Share This Article
از آنجا كه برخی از مهمترین فیلمهای سال ۲۰۱۳ در برنامهی اكران تابستانی كمپانی برادران وارنر دیده میشوند نگاهی انداختهایم به این فیلمها و زمان نمایش عمومیشان. البته مفهوم اكران تابستان در سینمای هالیوود با آنچه ما در ذهن داریم فرق میكند یعنی عملاً از ماه مه شروع میشود و تا پایان ماه اوت ادامه پیدا میكند.
گتسبی بزرگ The Great Gatsby /(باز لورمان): دهم مه
اقتباسی دیگر – و البته این بار سهبعدی – از رمان بسیار معروف و محبوب اف. اسكات فیتزجرالد به همین نام كه تا كنون چند اقتباس سینمایی از آن شده و مشهورترینشان فیلم جك كلیتن در ۱۹۷۴ است. انتظار میرود گتسبی بزرگ از موفقترین فیلمهای سال باشد. كارگردان فیلم باز لورمان است كه آخرین ساختهاش استرالیا در ۲۰۰۸ به نمایش درآمد و فیلمهای موفقی مثل مولن روژ و رومئو و ژولیت را در كارنامهاش دارد. بازیگرانی مثل لئوناردو دیكاپریو، توبی مگوآیر، كری مولیگان، جویل اجرتن و… در فیلم بازی كردهاند. نقش شخصیت جی. گتسبی، میلیونر مرموز، را در اقتباس ۱۹۷۴، رابرت ردفورد بازی كرده و در اقتباس ۱۹۴۹ ساختهی الیوت نیوجنت نیز آلن لد در این نقش ظاهر شده بود. در اقتباس لورمان، لئوناردو دیكاپریو نقش گتسبی را بازی میكند. داستان دربارهی جوانی مشتاق نویسندگی است به نام نیك كاراوِی (مگوآیر) كه فیتزجرالد در واقع او را با الهام از شخصیت خودش آفرید. او در بهار ۱۹۲۲ دیارش را ترك میكند و در جستوجوی تحقق بخشیدن به رؤیاهایش وارد نیویورك پرشروشور آن دوره میشود؛ دورهای كه اخلاقیات بیش از همیشه رو به سست شدن میرود و البته دورهی رونق اقتصادی، موسیقی جاز و رونق بازار بورس است. نیك كاراوی بهزودی وارد دنیای پرزرقوبرق ثروتمندان نیویورك و عشقها و فریبهای این دنیا میشود و به عنوان شاهد وقایع، دست به نوشتن داستانی تراژیك میزند در باب عشقی ناممكن و رؤیاهای ماندگار و از این طریق آینهای در برابر روزگار مدرن ما قرار میدهد. گتسبی بزرگ قرار است افتتاحیهی شصتوششمین جشنوارهی كن نیز باشد.
خماری صبحگاهی۳ /The Hangover Part۳ (تاد فیلیپس): ۲۴ مه
در قسمت سوم و آخر خماری صبحگاهی نه از مراسم عروسی خبری هست و نه از مهمانی. با این حال میتوان مطمئن بود كه گروه قهرمانان فیلم، موسوم به «دارودستهی گرگها»، باز هم فرصت و موقعیتی برای به هم ریختن همه چیز پیدا میكنند! فیلم اول (۲۰۰۹) بسیار موفق بود و علاوه بر فروش عالی نظر مثبت منتقدان را هم جلب كرد. دنبالهی فیلم (۲۰۱۱) گرچه فروش جهانیاش از فیلم اول هم بیشتر شد ولی با نظرهای منفی منتقدان مواجه شد.

بازیگران اصلی فیلم سوم باز هم برادلی كوپر، اد هِلمز، زاك گالیفیانكیس و جاستین بارتا، به ترتیب در نقش فیل، استیوارت، آلن و داگ، هستند. گرچه ایدهی ساختن قسمت سوم فیلم حتی پیش از نمایش عمومی فیلم دوم هم مطرح شده بود با این حال فیلیپس دربارهی آن گفته كه مسیر كاملاً تازه و متفاوتی را دنبال كرده است. دو فیلم اول حدود یك میلیارد دلار فروختهاند. بنابراین بدیهی است كه قسمت سوم یكی از بزرگترین امیدهای كمپانی وارنر برای سال ۲۰۱۳ است.
مرد پولادین / Man of Steel (زك اسنایدر): چهاردهم ژوئن
علاقهمندان سوپرمن قاعدتاً سریال اسمالویل را به یاد دارند كه به ماجراهای شخصیت كلارك كنت/ سوپرمن در دوران اوایل جوانی میپرداخت؛ یعنی دورانی كه بهتدریج خصلتها و قدرتهای ابرقهرمانانهی درونش را كشف میكند و میكوشد آنها را در راه كمك به انسانها به كار بگیرد. حالا مرد پولادین نیز چنین داستانی دارد: مرد جوانی به نام كلارك كنت (هنری كاویل) كه در كودكی توسط جاناتان (كوین كاستنر) و مارتا كنت (دایان لین) به فرزندخواندگی پذیرفته شده از مدتی پیش به قدرتهای استثنایی و خارقالعادهی وجودش پی برده و بهواسطهی همین قدرتها و تفاوتهای چشمگیرش با دیگران دوران نوجوانی و جوانی توأم با انزوایی را گذرانده است. از آن گذشته، او دریافته كه در واقع متعلق به كرهی زمین نیست. بهزودی او پا در راه سفری میگذارد برای كشف اینكه از كجا آمده و به چه دلیلی به زمین فرستاده شده است. در نهایت با مورد تهاجم قرار گرفتن كرهی زمین، قهرمان درون كلارك كنت رخ مینماید تا در قالب سوپرمن، دنیا را از نابودی نجات بدهد و تبدیل به نمادی از امید برای همهی انسانها بشود. نقش محبوب ابدی كلارك كنت یعنی لوییز لِین را هم اِیمی آدامز بازی كرده است. مایكل شانن در نقش شخصیت ژنرال زود ظاهر شده، یعنی دشمن خودشیفته و خشن سوپرمن كه مثل خود او اهل سیارهی كریپتن است و از همان قدرتهای فراانسانی سوپرمن بهرهمند است (این نقش را ابتدا قرار بود ویگو مورتنسن بازی كند). لارنس فیشبرن نیز در نقش پِری واست بازی كرده یعنی سردبیر روزنامهی «دِیلی پلَنِت» كه كلارك كنت و لوییز لین در آن كار میكنند. راسل كرو در نقش جور-اِل ظاهر شده كه پدر واقعی سوپرمن است (نقشی كه یك بار مارلون براندو ایفا كرد).
كارگردان فیلم زك اسنایدر، كارگردان فیلم جنجالی ۳۰۰ و فیلم بسیار خوب سپیدهدم مردگان، است و تهیهكنندهاش كریستوفر نولان. فیلمنامه را نیز دیوید اس. گویر بر اساس قصههای مصور سوپرمن نوشته و قرار است این فیلم، آغاز مجددی باشد بر ساخته شدن مجموعه فیلمهای دیگری با محوریت سوپرمن.
Pacific Rim (گییرمو دل تورو): دوازدهم ژوییه
وقتی لشكری از موجودات هیولاوار، موسوم به كایجو، از دریا سر برمیآورند جنگی درمیگیرد كه به مرگ میلیونها نفر میانجامد و ذخایر و منابع زمین را تقریباً به آخر میرساند. برای نبرد با كایجوها نوع خاصی از سلاح ابداع شده: رباتهای غولپیكری به نام جایگرها كه همزمان توسط دو خلبان هدایت میشوند كه ذهنشان بهواسطهی پلی عصبی به هم وصل شده است. اما در نهایت حتی جایگرها هم در مصاف با كایجوها كمابیش ناكام میمانند و در آستانهی شكست قرار میگیرند. اكنون نیروهای مدافع انسانها چارهای ندارند جز روی آوردن به دو قهرمان نامحتمل با بازی چارلی هانم و رینكو كیكوچی كه در واقع آخرین امیدهای بشریت برای جلوگیری از آخرالزمان هستند. ادریس البا و ران پرلمن از دیگر بازیگران فیلم هستند.
كارگردان مكزیكی فیلم، گییرمو دل تورو، به طرز عجیب و جالبی، فیلمش را «شعری زیبا در وصف هیولاهای غولپیكر» توصیف كرده است! دل تورو كه تهیهكننده هم هست به عنوان كارگردان، فیلمهای موفقی مثل هلبوی و هلبوی۲: ارتش طلایی و فیلمهای ستایششدهای مثل هزارتوی پن، ستون فقرات شیطان و كرونوس را در كارنامه دارد.
فراخوانیThe Conjouring /(جیمز وان): نوزدهم ژوییه
این فیلم در ردهی فیلمهایی مثل وحشت امیتیویل، جنزدگی در كانتیكات و جنگیری امیلی رز و از این قبیل قرار میگیرد، یعنی فیلمهای ترسناكی كه از قرار معلوم بر اساس یا با الهام از ماجراهایی واقعی ساخته میشوند یا لااقل ماجرایی كه محور و مركز فیلم را تشكیل میدهد ماجرایی واقعی بوده است. فراخوانی داستان دو متخصص امور فراطبیعی با شهرت جهانی را روایت میكند: اد وارن و لورین وارن با بازی پاتریك ویلسن و ورا فارمیگا. این دو فراخوانده میشوند تا به كمك خانوادهای بینوا بشتابند كه حضور موجودی شریر و البته فراطبیعی در خانهی بیرون شهر و دورافتادهشان در رُد آیلند روزگارشان را سیاه كرده است. وارنها با این موجود كه در واقع دیوی پلید و بسیار قدرتمند است مواجه میشوند و به این ترتیب خود را گرفتار در دشوارترین و هولناكترین پروندهی فراطبیعی عمرشان مییابند.
جیمز وان استرالیایی متولد مالزی است؛ فیلمساز معروف و موفق گونهی وحشت كه كارگردانی فیلم اره و تهیهكنندگی قسمتهای دوم، سوم و چهارم آن را در كارنامه دارد و فیلمهایی مثل سكوت مرده، محكومیت مرگ و پنهانی (Insidious) را نیز ساخته و برنامهی بعدیاش هم ساختن قسمت دوم پنهانی است كه از موفقترین آثار ترسناك سالهای اخیر بود و ستایش اغلب منتقدان را نیز برانگیخت.
۳۰۰: ظهور یك امپراتوری ۳۰۰: The rise of an Empire / (نوآم مورو): دوم اوت
كسانی كه پس از تماشای فیلم ۳۰۰ زك اسنایدر كفرشان حسابی درآمده بود خودشان را آمادهی رویارویی با فیلمی دیگر در همان مایهها كنند یا از آن هم بهتر اصولاً پیشاپیش قید تماشای این فیلم را بزنند تا اعصابشان متشنج نشود! در واقع با توجه به فروش فوقالعادهی فیلم ۳۰۰ زودتر از اینها انتظار ساخته شدن فیلمی دیگر با همان حالوهوا میرفت. ۳۰۰: ظهور یك امپراتوری كه در واقع به لحاظ داستانی پیشدرآمد فیلم ۳۰۰ است باز هم بر اساس قصههای مصوری از فرانك میلر ساخته شده و البته بر خلاف ۳۰۰ كه نبردی زمینی (نبرد ترموپیل) را تصویر میكرد روایت نبردی دریایی است. این بار ژنرال معروف یونانی تمیستوكلس (سالیوان استپلتن) با رهبری نیرویی كه میتواند مسیر جنگهای دیرینهی یونان و ایران را برای همیشه تغییر دهد میكوشد تا همهی یونانیان را زیر یك پرچم متحد كند. تمیستوكلس و افرادش در برابر لشكر پارسیان به رهبری خشایارشا (رودریگو سانتورو) قرار میگیرند و فرمانده نیروی دریایی پارس نیز آرتمیس (اوا گرین) است.

ما خانوادهی میلر هستیمWe’re the Millers /(راوسن مارشال تربر): نهم اوت
در فیلم كمدی ما خانوادهی میلر هستیم، دیوید برك (جیسن سودِیكیس) یك موادفروش خردهپا است كه سعی میكند زیاد خودش و كسبوكارش توی چشم نباشند و به همین دلیل مشتریانش را از بین افراد خاصی برمیگزیند و از جمله به افراد كمسنوسال جنس نمیفروشد. با وجود همهی احتیاطهایی كه این شخصیت به خرج میدهد در نهایت دردسر به سراغش میآید. او درگیر ماجراهایی میشود كه به ربوده شدن مواد و نیز پولهایش منجر میشود و به این ترتیب او میماند و تا خرخره بدهی به آدمی به نام براد (اد هلمز) كه جنسهایش را برای او تأمین میكند. حالا دیگر دیوید برای تسویهی بدهیهایش ظاهراً چارهای ندارد جز آنكه تبدیل به یك قاچاقچی سطحبالا بشود و در اولین مأموریتش در این قالب باید محمولهی قاچاق جناب براد را از مكزیك بیاورد. او با كمك گرفتن از چند آدم دربوداغان دیگر، نقشهای ظاهراً بینقص را طراحی میكند، یعنی به اتفاق زن جوانی به اسم رز (جنیفر انیستن) و دو نوجوان (ویل پولتر و اما رابرتز)، در قالب پدر خانوادهی میلرها قرار میگیرد؛ خانوادهای متشكل از زن و شوهری كه به اتفاق دو فرزندشان ظاهراً برای گذراندن تعطیلات چهارم ژوییه راهی جنوب شدهاند. البته مسلم است كه قضایا هرگز به آن راحتی و سادگی كه او پیشبینی كرده جلو نمیرود. راوسن مارشال تربر كارگردان، نویسنده و تهیهكنندهای است كه كمدی موفق Dodgeball: A True Underdog Story و فیلمهایی مثل لوپ و اسرار پیتزبورگ را در كارنامه دارد.
گریز /Getaway (كورتنی سالومون/ یارون لِوی): سیام اوت
این اكشن تریلر با بازی ایتن هاوك و سلنا گومز ابتدا بازسازی فیلم درخشان سام پكینپا با همین عنوان (در ایران: این فرار مرگبار، با بازی استیو مككویین و الی مكگراو) توصیف شده بود ولی بعداً معلوم شد كه ربطی به آن فیلم ندارد، هرچند كه داستانش از بسیاری جنبهها تداعیگر برخی اكشنهای تریلر محبوب دههی ۱۹۷۰ است. فیلمهایی كه قهرمانشان ناخواسته و بیتقصیر در میانهی نقشه یا عملیاتی مرگبار گرفتار میشود. قهرمان فیلم، شخصیتی به اسم برِنت مگنا با بازی هاوك، یك رانندهی سابق ماشینهای مسابقهای است كه با ربوده شدن همسرش مجبور میشود به عنوان راننده در مأموریتی بسیار خطرناك شركت كند. تنها یار و همراه او هكری است با بازی سلنا گومز و از قرار معلوم تنها راهی كه برای نجات دادن جان خودش و همسرش پیش رو دارد تبعیت موبهمو از دستورهای فرد مرموزی است كه فقط صدایش را میشنود (با صدای جان وویت) و در واقع بهواسطهی دوربینهایی كه در اتومبیل برِنت كار گذاشته، همهی اعمال او را زیر نظر دارد.
مد و مه به نقل از وبسایت فیلم