Share This Article
اگر داستان نويس هستيد يا فيلمنامه و نمايشنامه مينويسيد يك جلد از اين كتاب را براي خودتان بخريد!
بي شك همه ما به كرات با جملههايي روبهرو شدهايم كه توسط اشخاص مختلف (بهصورت مكتوب يا شفاهي) مورد استفاده قرار ميگيرند و دلالتهاي معنايي و كاربرد آنها نيز روشن است. براي نمونه: انصافتو (دركنايه به بيانصافي مخاطب)، اوضاع بيريخته (وضع خوب نيست)، گوشت تنم ريخت ( براي ابراز تنفر و انزجار)و… . در تقسيمبندي زبانشناسانه نظاير اين جملهها (كوتاه يا بلند) نه در دسته ضربالمثلها قرار ميگيرند و نه كنايهها يا اصطلاحات و… بلكه براي خود گروهي مستقل را تشكيل ميدهند كه كمتر از دو دهه است تحت عنوان زبانزدها نامگذاري شدهاند؛ هرچند كه شايد اين نامگذاري موافقان و مخالفاني داشته باشد.
اما فارغ از اين مسئله آنچه در خور توجه و البته تعجبآور مينمايد اين است كه تا همين 20-15 سال پيش هيچيك از محققان و فرهنگنويسان، هويتي مستقل براي آنها قائل نبوده و همواره آنها را ذيل گروههاي ديگر تقسيمبندي كردهاند و حتي بزرگاني چون دهخدا، معين و ديگر فرهنگنويسان نمونههايي از آنها را گاه در زمره مثلها آوردهاند و گاه كنايهها يا اصطلاحات و… . شايد بتوان گفت ضعف رويكرد زبانشناسانه در كار فرهنگنويسي باعث شده است كه اين تفكيكها به درستي صورت نگيرد و بهطور مثال لغزشهايي كه دهخدا در سنخشناسي اين واژهها مرتكب شد، پس از او نيز تداوم پيدا كرد. اما براي اولين بار اين احمد شاملو بود كه به طور مشخص متوجه تفاوت كيفيت اين نوع تركيبات با جملهها و تركيبات ديگر شد. او به هنگام تأليف و تدوين فرهنگ سترگ خود(كتاب كوچه) با جملاتي ربهرو شد كه نه ضرب المثل بودند و نه اصطلاح و … از كاركرد معنايي تقريبا ثابتي در موقعيت هاي مختلف برخوردارند. او با بررسي آنها در زبان فارسي عنوان زبانزدها را برايشان انتخاب و در كتاب كوچه نيز برخلاف فرهنگ نويسان قبلي تفكيك و تحت همين عنوان ثبت كرد.
و حالا به همت غلامحسين صدري افشار، فرهنگي مستقل تدارك ديده شده كه بهطور اختصاصي به همين زبانزدها اختصاص يافته است. اين فرهنگ را انتشارات مازيار در 551 صفحه به بهاي 9500تومان به بازار فرستاده است. روش كار صدري افشار در تدوين اين فرهنگ كم و بيش همان روشي است كه در كتاب كوچه به كار رفته است، هرچند كه در اينجا با توجه به جنس كار تفاوتهايي هم ديده ميشود.
فرهنگ زبانزدهاي فارسي دربرگيرنده 3879 مدخل است. هر مدخل از توضيحي درباره كاربرد و دلالت معنايي برخوردار بوده و گويش تهراني آن با حروف آوايي مشخص شده است و در مواردي كه يك مدخل با ضماير و صيغههاي مختلف به كار ميرود، تغييرات آن در اشكال مختلف مشخص و ثبت شده است. در پايان فرهنگ نيز براي سهولت استفاده از آن نمايهاي از كلمات كليدي در زبانزدها بهصورت الفبايي تنظيم شده است.
تدوينكننده فرهنگ زبانزدهاي فارسي در تاليف كتاب خود زبانزدهاي گفتاري رايج در محاوره تهراني را مبناي كار قرار داده و بر همين اساس نيز جز در مواردي اندك به زبانزدهاي نوشتاري اشاره نكرده و آن دسته از زبانزدهايي را كه ابتدا توسط گروه خاصي از مشاغل (ورزشكاران، رانندگان و…) به كار برده شده و سپس عموميت يافته نيز از دايره كار خود خارج كرده است. بنابراين ميتوان گفت فرهنگي جامع كه همه زبانزدهاي مورد استفاده (شفاهي و مكتوب) را بدون مفروضاتي اين چنين دربرداشته باشد بيشك از حجمي بهمراتب بيش از فرهنگ فعلي برخوردار خواهد بود.با اين حال حاصل كار صدري افشار بهعنوان نخستين گام در زمينهاي كه پيش از اين در مورد آن غفلت شده كاري قابل تامل و بسيار جذاب است.
افزون بر اين علاوه بر استفادههاي رايجي كه چنين فرهنگهايي در موقعيتهاي مختلف براي كاربران خود دارند، فرهنگ زبانزدهاي فارسي اثري است بسيار كاربردي براي نويسندگان و روزنامهنگاران؛ چرا كه اين كتاب جواهرات درخشاني را از فرهنگ كوچهوبازار جمعآوري كرده و به نويسنده اين امكان را ميدهد كه آنها را به سادگي در ديالوگهاي خود كار گذاشته و نوشتهاش را زيبا و واقعي كند. بهويژه آنكه صدري افشار، گذشته از معناي هر زبانزد، محل درست استفاده از آن را نيز با چند مثال آورده است.اما فرهنگ زبانزدها، مثل هر فرهنگ ديگري و البته بهدليل ماهيت خاص زبانزدها و ارتباطشان با زبان معيار روز، بيش از هر فرهنگ ديگري، در طول زمان نياز مبرمي به بازنگري دارد. حالا آنچه هست، گوشهاي است از گنجي عجيب و ناتمام از زبان محاوره مردم در ايران امروز.