ترجمه مهرناز منتظري: باز لورمن فيلمساز استراليايي كه فيلم «گتسبي بزرگ» بر اساس رمان كلاسيك اف اسكات فيتز جرالد آمريكايي را تازه در سينماهاي اين كشور اكران كرده است، در كن نيز اين افتخار را دارد كه فيلمش به عنوان اولين فيلم به نمايش درآمده در اين جشنواره فرانسوي، شب 15 مي به اكران درآيد.
اين فيلم همكاري دوباره باز لورمن با لئوناردو ديكاپريو پس از 17 سال هم هست. آنها اولين بار در سال 1996 در اقتباس سينمايي رومئو و ژوليت در كنار هم كار كرده بودند. در همكاري جديد آنها ديكاپريو نقش جي گتسبي را بازي ميكند؛ ميليونري كه در جستوجوي عشق گمشده خود با بازي «كري موليگان» است. توبي مگواير و جوئل اجرتون از ديگر ستارگان فيلم هستند. در اينجا گفتوگوي تازهاي را كه با باز لورمن درباره كار كردن با ديكاپريو و «گتسبي بزرگ» صورت گرفته است، ميخوانيد:
كار كردن با دي كاپريو پس از گذشت 15 سال از زماني كه با هم «رومئو و ژوليت» را ساخته بوديد، چگونه بود. او چه تفاوتهايي كرده است؟
ـ او آن موقع بيشتر يك پسربچه بود اما حالا يك مرد پرتجربه است كه ميتواند شريكي خوب در خلاقيتها باشد. او از وقتي كه فقط يك بچه بوده تا حالا در دنياي فيلم و سينما بوده و به همين دليل يك چهره كاملاً شناخته شده است و اين فرهنگ را خوب ميشناسد. او ميداند چه زماني را در اختيار دارد و بايد انرژياش را كجا بگذارد. او واقعاً متوقع است.
چطور؟
ـ او درست مثل يكي از تهيهكنندگان و يا نويسندگان فيلمنامه فيلم عمل ميكند. او و توبي مگواير گاهي اوقات تا ساعت 3 بامداد با من بودند تا ايدههاي نگارشي خودشان را ارائه كنند. آنها در شرايطي حاضر بودند تا ساعت 3 بامداد با من باشند كه قرار بود ساعت 7 صبح كار فيلمبرداري و اين جور چيزها شروع شود. من اين نوع كار را خيلي دوست دارم و بزرگترين و بهترين خاطراتم از فيلمبرداري همين نوع كار كردن است، اما خب اين كار فشرده گاه نزديك است مرا بكشد. به هر حال ديگر مسنتر از گذشته شدهام و گاهي دوست دارم به اعضاي تيم بگويم، بچهها يك استراحت كوتاه!
پوستر فیلم گتسبی بزرگ با بازی لئوناردو دی کاپریو
كار كردن با «جي. زد» براي موسيقي فيلم چگونه بود؟
ـ او آدمي است كه به زمان اهميت ميدهد. اگر بگويد «ساعت 9 ميآيم»، نه 5 دقيقه زودتر و نه 5 دقيقه ديرتر، فقط درست سر ساعت 9 ميآيد. او ادبيات و موسيقي را در كنار هم خيلي خوب ميداند. او خيلي خوش مشرب است و واقعاً مرا شگفتزده ميكند. البته در كنار همه اينها گاهي هم خيلي خشك و عبوس ميشود. همين باعث ميشد از بودن در كنار او لذت ببرم.
چطور با او ارتباط برقرار كرديد؟
ـ ديكاپريو به من پيشنهاد داد به هتل مركر بروم و او را ببينم. او در حال ضبط يك آلبوم جديد بود. با او درباره فيلم صحبت كردم. او يكي از اولين كساني بود كه تدوين اوليه فيلم را ديد و گفت: « نگاه كن، اين واقعاً الهام بخش است. اين درباره «جي گتسبي» است كه آيا مرد خوبي است يا بد؟ آيا اخلاقيات را رعايت ميكند؟ آيا او و آدمهايي مثل او كه در پول زاده ميشوند، دنيايي را كه قابليت ارتجاع دارد، ميشناسند؟ آيا در زندگي خود هدف دارند؟» اين بحثها براي او خيلي جذاب بود و معتقد بود اينها است كه رمان را جذاب ميسازد.
خيلي سخت ميتوان تصور كرد آدمي مثل او بنشيند و مثلاً كتاب «گتسبي بزرگ» را بخواند.
ـ يك نكته جالب برايتان بگويم. توي اينترنت كلمه گتسبي را جست و جو كنيد و ويديوهاي مربوط به آن را نگاه كنيد. متوجه ميشويد تقريباً چيزي حدود هزار ويديو هست كه در آنها بچههاي آفريقايي و آمريكايي ميخواهند گتسبي باشند. اين واقعاً براي خود من جالب بود كه اين بچهها بخواهند اين كاراكتر باشند. بعضي از ويديوها واقعاً فوقالعاده هستند.
فكر ميكنيد واكنش مخاطبان به فيلم چگونه باشد؟
ـ فكر كنم چه آن را دوست داشته باشند يا نداشته باشند، درباره آن صحبت كنند. شايد فكر كنند نتوانستهام از پس اين رمان برآيم، اما به هر حال فكر ميكنم درباره آن با يكديگر حرف بزنند. اين بازتاب خوبي براي هر كسي است.
كار بعديتان چيست؟
ـ در حال نگارش نسخه تئاتري «Strictly Ballroom» (خود باز لورمن سال 1992 فيلم آن را ساخته بود) هستم. براي خودم اين كار خيلي جالب است. با خودم فكر ميكنم آيا ميتوانم خودم را دوباره نويسي كنم؟ احتمالاً اين كار تا سال آينده به ثمر مينشيند.