رفتن به محتوا رفتن به فوتر

نقد مینو مشیری بر ترجمه رضا رضایی / در توهم دانستن زبان انگلیسی !

45 نظر

  • ناشناس
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 7:04 ق.ظ

    کاش خانم منیری ترجمه پیشنهاد نمی‌کردند، چون ترجمه ایشان هم بدتر از ترجمه آقای رضایی تعریفی ندارد.

  • مترجم
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 9:20 ق.ظ

    همین جمله باید نیاز . . . داشته باشد یک اشتباه کامل در زبان فارسی است. آن هم “به یک همسر” فعلا مهندس یک هیچ از مادرخوانده مترجمان جلو است

  • ناشناس
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 2:00 ب.ظ

    یکی از معانی خواستن، نیاز داشتن است (مراجعه شود به فرهنگ سخن). بنابراین ‘زن می خواهد’ یعنی نیاز به زن دارد. ضمن اینکه زن خواستن ایجاد رابطه جنسی را تداعی نمی کند و هیچ فرقی با نیاز به همسر ندارد. البته هیچ کس منکر آن نیست که می توان این جمله را به شیوه های مختلف و شاید بهتر به فارسی درآورد ولی مسئله به آن شوری هم که خانم مترجم می گویند نیست.

  • محمد رحيم
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 4:09 ب.ظ

    یکی از عوارض قحط الرجال آبلیمو در سرزمین ما ایران است جناب آقای مهندس رضا رضایی.با کمال تاسف.

  • نسرين
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 4:17 ب.ظ

    وقتی با کمک دوستان مطبوعاتی ترجمه شادروان کریم امامی از رمان “گتسبی بزرگ” را کوبیدند و خفیف کردند آقای رضایی را شناختیم.

  • حميرا
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 4:21 ب.ظ

    رضا رضایی افتاده به جان ادبیات زنانه قرن نوزدهم بریتانیا و کاسبی مفصلی به راه انداخته.

  • عباس
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 4:28 ب.ظ

    اگر می خواهید مطرح شوید باید وابسته به یکی از گروه های ادبی مثل دهباشی و بخارا باشید.رضایی وابسته به باند میرزایی و مجله نگاه نو است و از طرف آنها حمایت می شود.

  • فرامرز
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 4:32 ب.ظ

    رضایی به جای مترجمی مثل چرخ گوشت کار می کند.هر چه به خوردش بدهید از آن طرف رشته می کند و بیرون می دهد.کار مترجم برجسته و دانشمندی مثل زنده یاد ابوالحسن نجفی کجا و جماعتی از قماش رضایی کجا.

  • ناهيد
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 4:40 ب.ظ

    روزی روزگاری بزرگانی مانند عنایت و بزرگمهر و ادیب سلطانی و فولادوند و قاضی و نجفی مترجمی می کردند در مملکت ما و حالا به این روز افتاده ایم که امثال رضایی با مترجمی تجارت می کنند.

  • مريم
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 5:00 ب.ظ

    از آقای دکتر ابتین گلکار شنیدم که مهندس رضا رضایی را به عنوان یکی از مترجم های موثق تایید کردند.با نظر خانم مشیری موافق نیستم.

  • علي
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 5:02 ب.ظ

    گلکار و رضایی با هم تو یک دارودسته هستند.هوای هم را دارند.

  • امير علي
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 5:05 ب.ظ

    جناب مهندس رضایی خیلی کلک تشریف دارن.مملکتی که مثل کاروانسرا اداره شه عاقبتش همینه.

  • مسعود
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 5:08 ب.ظ

    گلکار از روسی ترجمه می کنه.از کجا خبر داره کیفیت ترجمه رضایی از انگلیسی چطوره؟

  • شبنم
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 5:24 ب.ظ

    تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل… احسنت به بانو مشیری شجاع.

  • مهرنوش
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 8:18 ب.ظ

    در محضر استاد علی دهباشی افتخار تلمظ داشتم که فرمودند علی میرزائی چه کسی هست و اعوان و انصارش چه کسانی هستند.رضا رضایی از نوچه های علی میرزایی است.

  • نادر
    ارسال شده 5 ژوئن 2018 در 9:18 ب.ظ

    این همان میرزایی نیست که -به گفته علی اقای دهباشی- آقازاده محترمشان حضرت بامداد خان میرزایی تو کار کارچاق کنی و دلالی فوتبال تشریف دارند؟ رضا رضایی هم از همین جماعت کاسب است.

  • راحله
    ارسال شده 6 ژوئن 2018 در 5:36 ق.ظ

    درود بر شجاعت بانوی دانشمند سرکار خانم مینو مشیری مترجم طراز اول.

  • شهاب
    ارسال شده 6 ژوئن 2018 در 8:08 ق.ظ

    تو همون جمله اول مچ “مترجم” را خوابوند.دست مریزا به خانم مشیری.

  • مترجم
    ارسال شده 6 ژوئن 2018 در 1:02 ب.ظ

    رضا رضایی فرزند علی میرزایی پدر بامداد میرزایی!!!!!!!
    این همه افشاگری در بازار نشری با ۱۰۰۰ نسخه تیراژ بدون خواننده !!!

  • راحله
    ارسال شده 6 ژوئن 2018 در 1:26 ب.ظ

    در بازار نشری حتی با تیراژ یک نسخه کتاب هم باید در کار نوشتن و ترجمه دقیق بود.حتی یک نسخه.جامعه کلنگی نباشیم.

  • مد و مه
    ارسال شده 6 ژوئن 2018 در 2:16 ب.ظ

    ان نوشته تنها به دلیل طرح یک بحث علمی در حوزه ترجمه منتشر شده، خواهش ما این است که آن را با جملات چاله میدانی آلوده نکنید.تا مجبور به حذف نظرات نشویم.
    آقای رضا رضایی کارنامه ای دارند که نمی توان کل آن را با این یک جمله زیر سوال برد. لطفا علمی و با آوردن شاهد مثال های دیگر نظر خود را در تایید ترجمه های آقای رضایی یا ادعای خانم مشیری مطرح کنید
    با تشکر

  • دوستدار ادبیات
    ارسال شده 7 ژوئن 2018 در 4:20 ق.ظ

    این جمله آغازین کتاب اتفاقا در نظریه های ادبی هم اهمیت بسیاری دارد، البته آقای رضایی در آوردن صغیر و کبیر یا پول و پله دار کم سلیقگی و در واقع کم آگاهی به خرج داده اند، اما این که به جای «زن» بنویسیم «همسر» یا آن که خیال کنیم نوشتن «زن» اشکالی دارد نیز از ناآگاهی و ناآشنایی با زبان فارسی سر بر می آورد چرا که همه بزرگان ادبیات فارسی از سعدی و مولوی گرفته تا نیما «همسر گرفتن» نیاورده اند، بلکه «زن کردن»، «زن گرفتن» یا «زن ستاندن» آورده اند. آن جمله «باید نیاز به یک همسر داشته باشد» هم غلط فاحش دستوری و حشو است و اتفاقا این که مردی «به یک همسر نیاز داشته باشد» معنای جنسی را بیشتر از آن که مردی «زن بخواهد» می رساند.
    این همه مخالف خوانی واقعاً به چه نتیجه ای می رسد؟ الان یک خانمی در روزنامه آرمان مدام مطالبی می نویسد که هیچ پایه ای ندارد، یعنی حتی به خودش زحمت نمی دهد که ببیند آیا آن چه می گوید صحیح است، سمیه مهرگان نامی است و دلش خوش است که با این شلوغ بازی هایی که از آن شیما بهره مند روزنامه شرق یاد گرفته است به شهرتی می رسد. این ها همه ادبیات مملکت را فدای به شهرت رسیدن خودشان می کنند و وانمود می کنند که دل شان برای ادبیات می سوزد تا عوام را فریب بدهند. ای کاش مترجم با سابقه و محترمی مثل خانم مشیری خودشان را در حد این ژورنالیست های شهرت طلب پایین نمی آوردند. اصلاً رضا رضایی در جایگاهی نبود که ایشان بخواهند نقدشان کنند، ادیبان باسابقه همیشه از این جور رفتارها فاصله گرفته اند و در گذشته فقط یک آدم شهرت طلب و قدری خود کم بین مثل عبدالله کوثری از این رفتارهای زشت کرده است.

  • نکته گو!
    ارسال شده 7 ژوئن 2018 در 5:11 ق.ظ

    این همه غرض… در پی اشاره به جمله آغازین رمان؟ چقدر عقده داشتید از رضا رضایی… شطرنج هم مثل اینکه خیلی به مذاق ادبیاتی ها خوش نمی آید! یقه چندتا آدم را گرفته اید… حکما رودرروی این اشخاص زبان به کام می کشید و کلی هم ازشان تعریف و تمجید میکنید.
    ماها چمونه واقعا؟
    تعارف که ندارید. اگر کتاب خوان باشید، به این نتیجه خواهید رسید که ترجمه های رضا رضایی نه بی نقص و نه افتضاح اند. توی این بازار شلم شوربای ترجمه، ترجمه هایی که از کتاب های خواهران برونته کرده یا همین جین آستین، نمونه های خوبی اند. و اگر زحمت خواندن این آثار رو کشیده باشید متوجه میشید که فضایی که براتون تداعی میشه دقیقا فضای داستانی قرون ۱۸ و ۱۹ انگلستانه. عناصر داستانی این داستان نویس های انگلیسی، ترس و اضطراب و عشق و مالیخولیا یا شیدایی های خاص رمانتیکه. که توی ترجمه های آقای رضایی وجود داره.
    اون ایراد خانوم مشیری هم صرفا برمیگرده به اینکه هرکس میتونه تلقی متفاوتی از به کار بردن کلمه ها داشته باشه. هرگز نمیشه انتخاب شخصی از برگزیدن کلمه ای رو انتخاب اصلح دونست. هیچ کس چنین سنگ محکی در اختیار نداره. با یک جمله هم فضا سازی داستان هرگز به خطر نخواهد افتاد. در عین حال نظر خانوم مشیری هم محترمه. اما چندیه این موج راه افتاده که همه با رو کردن اصل انگلیسی کتاب ها، قصد مچ گیری دارند. این هم از مواهب بالا رفتن سواد مملکت است لابد. اما دانستن زبان یکی چیز است و توانایی نوشتن به زبان فارسی یک چیز. تا زمانی که این دو با هم جمع نیایند ترجمه خوبی پدید نخواهد آمد. و با این حال، ترجمه های رضا رضایی از کتاب های نام برده شده، ترجمه های مقبولی اند.
    درست نیست این همه غرض و کین.

  • فرهنگ
    ارسال شده 7 ژوئن 2018 در 7:19 ق.ظ

    به داوری فارغ از نان قرض دادن و متکی بر تخصص و اخلاق محتاجیم.رضایی “مترجم”اگر شطرنج باز موفقی بود در همان عرصه به کارش ادامه می داد.که نداد.

  • فرشته
    ارسال شده 7 ژوئن 2018 در 8:00 ب.ظ

    چه ادبیاتی داریم.

  • وحید
    ارسال شده 8 ژوئن 2018 در 2:53 ق.ظ

    نویسنده اشتباه کرده من پول ندارم ولی نیاز به زن دارم عالم و آدم بر این باورند آدم آدم میخواهد

  • ايراندوست
    ارسال شده 8 ژوئن 2018 در 8:32 ق.ظ

    با احترام به بانو مینو مشیری برای نکته سنجی هایشان و تشکر از جناب آقای رضا رضایی برای تلاش بی وقفه شان در غنی کردن فرهنگ و ادب فارسی از راه ترجمه یادآوری می کنم که نوشته های عده ای از افراد شاهدی است بر ظهور انحطاط فرهنگی در جامعه مان.هوشیار باشیم.اجازه بی حرمتی ندهیم.

  • ناشناس
    ارسال شده 8 ژوئن 2018 در 3:41 ب.ظ

    خانم مشیری نمونه کار شما رو در ترجمه رمانهای کوری از ساراماگو و داستان دو شهر از دیکنز دیده ام و باید بگم که در مقابل ترجمه های مهدی غبرایی و ابراهیم یونسی از همین آثار، واقعا ضعیف عمل کرده اید. با این کارنامه درخشان، نقد ترجمه با بررسی یک خط از یک رمان ۴۵۰ صفحه ای هم از سوی شما باب شد که از این بابت خدمتتان تبریک عرض می کنم.

  • ايراندوست
    ارسال شده 9 ژوئن 2018 در 8:50 ب.ظ

    دو نشانه از ظهور انحطاط فرهنگی در جامعه ایران:۱-“در محضر استاد علی دهباشی افتخار تلمظ داشتم که فرمودند علی میرزائی چه کسی هست و اعوان و انصارش چه کسانی هستند.رضا رضایی از نوچه های علی میرزایی است.”…۲-“این همان میرزایی نیست که -به گفته علی اقای دهباشی- آقازاده محترمشان حضرت بامداد خان میرزایی تو کار کارچاق کنی و دلالی فوتبال تشریف دارند؟ رضا رضایی هم از همین جماعت کاسب است.”ترور شخصیت توسط مدیر بخارا یعنی جناب آقای علی دهباشی را محکوم می کنم.

  • منير
    ارسال شده 10 ژوئن 2018 در 5:08 ب.ظ

    کتاب “کوری ” اثر ساراماگو را خوانده ام.ترجمه خانم مشیری از این رمان را دوست دارم.بدون کمک ها و ویرایش بسیار مفصل جناب آقای محمد رضا جعفری فارسی اش به این خوبی نمی شد.
    یادم هست خیلی سال قبل در یکی از مجلات ادبی خانم مینو مشیری با لحن بسیار زننده ای به شادروان اسماعیل فصیح حملات سختی کرده بود .ادعا کرده بودند که مرحوم فصیح در نوشتن داستان هایش تقلب کرده.لحن خانم مشیری مناسب نیست.می شود با منطق بحث کرد و نتیجه گرفت.خانم مشیری را یک عده مثل دکتر عزت فولادوند حمایت می کنند.

  • غلط‌گیر
    ارسال شده 10 ژوئن 2018 در 8:09 ب.ظ

    برخی دوستان اینجا افتخار “تلمظ” داشته‌اند، که نمی‌دانم چیست، اما اگر منظورشان همان شاگردی است و خواسته‌اند قمپز در کنند و عربی‌اش را بگویند، عرض می‌کنم که آنچه افتخارش را داشته‌اند، “تلمذ” است، نه “تلمظ”!!

  • محمد
    ارسال شده 11 ژوئن 2018 در 10:57 ق.ظ

    بی حرمتی مشیری و دهباشی به رضایی و میرزایی بی احترامی به جامعه فرهنگی ایران است… ادب مرد به ز دولت اوست.

  • آرزو
    ارسال شده 11 ژوئن 2018 در 11:55 ق.ظ

    واقعا در عجبم از این همه بغض و کینه! این چندخط که فقط فحش و بی‌حرمتی بود، کجایش «نقد» بود؟!
    جمله‌ی پیشنهادی‌تان هم که بسیار جالب بود. اول اینکه هر نوویراستاری می‌داند تکلیف «یک مرد مجرد» و «یک همسر» چیست. دوم اینکه چطور اینقدر راحت فتوا می‌دهید «زن خواستن» معنی جنسی تداعی می‌کند؟ برای شما اگر چنین است٬ چه دلیلی دارد در ذهن خواننده‌‌ی دیگر هم همینطور باشد؟ و تازه٬ جمله‌ی نادرست دیگری ندیدید در کل این ترجمه‌ی ۴۴۵ صفحه‌ای؟ اصلا صفحه‌ی اول را ورق زدید و به صفحه‌ی دوم رسیدید یا نه؟! زحمت کشیدید خانوم واقعا٬ خدا قوت!
    می‌فرمایید جناب رضایی کجا انگلیسی و فلسفه یاد گرفته‌اند. مگر هرکس که بخواهد زبان یا فلسفه یاد بگیرد در فلان کالج و بهمان دانشگاه اروپایی و امریکایی باید تحصیل کند؟! مگر امثال شما خانم ترجمه‌های شاهکار نجف‌ دریابندری را نخوانده‌اید؟ ایشان کجا انگلیسی و فلسفه آموخته‌اند؟ مگر خود شما گمان می‌کنید مترجم موفقی هستید و فارسی‌ خوبی دارید؟ واقعا هنوز فرق بین زبان‌دان و مترجم را نمی‌دانید؟!
    در آخر٬ عنوان به اصطلاح نقدتان را گذاشته‌اید «در توهم دانستن زبان انگلیسی». سرکار خانم مشیری! شما خود در توهمید؛ در توهم همه چیزدانی‌!

  • فاطمه
    ارسال شده 12 ژوئن 2018 در 10:23 ب.ظ

    “امکان ندارد چنین بنویسد” رو میتونیم قبول کنیم چون به ادبیات انگلیسی قرن نوزدهم مسلط نیستیم اما تا اونجایی که به خواننده فارسی زبان مربوط می شه “چنان نوشتن خانم مشیری” هم تعریفی نداره

  • کسری
    ارسال شده 3 جولای 2018 در 8:57 ق.ظ

    واقعا انحطاط فرهنگی و فقر فکری تو ایران بیداد میکند.
    نظر خانم مشیری محترم ولی اون اساتیدی که ایراد می گیرند بروند خودشان ترجمه کنند(به قول نجف دریابندری)
    اتفاقا من ۱۰صفحه از این ترجمه های جدید بینوایان را با متن اصلی تطبیق داده ام.آخه خیلی ها اصرار داشتند ترجمه بی نظیری است ولی باور بفرمایید تو همون ۱۰صفحه نارسایی‌ها و حذف ها فراوان بود و همون ترجمه قدیم بهتر .مقصود این که ما به قهقرا می رویم.
    القصه در این چمن چو بید مجنون /می بالم و در ترقی معکوسم
    انصاف هم خوب چیزی است این آقا دمش گرم که زحمت کشیده اند و رمان های کلاسیک ادبیات انگلیسی را به فارسی ترجمه کرده اند .آقای کاوه میرعباسی هم گفته اند مقبول است

  • دیتریش
    ارسال شده 13 جولای 2018 در 2:43 ب.ظ

    آقای رضایی در سالهای اخیر بدون ارجاع دقیق و بی اینکه منظورشان را خوب و روشن بگویند در مقدمۀ “گتسبی بزرگ”، در مقدمۀ “هنر داستان نویسی” و چند مصاحبه که از ایشان خوانده ام دربارۀ ترجمه ها اظهارات تند و مغرضانه کرده است و به طور ضمنی با رد کار و زحمت دیگران ترجمۀ خودش را خوب و خود را زبان دان می داند. خواندن این دو مقدمۀ ایشان غم انگیز بود. چه نیازی هست در مقدمۀ ترجمه ای و در چند صفحۀ کوتاه تکلیف ترجمۀ دیگران را روشن کرد!

  • مهناز
    ارسال شده 3 آگوست 2018 در 10:16 ب.ظ

    با خراب و خفیف کردن مترجم نامدار مرحوم کریم امامی این آقا یعنی رضا رضایی راه خراب کردن خودش را هموار کرد.وقتی مرشد و راهنمای آدم علی میرزایی باشد بهتر از این نمی شود.

  • احمد رضا
    ارسال شده 4 آگوست 2018 در 9:39 ق.ظ

    با علی آقای دهباشی کبیر هر که درافتاد ور افتاد دمر افتاد رو تخت عمل افتاد.برای اطلاع حضرات رضا رضایی و علی میرزایی.

  • مينو
    ارسال شده 4 آگوست 2018 در 4:40 ب.ظ

    “با علی آقای دهباشی کبیر هر که درافتاد ور افتاد دمر افتاد رو تخت عمل افتاد.برای اطلاع حضرات رضا رضایی و علی میرزایی.”..دهباشی مرده خوار خودش سردسته مافیاست.

  • شهاب
    ارسال شده 14 آگوست 2018 در 7:33 ب.ظ

    دهباشی کبیر؟!…

  • نگار
    ارسال شده 15 آگوست 2018 در 10:47 ب.ظ

    شعار استاد دکتر علی دهباشی نویسنده “بخارات”: “قربون بند کیفتم تا MONEYداری رفیقتم… ” هنوز مانده تا این ناکس را بشناسید.

  • vukh
    ارسال شده 5 سپتامبر 2018 در 8:33 ب.ظ

    دهباشی, مدیر شارلاتان مجله ای متورم و پوشالی به نام بخارات.

  • ناشناس
    ارسال شده 19 ژانویه 2019 در 1:04 ب.ظ

    رضا رضایی یکی از توانمندترین مترجمان معاصر ایران است. با تمام احترام، این نقد خانم مشیری منصفانه به نظر نمی آید. ایشان با ارجاع به مصاحبه فصلنامه «مترجم» (شماره ۴۶) با اقای رضایی که در سال ۱۳۸۶ انجام شده از ایشان نقل میکنند که ترجمه را تفننی شروع کرده‌اند. در صورتی که در آن مصاحبه اقای رضایی گفت که «از سال ۱۳۵۶ تفننی ترجمه را شروع کردم، اما رفته رفته کار ترجمه برایم جدی تر شد، به طوری که از سال ۱۳۵۸ تقریبا به شکل حرفه ای ترجمه می کنم…». آیا شروع کردن کاری به صورت تفننی در سال ۱۳۵۸ به معنی غیر حرفه ای بودن و عدم توانایی در آن کار در حال حاضر است که خانم مشیری با استفاده از لفظ «مترجم تفننی» مکررا طعنه میزنند و اسم این کار را هم نقد می گذارند؟ آیا خود خانم مشیری یا هر شخص دیگری در تاریخ جهان در هیچ رشته ای از آغاز حرفه ای به دنیا آمده اند؟ خوب کاملا طبیعی است که آغاز هر کاری میتواند تفننی باشد. سوابق درخشان رضا رضایی در عرصه ی شطرنج چه به عنوان بازیکن و عضو سابق تیم ملی و چه به عنوان مربی و نقش پررنگ ایشان در پرورش استادان بزرگ بر هیچ کس پوشیده نیست. حال این که بر اساس کدام منطق خانم مشیری مهندس بودن یا شطرنجباز حرفه ای بودن را در تضاد با مترجم حرفه ای بودن میدانند به راستی باید از خودشان پرسید. آقای رضایی در مصاحبه های متعدد بارها توضیح داده اند که کجا و چگونه با زبان و ادبیات و فلسفه آشنا شده اند. اما شاید خانم مشیری به جز یک مصاحبه مجله مترجم متعلق به سال ۱۳۸۶ بقیه ی مصاحبه ها را نخوانده اند. اما تردید دارم که ایشان حتی آن مصاحبه را هم که «طولانی و کسل‌‌کننده» مینامند تا آخر خوانده باشند. چون در همان مصاحبه دقیقا درباره ی همین جمله ای که خانم مشیری نقد کردند از آقای رضایی سوال شده است و آقای رضایی در همان جا درباره ی تفسیر خود از این جمله و دلایل خود برای ترجمه ی این جمله به این شکل به طور مفصل توضیح دادند. شما را به همان مصاحبه ارجاع میدهم. بهتر بود خانم مشیری نقدشان را در پاسخ به توضیحی که خود آقای رضایی درباره ی اینکه چرا این جمله را اینگونه ترجمه کرده اند داده اند مینوشتند. این که از بین هزاران هزار جمله ای که آقای رضایی ترجمه کرده اند فقط با استناد به یک جمله آن هم به استناد به تفسیر خود، با استفاده از لفظ غیرمنصفانه ی «در توهم دانستن زبان انگلیسی» ایشان را نقد کنیم چندان شایسته به نظر نمی رسد.

  • محمد حسن
    ارسال شده 8 اکتبر 2020 در 5:56 ق.ظ

    فارغ از دعواهای جناحی و صنفی که در نظرات بالا خواندم ترجمه ی آقای رضایی از رمان غرور و تعصب را بسیار ضعیف می دانم . کافی است ۳۰ صفحه ی اول این رمان را بخوانید. نیازی به تخصص در ادبیات هم نیست. خواننده ی عادی هم متوجه مشکلات ترجمه می شود. واقعا حیف از این آثار ارزشمند که با این وضع ترجمه می شوند. از ناشر وزینی چون نشر نی بعید است که حاضر به نشر چنین ترجمه هایی می شود.

  • سینا
    ارسال شده 15 آوریل 2022 در 7:19 ب.ظ

    حیف از این آثار که این آقا با نشر نی و امثالهم ترجمه‌شان را ویران کرده است.

ارسال نظر

0.0/5