگی بیشتر شبیه خودتی تا در بیست سالگی. زمان خرابت نکرده، آشکارت کرده.»
اما خود الکساندر با این انبوهیِ زمان چه میکند؟ او اکنون دارد از آدمی حرف میزند که این خلا زمانی را متوجه نمیشود، اما خودِ الکساندر با این که از این گسست و خلا مطلع است نمیتواند به انتخاب درست فکر کند. گویی باید به سوی سرنوشتی که هم اکنون در آن به سر میبرد گام بردارد. الکساندر واقعیت را به ساشا میگوید و در مقام یک راهنما و مترجم، او را راهنمایی میکند و گفتههای دیگران را به شکلی قابل فهم برایش ترجمه میکند چرا که الکساندر از آیندهی خودش یا به عبارت دیگر ساشا باخبر است. او تلاش میکند انتخابهای نادرستش را از صفحهی روزگار محو کند، اما آیا اکنون و امروزش را نیز میتواند با تغییر همراه سازد؟
«اگر از نو شروع کنیم» نمایشنامهای است که شخصیتها و مخاطبانش را با سوالات بسیاری مواجه میکند، و به سبکی اعترافگونه و غیر مستقیم اعتراف میکند که خودش هم پاسخ این پرسشها را نمیداند.
به نقل از الف کتاب
***
«اگر از نو شروع کنیم»
نویسنده: اریک امانوئل اشمیت
مترجم: شهلا حائری
ناشر: قطره؛ چاپ دوم ۱۳۹۶
۹۲ صفحه؛ ۹۰۰۰ تومان