Share This Article
«گروه گانگسترها» (يا «لشکر گانگسترها») عنوان فيلم تازه اي از روبن فله چر است که از اواسط بهمن 91 در آمريکاي شمالي اکران شد و شروع پخش آن در اروپاي غربي و آسياي شرقي از 20 فروردين 92 به بعد بوده و با توجه به حجم انتظارهايي که برانگيخته بود و قسمتي از آن را برآورده نکرد، سزاوار توجه و بررسي است.
اين فيلمي است که نمي توان حضور و اجتماع تعدادي از ستارههاي 10 و حتي 30 سال اخير سينما از شون پن و جاش برولين تا نيک نولتي را در آن ناديده گرفت و در نقطه مقابل قسمتي از سناريوي آن و همچنين مقداري از ديالوگها در تضاد با بافت و فضاي فيلم مسخره و خنده دار است و آن قدر گلوله شليک ميشود که بينندهها واقعاً خسته ميشوند و بعضيها بر اثر کثرت اين موضوع از سالن فراري ميشوند، اين در حالي است که بعد از ماجراي کشتار مردم در صف تماشاچيان فيلم «بت من 8» در اروراي کلورادوي آمريکا در تابستان سال پيش، سازندگان اين فيلم مجبور شدند يک سکانس فيلم را که در آن در يک سالن سينما تيراندازيهاي گسترده اي صورت ميپذيرد به سبب مشابهت با آن واقعه تلخ از فيلم خود حذف کنند و در برخي سکانسهاي ديگر نيز تغييراتي کمتر اعمال شد.
آن چه به جاي مانده، خيلي هم پيشرفت کرده و بهتر از چيزي که ميتوانست باشد، نشان نمي دهد و شايد به اين خاطر که از فيلمسازي که تخصص اش کمدي سازي است (فله چر) خواسته اند که در يك عرصه جدي و تقريباً دراماتيک براي سينما دوستان داستان سرايي کند. البته در پيشينه روبن فله چر ساخت فيلم نسبتاً پرفروش سرزمين زامبيها محصول 2009 هم ديده ميشود و او اينک نيز مشغول ساخت قسمت دوم اين فيلم است ولي آن فيلم را هم به رغم تم جدي و ترسناکش که به هرحال رگ و پي فانتزي هم دارد، نمي توان با کاري همچون گروه «گانگسترها» قياس کرد.
فله چر براي رفع اين نقيصه کوشيده است که از هر ابزار و تدبيري که به او براي قوي تر کردن مولفههاي يک کار گانگستري در فيلمش ياري برساند، بهره گيرد و در اين ارتباط دکور صحنه و لباسها و آرايش محيط به بهترين شکل رعايت شده و فيلمبردار اين اثر سينمايي نيز که سابقه فتح جايزه اسکار اين رده را به خاطر فيلم «خاطرات يک گيشا» دارد، فيلم فله چر را در هاله اي رنگهاي تيره و سايه وار و به فضاي گانگستري غرق کرده و سايهها و بافت اين فيلم هماني شده است که بايد ميشد . با اين وجود بنظر ميرسد که فله چر با اين فيلم نه به اهدافش رسيده و نه احتمالا به چيزي دست يافته که سالها بعد گفته شود او مشخصه هايي جديد را به ژانر جنايي افزوده است .
هر چه هست، در فيلم جديد فله چر به اواخر سال 1949 سفر ميکنيم و ميکي کوهن (با بازي شون پن) را روبروي خود ميبينيم . وي يک بوکسور سابق است که تبديل به يک گانگستر توانا در شهر سرشار از خلافکاران شيکاگو شده و سپس امپراتوري مافيايي مايرلانسکي را به لس آنجلس هم بسط داده است. ولي او به آن جا آمده تا ساير خلافکاران منطقه را از شهر بيرون براند و خودش تبديل به حکمران منطقه شود . نماي آغازين فيلم تاکيدي بر اين است که او در اين امر جدي است و اين کار را با له کردن يکي از گماشتههاي لانسکي بين دو ماشين و فرستادن قسمتي از جنازه او به شيکاگو صورت ميدهد. شايد در آن مقطع از فيلم اين اميد به وجود آيد که «گروه گانگسترها» ميتواند گوشه هايي از «محرمانه لس آنجلس» کار پليسي فيلم نوارگونه سال 1996 کورتيس هانسون، «فريب مدير»، فيلم جنايي معروف سال 1990 برادران کوئن و «باگزي» کار گانگستري نه چندان تند براي لوينسون را تکرار کند و همچون آنها باشد اما اين طور نيست و باگذشت چند سکانس از فيلم هم ميتوان به وضوح فهميد که ما اصلا با يک کار گانگستري قابل توجه طرف نيستيم .
آن چه ما ميبينيم، اين است که جان اومارا (جاش برولين) افسر ارشد پليس لس آنجلس از مقام مافوق خود در اين اداره دستوري دريافت ميکند مبني بر اين که گروهي ويژه متشکل از پليسهاي کارآمد را به مقصد تقابل با امپراتوري فاسد کوهن تشکيل بدهد و وي را ساقط کند و آن هم بدون کمک گرفتن از سناريوي هنرمنداني چون استيون زايليان يا ديويد ممت! فله چر بر اساس سناريويي که دستپخت ويل بيل است، کوشيده در همان سکانسهاي اوليه اطلاعات و تصوير کاملي را از گانگسترها و گروه پليسها بدست بدهد، به طوري که مردم تا پايان فيلم با رجوع به همان تصوير کلي بتوانند اين چهرهها را به ياد بياورند و بشناسند. بر اساس اين تعاريف اومارا يک استراتژيست و طراح جدي و دقيق درکار خود است و مردي که همسر وفادار حمايتگر وي (با بازي ميريل انوز) هميشه در خانه در انتظار او و تامين کننده سرپناهي پرمحبت براي وي است . جري ووترز با بازي رايان گاسلينگ هم افسر ديگري که متمرکز بر کارش و از ازدواج گريزان است و اين قبل از ملاقات او با گريس (اما استون) است که از قضا زن محبوب کوهن هم هست و بديهي است که رفتن به سمت او براي ووترز گران تمام شود.
مکس کينارد (رابرت پاتريک) نيز يک مامور پليس استاد در تيراندازي است و همکار مکزيکي او ناويداد راميرز (مايکل پنا) نيز در رانندگي و تعقيب تبهکاران تخصص دارد . فله چر کاري ميکند که در دو، سه سکانس اوليه فيلم هر يک مجالي براي خودنمايي بيابد و کاملا معرفي شوند. تا آن جا که اين صحنهها مطرح و پخش ميشود و صحنهها سبک و قدري ملايم و مفرح است . فيلم کارنامه قبولي ميگيرد زيرا فله چر از ديرباز در آنها تخصص دارد اما به محض اين که موضوع جاري ميشود و بار دراماتيک فيلم فزوني ميگيرد . اين کارگردان کم ميآورد و آن چه باقي ميماند تعدادي صحنههاي اکشن و برخورد و تعقيب با اتومبيل است و با اين که شون پن، کوهن را به چهره اي شاخص در فيلم تبديل کرده و در 52 سالگي باور او به عنوان رييس گانگسترها طبيعي تر و سهل تر است اما اين امر براي دادن نمره قبولي به اين فيلم کفايت نمي کند . حتي با اين که فروش اين فيلم در آمريکاي شمالي اندک نبوده است.
مشخصات فيلم
عنوان : گروه گانگسترها يا لشكر گانگسترها / محصول: برادران وارنر / کارگردان: روبن فله چر / سناريست :ويل بيل، بر اساس رمان گروه گانگسترها (يا لشكرگانگسترها ) نوشته پل ليبرمن / طول مدت : 113 دقيقه / بازيگران:شون پن، جاش برولين، رايان گاسلينگ، اما استون، ميريل انوز، نيک نولتي، رابرت پاتريک، جوواني ريبيسي و مايکل پنا
منبع:Screen International
بانی فیلم – م د و مه – 14 مرداد 1392