رفتن به محتوا رفتن به فوتر

داستان امروز (۵): «سالی یک روز در کوچه برلن» / نوشته میلاد میناکار

6 نظر

  • خواننده
    ارسال شده 22 آوریل 2021 در 10:17 ق.ظ

    قصه از نظر طرح و پیرنگ ضعیف است. اوج داستان که آقای ایرانی از جشنواره برلین، به عنوان حاجی فیروز از کوچه ملی سردرمی آورد، تصنعی و مضحک است.همه وقایع در داستان تصادفی است.شخصیت آقای ایرانی در نیامده است. چرا نویسنده رنگ قرمز را برای فولکس آقای ایرانی انتخاب کرده؟ تنها نکته هوشمندانه، شباهت چشمان وق زده ایرانی با چراغ های اتومبیلش است. چرا ایرانی؟ چرا نام شخصیت داستان آقای ایرانی است؟ دیرزمانی است که دوره نوشتن اینگونه قصه ها به سر رسیده است

  • مه رخ
    ارسال شده 26 می 2021 در 9:10 ق.ظ

    چه قشنگ بود. کوتاه و تأثیر گذار..

  • صالح
    ارسال شده 19 جولای 2021 در 2:34 ب.ظ

    داستان ضعیفی بود

  • عبادی
    ارسال شده 22 آگوست 2021 در 6:52 ق.ظ

    واقعا این داستان بود؟
    مد و مه به کجا می روی؟
    کاش بچه بازی راه نمی انداختی مد و مه!

  • محسن
    ارسال شده 23 آگوست 2021 در 1:32 ب.ظ

    این داستان در برنامۀ کتاب خوان شبکۀ جام جم خونده شد. داستان کوتاه و خوب

  • محمود محبی
    ارسال شده 22 سپتامبر 2021 در 4:08 ق.ظ

    شکر خدا که دستکم مد ومه نازنین را دازیم.

ارسال نظر

0.0/5