رفتن به محتوا رفتن به فوتر

داستان امروز (۱): «سی تابوت در یک میدان خیالی» نوشته‌ی ترانه جوانبخت

4 نظر

  • مجتبی زمانی
    ارسال شده 14 آگوست 2020 در 4:03 ق.ظ

    با سلام
    خیلی خوشحال میشم اگه خانم جوانبخت راجع به ایده و جهان فکری این داستان کوتاه کنی توضیح بدن و اینکه چطور اون ایده در قالب طرح یک داستان و شخصیت هاش ریخته شده.
    شخصا ابهام ها و تردیدهای بزرگی نسبت به این طرح داستانی دارم که قدردان خواهم بود اگر ابهام زدایی صورت بگیره.

  • توجه
    ارسال شده 14 آگوست 2020 در 10:27 ب.ظ

    برای درک این داستان لازم است بخش‌های مختلف آن را با هم مقایسه کنید. مثلا سطرهای اول و آخر این داستان نشان می‌دهد که گاریچی که سیگاری است تصویرش تبدیل به تصویر سی گاری و تبدیل به تصویر اسب گاری می‌شود. بعنی تصویر شخصیت اصلی داستان یک تصویر تکه تکه است. ضمنا متن داستان در خود داستان است و شخصیت‌ها درباره متن داستان هم گفتگو می‌کنند. عنوان داستان مشخص می‌کند که هر گاری در واقع یک تابوت است که گذشته گاریجی را با خود حمل می‌کند. داستان یک قتل در این رفت و آمد تصویرها از زبان گاریچی به تصویر کشیده می‌شود.

  • مجتبی
    ارسال شده 15 آگوست 2020 در 9:44 ب.ظ

    ممنون برای پاسختون.
    مِن باب مباحثه و ایجاد فضای دیالوگ در باب داستان و داستان خوانی مینویسم:
    این جزئیات و بازی های تصویری/لغوی/ کلامی که به نظر میرسه مد نظر نویسنده بوده جزء بازی های تکراری و ساده با فرم قرار می گیره که امتیازی برای داستان محسوب نمیشه. از “سیگاری” یه ” سی گاری” رسیدن یک ترفند کلامی کودکانه است. گاری به مثابه گذشته گاریچی ( بدون اینکه به اون گذشته و دلیل سهمگین بودنش بپردازه ) هم حرف جدیدی نداره. وجود کارگاه احراری و جریان قتل هم با اون اوصاف زیادی به نظر میرسه و جهان داستانی منسجمی نمیسازه. تنها چند ترفند و تصویر که بطور پراکنده در کنار هم قرار گرفتن و حتا میتونن حذف بشن بدون لطمه زدن به کلیت.
    من نمی خوام به محتوا در داستان وزن زیادی بدم ولی داستان خوب هم در زمانه ما باید از حد بازی های دسته چندم با فرم و ترفند و تصویر فراتر بره. داستان در لایه ای آشکار یا پنهان به جامعه و زمانه خودش وصل میشه. در جامعه پر از تباهی و سیاهی و رنج و انسداد ، در جامعه پس از دی ۹۶ و آبان ۹۸ ادبیات باید به دل لایه های زیرین جامعه بره و مسائل رو درونی کنه. از داستان نویس نگاه دقیق و موشکافانه و جزئ نگر به مسائل انتظار میره نه صرفا کنار هم گذاشتن چند تصویر و ترفند کلامی.

  • هر داستان ویژگی‌های خودش را دارد.
    ارسال شده 17 آگوست 2020 در 12:58 ق.ظ

    هر داستان ویژگی‌های خودش را دارد. قتل نمونه تباهی و سیاهی فرد است. به این موضوع در این داستان پرداخته شده. انسجام در داستان یعنی هماهنگی اجزاء آن یعنی وقتی که داستان از هم گسیخته و دارای موضوع‌های غیرمرتبط با هم نباشد که این مورد هم رعایت شده. این داستان صرفا بازی کلامی و تصویری نیست. علت قتل و گذشته گاریچی در این داستان درج شده این که شما توجه نکردید مشکل داستان یا داستان‌نویس نیست. همه قتل‌ها به دلیل سهمگین بودن زندگی قاتلان نیست. این اشتباه است که در داستان به دنبال دلیل سهمگین برای قتل در گذشته شخصیت‌ها بگردید چون بسیاری از افراد با دلایلی که خودشان را قانع کند (مثلا راضی نبودن از کسی) مرتکب جرم می‌شوند. ارتباط تابوت و قایق و گاری هم مشخص است و نیازی به توضیح ندارد. ضمنا سلیقه‌ها متفاوت است و همه داستان‌ها نباید فقط حول یک محور (مثلا سیاسی) باشند. نویسنده این داستان درباره مشکلات سیاسی نه فقط مربوط به ایران بلکه بسیاری از کشورها داستان‌ها و نمایش‌نامه‌های متعدد دارد که نیازی نبوده این داستان را هم با همین محور بنویسد. شما خودتان اگر داستان‌های سیاسی‌ نوشته‌اید در یک سایت یا وبلاگ آنها را منتشر کنید که مخاطبانتان ببینند چقدر به این مورد پرداخته‌اید.

ارسال نظر

0.0/5