این مقاله را به اشتراک بگذارید
دلودماغی برای محمود دولتآبادی نمانده است. با اینکه بسیاری از دوستداران و چهرههای مطرح فرهنگیوهنری جمع شدند تا سالروز تولد یکی از ستونهای ادبیات معاصر را جشن بگیرند و یکروز را بهدور از تمام دغدغههای پیرامونشان بگذرانند اما دولتآبادی در همان شرایط هم از آرمانهایش جدا نشد و با آرزوی صلح برای مردم غزه گفت که با توجه به شرایط نابههنجار ضدبشری در خاورمیانه دلودماغی برایش نمانده است که سالروز تولد خود را جشن بگیرد.
مراسم تولد محمود دولتآبادی عصر پنجشنبه، ۱۶مرداد همزمان با افتتاح «کافه نزدیک» با مدیریت فرهاد دولتآبادی، فرزند این نویسنده صاحبنام در خیابان کریمخان برگزار شد. نجف دریابندری، داریوش شایگان، بهاءالدین خرمشاهی، شاپور منوچهر، ایرج جمشیدی، بهرام دبیری، مسعود کیمیایی، اصغر همت، اسدالله امرایی، حسن کیاییان، داود موسایی، ناهید توسلی، اردشیر رستمی، کامران عدل، آذر دولتآبادی، گلاب آدینه، احسان رسولاف، ابراهیم حقیقی، جواد مجابی، آسیه جوادی، امید روحانی و… از جمله حاضران در این مراسم بودند.
محمود دولتآبادی ضمن تشکر از فرهاد و سیاوش بهعنوان فرزندانش، سپاس از همسرش آذر دولتآبادی و افراد شرکتکننده در این مراسم، برای شرایط نابسامان غزه آرزوی صلح کرد. پس از آن پیام دولتآبادی در اختیار حضار قرار گرفت. او در این متن گفت: «خوب است که انسان رغبت کند خودش را به یاد بیاورد، سال، ماه و روز تولدش. مهمتر از آن خوب است از بودن و هستن خود به نسبتی از رضایتخاطر برسد. از این بابت که عمر یکباره به باد هوا نسپرده است. اما اینهمه در گرو شرایطی است که انسان در آن بهسر میبرد.»نویسنده «روزگار سپری شده مردم سالخورده» با اشاره به وضعیت خاورمیانه درباره جشن تولد خود عنوان کرد: «حقیقت این است که با توجه به شرایط دشوار و بسیار نابهنجار ضدبشری که چندی است روزگار مردمان منطقه خاورمیانه را درمینوردد -عرصهای که خونپاشی در آن دارد رفتاری متاسفانه عادی انگاشته میشود- راستش دلودماغی برای من یکی باقی نمانده که سالروز تولد خود را جشن بگیرم!.»او با یادآوری اینکه این حوادث جریان زندگی را متوقف نمیکند، گفت: «از آنکه زندگی هم نمیتواند از رفتن بایستد و نباید اجازه بدهد که مرگ بر آن سیطره یابد، کوشش شما را بر یادآوری روزی از ماه مرداد که من، محمود، در آن زاده شدهام، سپاس میگزارم و از یکایک شما و همه جوانان کشور که مرا در این روزگار به یاد آوردهاید قدرشناسی میکنم.»
جواد مجابی، شاعر و نقاش نیز دیگر هنرمند حاضر در این برنامه بود که دولتآبادی را نماد شرافت توصیف کرد و افزود: «او نویسندهای مستقل و آزاد است که شأن قلم را حفظ کرده. در طول تاریخ شعرا و نویسندگان بزرگی همچون سعدی، حافظ، فردوسی و بیهقی همواره بر شأن قلم تاکید داشتهاند. دولتآبادی همیشه پیشتاز بوده و برای آزادنوشتن نیز پیشگام بوده است. با آرزوی ادامه فعالیت و سلامتی برای او.»علی دهباشی که اجرای مراسم را برعهده داشت، در ادامه از بهاءالدین خرمشاهی، حافظشناس و قرآنپژوه برای سخنرانی دعوت کرد. او ضمن دوستی ۴۰سالهاش با دولتآبادی اظهار کرد: «من و آقای دولتآبادی سابقه دوستی طولانیای داریم. من اوایل دهه ۵۰ او را دیدم و بر آثار او نقد نوشتم. من روی کتاب «اوسنه بابا سبحان» نقد نوشتهام که در مجله رودکی چاپ شد و بعد هم از نزدیک با او آشنا شدم و ۵۰سال بر آثار او نقد نوشتم.»خرمشاهی سپس هدیه خود را که رباعیای در وصف دولتآبادی بود، قرائت کرد: «میلاد تو یادمان آزادی ماست/ آثار تو سرمایه دلشادی ماست/ خواهیم از حق که عاقبت کن محمود/ محمودی ما به دولتآبادی ما.»پری صابری، کارگردان شناختهشده تئاتر هم با اینکه در این مراسم حضور نداشت اما در متنی درباره دولتآبادی گفت: «استاد ارجمند، آقای دولتآبادی، از صحنه «باغ دلگشا» در تالار رودکی با شما سخن میگویم. من و همکارانم دقایقی دیگر اجرای نمایش «باغ دلگشا» را آغاز میکنیم. علاقهمند بودیم در این شب خجسته در کنار شما و دوستدارانتان بودیم. نمایش به زندگی سعدی بزرگ میپردازد که یکی از پنج ستاره درخشان آسمان ادب فارسی است. بدون تردید قلم شما در ادامه سنت نوشتن به آن زبانی است که سعدی مینوشت و ما توانستیم با چنین پشتوانههایی آثاری ماندگار خلق کنیم.»
پس از آن متن جلیل دوستخواه که از استرالیا برای این مراسم ارسال شده بود، خوانده شد: «دولتآبادی نویسندهای کافهنشین و متجدّدنما و نانبهنرخروزخور و پهلوان اتاقهای گرم، نیست؛ بلکه -به وارونه آن- قلم سالاری جامعهشناس و دمساز با تپش دلهای مردم رنجآزموده میهن خویش است و پژواک صدای نبض مهجورترین مردمان را در سطرسطر نوشتههایش، میتوان به گوش جان شنید.»او در ارزیابی مسیر ادبی دولتآبادی ابراز کرد: «کارنامه درخشان دولتآبادی، دنباله طبیعی و منطقی کنش ادبی و فرهنگی دهخداها، جمالزادهها، هدایتها، علویها، بهآذینها، چوبکها، آلاحمدها، دانشورها، گلشیریها و دیگران است. او بار امانت را با آگاهی بر دوش گرفته و راه دشوارش را با عزم راسخ و بردباری، پیموده است.»پیام دیگری که از راه دور برای دولتآبادی فرستاده شده بود، به سروش حبیبی تعلق داشت. او در این پیام با اشاره به دوریاش از این مراسم، آرزوی عمری دراز برای این نویسنده کرد. همچنین در ادامه متنهایی که برای دولتآبادی نوشته شده بود، پیامی از طرف محمدرضا قانونپرور، استاد دانشگاه تگزاس خوانده شد.
او در این نامه از جایگاه ویژه نویسنده «کلیدر» در ادبیات معاصر ایران یاد کرده و بهدنبال آن، متن پیام کلاوس پدرسن، رییس بخش ایرانشناسی کپنهاگ که به ذکر خاطرهای از دیدارش با دولتآبادی پرداخته بود، در اختیار مخاطبان قرار گرفت: «خاطره دیدار شما از دانشگاه کپنهاگ و سخنرانی ارزشمند شما در آن دانشگاه هنوز برای ما خاطرهای است که فراموش نشده است. امیدواریم سال آینده در چنین روزهایی در دانشگاه کپنهاگ میهمان ما باشید و جشن تولدتان را در جمع دوستدارانتان برگزار کنیم.»در نهایت هم نوبت به علی دهباشی رسید. او از سوی حاضران آرزوی سلامتی و بهبود سلامتی سیمین بهبهانی، بانوی غزل ایران را درخواست کرد و در ادامه خطاب به محمود دولتآبادی گفت: «آقای دولتآبادی، از تابستان ۱۳۴۱ که نخستین داستان شما «ته شب» منتشر شد تا به امروز بیش از نیمقرن میگذرد. در این چند دههای که از عمر داستاننویسی میگذرد، در هر دوره ما شاهد خلق آثار درخشانی از شما بودهایم که هرکدام برگ زرینی در تاریخ ادبیات داستانی ایران است. این رشد و کمال در طی نیمقرن حاصل عشق شما به زبان فارسی، فرهنگ و هنر ایران است.»او افزود: «شما با خلق چنین آثاری راه را برای معرفی ادبیات معاصر ایران به جهان غیرایرانی گشودید. ترجمههایی که از داستانها و رمانهای شما به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، هلندی، عربی، روسی و عبری انجام شد، دوستداران ادبیات ایران را در جهان با فرهنگ مردم ایران از لابهلای نوشتههای شما آشنا کرد.»
در خاتمه مراسم، قلمی که مخصوص محمود دولتآبادی طراحی شده بود، از سوی کمال گلستانی به این نویسنده اهدا شد و علیاکبر شکارچی قطعاتی را با کمانچه بر اساس آهنگ «تولد» در گوشههای عراق، محیر، نهیب، اصفهانک، ماهور و چهارگاه اجرا کرد.
شرق / مد و مه / مرداد ۱۳۹۳