رفتن به محتوا رفتن به فوتر

روایتی خواندنی از زندگی ویلیام فاکنر / برگردان: مهشید میرمعزی

7 نظر

  • ناشناس
    ارسال شده 22 دسامبر 2018 در 6:24 ب.ظ

    پشت تمام جایزه ها هم چنان که گفته میشودوبعدها از زبان داورا ن این جایزه ها خواهید شنیدفقط یک اتاق فکر است .پشت جایزه جلال ال احمد واحمد محمود و نوفه وهفت اقلیم و واو و پگاه وجایزه شیراز چند نفر هستند که برای همه جوایز تصمیم میگیرند .چیزی به اسم جایزه مستقل وکتاب خوب وادبیات و این حرفها وجود ندارد .اتاق فکر تصمیم میگیرد چه کتابهایی بایددیده شود وکدام کتاب نباید به هیچ وجه دیده شودوچه نویسنده گانی باید حذف شوند . داوران ودبیران جایزه ها کاره ای نیستند .به انها گفته میشود چه کتابی باید بالا بیاید وبالامیاید. البته گاهی داورانی هم هستند که مستقل هستند وزیر بار این حقه بازی هانمیروند .این داوران را بازی میدهند وکلک به انها میزنند .به این صورت که ۲داور که در جریان کار هستند ومیدانند چه کتابی در نهایت باید بالا بیاید با هم تبانی میکنند وطوری امتیاز میدهند به کتاب ها که رای داور مستقل کار ساز نباشد واو نتواند کتابهای خوب را بالا بیاورد .بااین حقه جایزه از نام داور مستقل استفاده میکند ودو داور کتابهای مد نظر خودشان را بالا می اورند.نمونه اش خانم سارا سالار که پارسال داور جایزه احمد محمود بود ووقتی فهمید اقای یزدانی خرم وشهسواری باهم ازقبل قرار ومدار هایشان را گذاشته اند واز اسم او فقط میخواهند استفاده کنند ازداوری بیرون امد واین را با کارش به همه گفت . جوایز با کاندیدهایشان هم دیگر راپوشش میدهند که یعنی همین چند کتاب خوب هستند .این جایزه ی بی ارزش سفارشی واز قبل تعین شده هیچ کمکی به ادبیات ایران نمیکنند .بلکه صرفا کاری تبلیغی وسیاسی است که وزارت ارشاد که بودجه ی تمام این جایزه ها را میدهد بگوید که چقدر ازادی وتحول وپیشرفت صورت گرفته در این دوران باشکوه .برای همین است که هیچکس این روزها از جایزه ای که گرفته شادی نمیکند چون میداند همه چیز زد وبند ی است که صورت گرفته تا نشان دهند چقدر پیشرفت داریم .کدام پیشرفت بگویید ما هم بدانیم .با این نوع کار ها ادبیات را بار دیگر سانسور میکنند تا هیچ کتاب خوبی بالا نیاید .کمونسیتها در دوران سیاه در اتحاد جماهیر شوروی تا بخواهید از این کارها کرده اند والگوی این ها هم همان شوروی سابق است .ایا چیزی از این بازی ها مانددر تاریخ .
    ۱۳۹۷/۰۹/۳۰ ۰۳:۴۹:۱۴

    ۱۳۹۷/۰۹/۲۹ ۲۲:۴۸:۳۷ به نظر من مشکل ما جایزه ی پکاه یا هفت اقلیم یا احمد محمود ودیگر جایزه هایی که همه با یک هدف وا حد مثل قارچ سر در آورده اند نیست .مشکل این است این جایزه ها همین الان هم بازوی سانسور در ایران هستند .حتی بیشتر سانسور به ادبیات ایران در دراز مدت لطمه میزنند .چون به نویسنده وناشرآدرس اشتباهی میدهند . به نویسنده دایم می گویند که کتابی خوب است که خنثاباشد بی ریشه باشد مستقل نباشد .چون اینجور کتاب فقط جایزه میگیرد .مهم نیست کتاب ضعیف است یا قوی اما باید مستقل نباشد وتسلیم باشد .واین جاست که این جایزه کار چاق کن سانسور در ایران می شود .اگر چه دبیر جایزه ای بیست تا اسم منتقد معروف را اعلام کند به عنوان داور جایز ه اش اماچه اهیتی دارد در این میدان سانسورچی یک استاد دانشگاه باشد یا فردی بی سواد .سانسورچی سانسور چی است اگر چه پرفسور ادبیات باشد ودر کالجهای غربی تدریس هم بکند .اینجا او کارش فقط وفقط سانسوراست .سانسوری به روشی تازه . حالا باز دبیر این جایزه و آن جایزه برود افتخار کند که مردم شهر بدانید جایزه ما به وسیله ی فلان استاد وفلان نویسنده بزرگ به بهترین شکل ممکن ادبیات ایران را سانسور می کند وما مفتخریم به این کا ر.مفتخریم که کورش اسدی را اول از ادبیات و جایزه ها حذف کردیم و بعد هم سر بریدیم مفتخریم که نویسنده کان خوب امروز را به آرامی داریم اول از جایزه ها حذف میکنیم وبعد به حاشیه می رانیم و بعد هم نابود میکنیم .نویسنده کشی در ایران مبارک همه تان باد .

  • اکبر بنایی
    ارسال شده 22 دسامبر 2018 در 7:04 ب.ظ

    مسعود دیانی، کارشناس و مجری شب روایت که از شبکه چهار سیما پخش می‌شود درباره برگزاری جوایز ادبی در ایران نظر متفاوتی دارد، او می‌گوید: «جایزه جلال که همه سر آن دعوا می‌کنند و گران‌ترین جایزه ایران هم هست، ولی هیچ‌کسی نمی‌شناسد؛ این هم وضعیت گران‌ترین جایزه کشور است که از ۱۱۰ سکه شروع کرده تا ۳۰ سکه آمده و الان ۱۰۰ میلیون تومان شده است. جشنواره فیلم فجر را همه می‌دانیم چه فیلم‌هایی جایزه گرفتند. اعتبار جایزه یک چیز است و اینکه بدانیم چه کسی جایزه گرفته امر دیگری است. اگر فیلم فجر را بپرسم همه می‌دانند. جایزه احمد محمود را سال گذشته چه کسی گرفت؟ جایزه گلشیری را آخرین دوره چه کسی گرفت؟ جایزه جمال‌زاده را چه کسی گرفت؟ اصلا جایزه‌ها برای چه در سطح جهان راه می‌افتند؟ یک زمانی کشورهای اروپایی و آمریکای‌شمالی خود دنبال خلق ادبیات بودند. نویسنده‌های مشهور را ببینید؛ متعلق به این دو فرهنگ هستند. از یک جایی به بعد اینها قاعده بازی را تغییر می‌دهند. هم در عرصه ادبیات و هم در عرصه سینما این‌چنین بود. به جای اینکه من خودم خلق کنم، من جایزه تعیین می‌کنم ولی ملاک‌های جایزه، سلیقه من را مشخص می‌کند که دیگران خلق می‌کنند. جایزه‌های معتبر ادبی را کشورهای شرق و جنوب می‌گیرند یعنی ایشیگورو در نوبل جایزه می‌گیرد و خیلی از نویسندگان کشورهای شرقی، آمریکای‌جنوبی و آفریقایی هستند. این کارکرد جایزه است. جایزه سلیقه دارد ولی به شرط آنکه طرفی که جایزه را طراحی می‌کند شعور داشته باشد. از آغاز چنین نگاهی داشته باشد و بعد جایزه را هم طراحی کند.

    در ایران گفته‌اند اوضاع و احوال نویسندگان خیلی بد است و بیچاره هستند. یک جایزه‌ای بگذاریم تا پولی به آنها برسد. قبلا ۱۱۰ سکه بود و سکه الان ۴ میلیون تومان شده است و به ۳۰ سکه رسانده‌اند؛ اگر این میزان را هم بدهند، آنقدر حاشیه می‌روند که درنهایت ۲۵۰-۲۰۰ هزار تومان پول را بین ۱۰، ۱۲ نویسنده تقسیم می‌کنیم و شور و حال کاذبی هم به این فضا می‌دهیم. جایزه جلال جهت نمی‌دهد. من در برنامه‌ای که داریم هم گفتم عیب جایزه جلال، عیب نگاه فرهنگی دولت است. دوستان بنیاد در این قصه نقش زیادی ندارند. نگاه فرهنگی در این دولت نگاه محافظه‌کارانه‌ای است که نه سیخ بسوزد و نه کباب. هر کسی فشار بیشتری وارد کند سهم بیشتری می‌برد. به همین خاطر سال گذشته شهرستان ادب فشار می‌آورد و جایزه می‌گیرد. وقتی این جایزه را گرفت سیاست فرهنگی دولت این است که یکی به این طرف بدهیم و یکی به آن طرف. این طرف کسی که همه تحسین کنند و حزب‌اللهی‌ها هم ساکت شوند و بگویند خیلی خوب است؛ آن طرف هم باید به یک خانم بدهیم. امسال هم مطمئن باشید این اتفاق رخ می‌دهد. دولت اصلاحات مردانه می‌ایستاد و می‌گفت من به فلانی جایزه می‌دهم و به ایکس جایزه نمی‌دهم.

    آقای مهاجرانی اگر بود می‌گفت من به اصلاح‌طلبان جایزه می‌دهم و اگر آقای صفار هم بود می‌گفت من شما را حساب نمی‌کنم. یعنی نمی‌خواست با اینها عکس یادگاری بگیرد. این می‌خواهد هم به این طرف و هم به آن طرف جایزه بدهد. برای جایزه گرفتن آن پول مهم است. به هر کدام از ما بگویند جایزه ۱۵ سکه‌ای هم می‌دهیم، زندگی خود را می‌توانیم تکانی بدهیم. الان برای همه پول مهم است و به همین خاطر هیچ کسی در تاریخ جایزه جلال و جایزه شعر فجر غیر از آقای امیرخانی که به این پول‌ها نیازی ندارد، نگفته من جایزه نمی‌گیرم. هیچ‌کسی نگفته است، عدد مهم است. حرف ۶۰، ۷۰ میلیون پول است. با اینکه می‌دانند هیچ حمایت معنوی از آثار برگزیده جایزه جلال هم نمی‌شود. نهاد جایزه‌دهنده هیچ مسئولیتی برای ترویج جایزه خود احساس نمی‌کند. یعنی وقتی دولت جایزه جلال را به یک نفر داد وظیفه دارد، کتابی که جایزه گرفته را ترویج کند. کجا این مساله را می‌بینید؟ حتی نمایشگاه کتاب هم دنبال این کار نیست. وقتی فردی به نمایشگاه کتاب می‌آید و با انبوه غرفه‌ها مواجه می‌شود و قدرت خرید او ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است؛ ابتدا دنبال غرفه نهادهای انتخاب‌گر می‌رود. اینجا نقش جایزه‌ها نشان داده می‌شود. می‌گوید این کتاب جایزه جلال را گرفته است و بهتر است این کتاب را بخرم. این اولین کاری است که نهاد برگزارکننده جایزه باید برای کتاب انجام دهد، یعنی به جایزه خودش احترام بگذارد. اما جایزه جلال روز اختتامیه تمام می‌شود. یعنی هیچ‌وقت کسی احساس نمی‌کند از آن به بعد باید از اعتبار جایزه خود دفاع کنم. اعتبار جایزه یعنی از آن اثر دفاع کنم. یعنی نمی‌شود شما ۱۰۰ میلیون جایزه بدهید و بعد از کار خود دفاع نکنید و هیچ کسی مسئولیت این کار را نپذیرد. در جوایز خصوصی هم همین را مشاهده می‌کنید. در جوایز خصوصی هم عده‌ای جمع می‌شوند و به یک نفر جایزه می‌دهند.

    جوایزی که در این سال‌ها برگزار شد اگر تاثیر داشت همه ما اسم برگزیدگانش را به یاد داشتیم. شما نگاه کنید جایزه احمد محمود با یک موجی راه می‌افتد و به یک اثری جایزه می‌دهند. کسانی که این جایزه را برگزار کردند با انواع حواشی روبه‌رو بودند، یک گام بعد برای ترویج کتابی که جایزه دادند، برای معرفی آن، برای دفاع از کار خود قدم برداشتند؟ در ایران این جوایز راه خود را درست نمی‌روند. با همان تحلیلی که گفتم در ایران جایزه خصوصی نداریم. ما یک سری جوایز داریم که وزارت فرهنگ برگزار می‌کند و یک سری جوایز داریم که من گاهی به شوخی می‌گویم وزارت اطلاعات برگزار می‌کند. اینها تحلیل و شوخی است و خبر نیست. من معتقدم چیزی به نام خصوصی نداریم.

  • ناشناس
    ارسال شده 23 دسامبر 2018 در 12:03 ق.ظ

    همه میدانندفیلتر گذاشتند که کتاب های خوب را آدم ها ی خودشان همان اول کا رتوسط ناشر ها بگیرندو بکشند .فیلتر گذاشتند که سانسور کتاب ها را نابود کند واگر چیزی از دستشان در رفت فیلتر جایزه هاآن را نابود کند .پس سانسور فقط قبل از چاپ کتاب نیست .همیشه وهمه جا کتاب های خوب را سانسوردنبال میکند .همه میدانندهمه میدانند دیگر چرا همه جایز ه ها مقابل کتابهای جدی می ایستند وبه بهانه های بچه گانه طرف ابتذال وسطحی بودن را میگیرند .چون همه شان برای یک هدف مقدس که نابودی ادبیات واقعی ومستقل است میجنگند .چطور میشود باور کرد چند تا داور بدون مزد ۲۵۰۰تا رمان را مثلا بخوانند ودر پی ادبیات یکسال تمام وقت وعمر بگذارند .پول این همه بریز وبپاش را چرا وزارت ارشاد میدهد که چه بشود .اگر منافع وزارت ارشاد تعمین نشود چرا باید این همه آدم را جمع کند و پول خرج کند واجازه بدهد بر علیه ارشاد وسیاست های کشور تبلیغ کنند .عقل هم خوب چیزی است .اگر ارشاد به این جایزه ها پول وامکانات وتبلیغ و… می دهد برای آن است که به اهدافش برسد وروشنفکران واقعی ومزاحم های ارشاد توسط جایزه های مثلا خصوصی سرکوب ونابود شوند . دور نیست زمانی که سند های پرداختی به این جایزه هارو بشود و بفهمید که برندگان وبازندگان تمام جایزه ها از قبل مشخص شده بودندوهمه چیز یک بازی بزرگ وکثیف برای نابودی ادبیات واقعی ایران بوده است .یعنی درست همان کاری که سالها پیش در سینما کردند ونتیجه آن سیاست ها سینمای مبتذل امروز ایران است .

  • ناشناس
    ارسال شده 23 دسامبر 2018 در 7:56 ب.ظ

    دبیر جایزه احمد محمود در مصاحبه ی خود فرمودندکه ما مثل جایزه گلشیری لیستی به صد نفر داده ایم وپنجاه نفر آنرا پر کرده اند وفرستاده اند که این مبنای جایزه شده است .ایشان میدانند که جایزه گلشیری در بدوامراسامی کسانی که لیست را پرکرده اندمنتشر می کردند تا شکی برجا نماند .اگر چننین لیستی جایزه احمد محمود دارد وکسانی نظر داده اند پس چرا آنرامنتشرنکردید .این باعث شبهه های فراوان مبنی بر باند بازی ومسایل دیگر می شود .پس جناب دبیر لطف کنید لیست پنجاه نفر را که دایم روی ان اصرار میگردد منتشر کنید وبه شبهات پایان دهید .موفق باشید وسر بلند .حمید رضا مالکی فرد

  • شاعر شیرین سخن
    ارسال شده 23 دسامبر 2018 در 8:19 ب.ظ

    میگن الگوی وزارت ارشاد برای هر شهر یک جایزه فرانسه است که ۲۰۰۰جایزه ادبی دارد .مثل اتیوپی زندگی میکنیم ومینویسیم ومثل افغانستان ارشاد با نویسندگان رفتار میکنه ومثل فرانسه جایزه میدهند .فی الحال شعری از خوشی سرودیم .ایران شده فرانسه آدم میخواد بلانسه (خواستم بگویم برقصد قافیه یاری نکرد تف برقافیه ی نا مرد)

  • زهرا
    ارسال شده 25 دسامبر 2018 در 11:39 ق.ظ

    اظهار نظر جناب آقای سعید قطبی زاده درباره فیلم “همه می دانند” کاری از اصغر فرهادی” من فیلم رو دوست ندارم ، و دوست ندارم درباره فیلمی که دوست ندارم حرف بزنم یا بنویسم”.

  • رامين
    ارسال شده 25 دسامبر 2018 در 5:39 ب.ظ

    آقای سعید قطبی زاده فرزند معنوی مسعود فراستی و بهروز افخمی است.و چه افتخاری بزرگ تر از این.
    باری چو فسانه می شوی ای بخرد افسانه نیک شو نه افسانه بد

ارسال نظر

0.0/5