Share This Article
شكست تحقيرآميز آلمان، بعد از آن قدرت و شوكت روزگار هيتلري و معضلات اقتصادي، سياسي و به ويژه انساني پس از آن، در جنگي كه خود افروخته بودند، تا سالهاي سال بر جسم، روح و زندگي مردم اين كشور سايه افكند. پس دور از ذهن نبود اگر نويسندگان و هنرمندان اين ديار تا سالهاي سال نتوانستند از تاثيرات جنگ جهاني دوم خود را برهانند، آنگونه كه ردش را تا همين دو دهه اخير به اشكال مختلف در آثار آنها ميشد ديد. اين چنين بود كه وقتي به سراغ شاخصترين رمانهاي نوسيندگاه آلماني همچون هاينريش بل و يا گونتر گراس مي رويم، جنگ و تاثيرات آن به صورت مستقيم و غير مستقيم در در اغلب مضامين آثار آنها بازتاب داشته است.
به نظر جنگ و تبعات آن ملاتي آنقدر پرو پيمان داشت كه پاسخگوي اين همه آثار كوتاه و بلند باشد، اما ظاهرا التيام زخمهايي كه آلماني تباران بر جسم و روح خود داشتند، نيازمند زماني بود كه بايد سپري ميشد تا فصلي تازه آغاز شود. با اين وصف شايد بتوان مهمترين ويژگي نويسندگان نسل جديد آلمان را در بيرون آمدن از زير سايه اين جنگزدگي و پرداختن به روزگار خود دانست. نسلي كه در چند دهه اخير با انتشار آثاري در خور اعتنا طرحي نو در ادبيات آلمان در انداخته و چهرهاي تازه از آن به نمايش گذاشتهاند تا ديگر ادبيات آلمان را تنها منحصر به نامهاي بزرگي چون توماس مان، هاينريش بل گونتر گراس و … ندانيم، نسلي كه حرفهاي زيادي براي گفتن دارد، نويسندگاني همچون زيبيله برگ، هارتموت لانگه، اووه تيم، اينگو شولتس، يوليا فرانك و…

خوشبختانه چهره تازه ادبيات آلمان كه در كشور ما نيز با اقبال روبرو بوده و نبايد از كنار نام محمود حسينيزاد به راحتي گذاشت، البته نه فقط به دليل كيفيت ترجمههاي او كه به طور كه تخصصي از زبان آلماني به فارسي بر ميگرداند، بلكه به دليل سهم بسزايي كه در شناساندن نويسندگان امروز ادبيات آلمان و آثارشان به مخاطب فارسي داشته است.
يويت هرمان نيز يكي از اين نويسندگان است، چهرهاي جوان كه يكي از استعدادهاي ادبيات آلمان شناخته ميشود و تنها با سه كتاب نه تنها جايگاه خود را در ادبيات اين كشور تثبيت كرده است بلكه با ترجمه و انتشار اين آثار به ديگر زبانها شهرتش آنسوي مرزها را نيز در نورديده و ميرود كه نامي آشنا در ادبيات اروپا بدل شود. اولين بار حسيني زاد با ترجمه گزيدهاي از داستانهاي كوتاه اين نويسنده به فارسي در كتابي به نام «آن سوي رودخانه ادر» او را به فارسي زبانان معرفي كرد و حالا نيز با ترجمه كتابي به نام «آليس» قدم ديگري در اين راه برداشته است.
يوديت هرمان نويسنده و روزنامه نگار جوانيست كه در سال 1970 به دنيا آمده و ساكن زادگاه خود برلين است. او ابتدا با انتشار داستانهايي كوتاه چهره شد، آثارش نه تنها با استقبال روبرو شند بلكه جوايز گوناگوني را نيز برايش به ارمغان آوردند . يوديت هرمان بعد از موفقيت داستانهاي كوتاهش در بهار2009 «آليس» را منتشر کرد. اين كتاب از پنج بخش(پنج داستان) تشكيل ميشود كه همگي از تمي واحد، يعني تنهايي و مرگ برخورداند، وجه مشترك ديگر اين داستانها حضور نامي است مشترك (آليس) كه در هر يك از داستانها به نوعي با انساني در حال احتضار روبرو شده و در آخرين لحظات وداع آنها با مرگ به ديدارشان ميشتابد و به اين ترتيب نويسنده برشي بر زندگي انسانهايي دم مرگ ميزند و به اوضاع و احوال آنها ميپردازد. اين ارتباط دروني در اين پنج داستان باعث شده است كه برخي «آليس» را يك رمان به حساب بياورند، آنگونه كه در چاپ آن به زبان فارسي نيز از ان به عنوان رمان ياد شده است. اما يوديت هرمان وقتي مصاحبه کننده مجله اشپيگل عنوان ميكند كه اگر هر نويسنده ديگري اين كتاب را نوشته بوداز آن به عنوان رمان ياد ميكرد، نه مجموعه داستان، به درستي پاسخ داد كه اين كتاب شامل پنج داستان است با يک شخصيت: آليس. و نكته آنجاست كه اگرچه رمان عنواني جذابتر از داستان كوتاه براي اين كتاب به حساب ميآيد اما صرف برخورداري چند داستان از تمي واحد و همچنين شخصيتي با يك نام مشترك، نميتوان آن را رمان ناميد كه خاصه آنكه رمان ساختاري ديگر گونه و برخورداري از عناصر مضموني و روايي مرتبط تري را طلب ميكند.
داستانهاي اين كتاب همچون اغلب آثار يوديت هرمان از لحني واقعگرايانه، سرد و اندوهبار برخورداند، نثر اين نويسنده ساده و متكي بر رعايت نهايت ايجاز است، ايجازي كه در بسياري بخشهاي داستانهايش جا ميافتد و ذهن خواننده را به مشاركت در داستان فرا ميخواند تا خود به پر كردن آنچه به دليل ايجاز ناگفته باقي مانده بپردازد و در نهايت به همين دليل ارتباطي قويتر با آن برقرار ساخته و بيشتر در فضاي داستان قرار ميگيرد؛ اما در عين حال افراط نويسنده در بكارگيري اين بيان موجز، در پارهاي از بخشهاي داستان شكلي مبهم و گنگ به خود گرفته و اين خلاءها كاردكردي معكوس و دافعه برانگيز پيدا ميكند. اما در كجموع بكارگيري ايجازي تا اين حد، نيازمند تبحر و تسلطي بسيار در تفكيك و دست چين كردن كلمات و جملات است كه به هر حال يوديت هرمان از اين آزمون سربلند بيرون آمده و مخاطب نيز در طول كتاب به سبك او عادت ميكند، هرچند كه نبايد فريب سادگي ظاهري متن را خورده و از دقت لازم براي خواندن آن دور افتد.

دنيايي ماشيني شده در غرب، سردي حاكم بر روابط انساني، دور شدن آدمها از يكديگر، خزيدن به لاك انزوا، اندوه اين تنهايي و… از جمله مسائلي است كه هر نويسنده با شاخكهاي تيز در درك دنياي پيرامون خود، با آن روبرو شده و نهايتا دور از انتظار نيست اگر شاهد تاثيرپذيري او ازاين فضا و بازتاب آن در داستانهايش باشيم. يوديت هربال به عنوان نويسنده اي كه به روزگار خود ميپردازد در آثارش به مراتب به سراغ چنين مضاميني رفته است و در آليس نيز كوشيده تاثير چنين اوضاع و احوالي را بر مناسبات اجتماعي و روابط فردي و انساني به نمايش بگذارد و همچنين با تمركز بر روي رابطه فرد با پيرامون خود و با نمايش كنشها و واكنشهاي دروني بيرونياش باري روانشناختي را نيز براي اين داستانها به همراه بياورد.
درست است كه در آليس مرگ تم مشترك داستانها اين كتاب به نظر رسيده و در لايه بيروني و روايي داستان نيز بر آن تاكيدي روشن شده است، اما اين نكته بستري را نيز بوجود آورده كه نويسنده به ايدههاي ديگري هم در لايههاي دروني داستانش بپردازد كه سرگرداني و تنهايي آدمها از اين جملهاند كه تنهايي كه در اينجا بيشتر مصداق انزوايي خود خواسته به نظر ميرسد، انزوايي كه حاصل سردي روابط انساني و دور افتادن آنها از يكديگر است. اگر برقراري ديالوگ را بارزترين شكل ايجاد ارتباط انساني فرض كنيم، هرمان به شكلي خلاقانه اين سردي دنياي كتاب را به كمك ضرب آهنگي آهسته در روايت داستانها و به ويژه استفاده اندك از ديالوگ ميان شخصيتها در سراسر كتاب جاري ساخته است.
درنهايت آنكه آثار آليس اثري است جذاب، تازه و با طراوت كه اين ويژگيهاي اثر او نه تنها به دليل پرداختن به مسائل و دغدغههاي امروز كه به دليل سبك مدرن او نيز هست. سبكي كه در عين ويژگيهاي برشمرده براي آن، گاه از زباني تصويري و زنده نيز برخوردار ميشود.
چاپ اول «آليس» با ترجمه محمود حسيني زاد توسط نشر افق با شمارگان 2000 نسخه و در 176 صفحه به قيمت 3200تومان به بازار عرضه شده است.