این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به «تتها» اثر ایشتوان اُرکِنی
ثریا بیگدلی
ایشتوان اُرکِنی که به نویسندهی قصههای یک دقیقهای معروف است، یکی از برجستهترین چهرههای ادبیات قرن بیستم مجارستان به شمار میآید. زندگی پر فراز و نشیب او با حواشی بسیار قبل، حین و بعد از جنگ جهانی دوم درآمیخته است و به همین خاطر تنوع وسیعی در آثار داستانیاش دیده میشود. او مصائبی را که در خلال جنگ دچارشان شد، دستمایهی نوشتن داستانهای ابزرود، گروتسک و سرشار از طنز تلخش قرار داده است. در این آثار او با کنایه و تمثیل به نقد نظامهای دیکتاتوری میپردازد و اعتبار و مشروعیت آنها را زیر سؤال میبرد. اُرکِنی که خود به سبب درگیری در جنگ، اسارت و رویارویی مستقیم با حکومتی توتالیتر، شناخت عمیقی از آن دارد، همواره کوشیده تصویری تمامعیار از خودکامگی و فاشیسم در داستانهایش بسازد. کتاب «تُتها» نمونهای از همین کوششهای اُرکِنی است. داستانی بلند، که بعدها در قالب نمایشنامه هم نوشته شد و قابلیت اجرا در صحنهی تئاتر را هم دارد.
در داستان «تُتها» پوچی و بیمعنایی نظامهای دیکتاتوری مورد نقد و تمسخر قرار میگیرد. محل وقوع داستان خانهای کوهستانی در مجارستان است که خانوادهی تُت در آن زندگی میکنند. در سومین تابستان جنگ جهانی دوم، پسر خانواده، ژولا تُت نامهای برای خانه مینویسد و والدینش را از سفر قریبالوقوع مافوقش سرگرد وارو به روستایشان باخبر میکند. ژولا به سرگرد پیشنهاد داده برای تغییر ذائقه و حال و هوا، به خانهی پدریاش برود. ژولا از خانوادهاش میخواهد پذیرایی شایانی از سرگرد بکنند چرا که این موضوع باعث بهبود موقعیت پسرشان در جبهه خواهد شد.
کمی بعد از دریافت نامهی ژولا، تلگرافی حاکی از کشته شدن او در جبهه به دست خانواده میرسد. اما سفر سرگرد متوقف نمیشود و او به زودی وارد خانهی تُتها میشود و ماجراهای اصلی داستان هم از همین نقطه شکل میگیرد. پدر خانواده که لایوش تُت نام دارد، آتشنشانی سادهدل و محتاط است. شخصیتی که در دسترسترین طعمه برای برآوردن خواستههای نابهجا و قلدرمآبانهی سرگرد به شمار میآید. باقی اعضای خانواده، ماریشکا همسر لایوش و آگیکا دخترش هم دست کمی از او ندارند و به تدریج همگی آنها و هرکس که به خانه وارد میشود به ابزاری برای برآوردن مطامع سرگرد تبدیل میشوند.
سرگرد نمایندهی همان دیکتاتورهایی است که در رأس حاکمیت مشغول ادارهی جنگ هستند. او به همان شیوهای در خانهی تُتها عمل میکند که در میدان جنگ رفتار میکرده است. وارو فرماندهای سختگیر و لجوج با خلق و خویی بچگانه است که با برقراری خفقان در خانهی تُتها بر آنها حکومت میکند. تُتها مجبورند به تمامی خواستههای بیمنطق او تن دردهند و دستوراتش را بیکم و کاست اجرا کنند. کوچکترین تمرّدی از فرمانهای وارو میتواند عواقبی غیرقابلپیشبینی برای تُتها به همراه داشته باشد. وارو این خانه را برای لایوش و همسر و دخترش تبدیل به جهنمی سوزان میکند و هر کسی را هم که به خانهی آنها رفت و آمد دارد، از ترکش تیر خود در امان نگه نمیدارد.
خواستههای سرگرد اگرچه که به نظر احمقانه و حقیرند، اما تُتها چارهای جز پذیرش و تسلیم در برابرش ندارند. سرگرد آنها را وادار به ساختن جعبههایی در تعداد زیاد میکند و این کار باید بیوقفه و در سراسر شب انجام شود. لایوش حتی حق کشیدن خمیازهای معمولی را هم ندارد و همواره در موقع این کار باید چراغ قوهی سرگرد را در دهانش فرو ببرد. حرف زدن، خواندن شعر و کتاب و هر کاری تنها با دستور مستقیم سرگرد و به شکلی که او دیکته میکند مجاز است. لایوش برای اینکه سرگردِ کوتاهقد، کوچک به نظر نیاید، مجبور است با زانوهای خم راه برود. همه چیز باید در خدمت تقدیس و تکریم سرگرد باشد و هر گونه کوتاهی دراینباره، توهین به آرمانهای انسانیت در نظر گرفته شده و فرد خاطی به مجازاتی سخت گرفتار میشود.
فضای سنگین دیکتاتوری در خانهی تُتها کاملاً شبیه یک مملکت بازسازی شده است. دیکتاتور توان برقراری مکالمهای سالم را با زیردستانش ندارد. اغلب گفتوگوهای سرگرد با تُتها شکلی ابزورد دارد و به هیچ معنای خاصی ختم نمیشود. سایهی پروحشت و در عین حال مضحک دیکتاتور به داستان وجهی گروتسک نیز میبخشد. سرگرد با تمام خودکامگیاش جنبههایی کمیک در وجودش دارد که در مواجهه با تُتها نمایان میشود. سادهدلی و خامی تُتها هم بخش دیگری از طنز داستان را میسازد. اما در این میان مقاومت و هوشیاری پروفسور سیپریانی که دوست تُتهاست به مبارزه با دیکتاتوری بُعدی جدی و فلسفی میبخشد.
اُرکِنی به شکلی فشرده به روایت داستانش میپردازد و همهچیز سریع و بیمقدمه پیش میرود. صحنهها اغلب به مصاف میان دیکتاتور و آدمهای تحت حاکمیتش ختم میشود. نوعی از رویارویی که با کمدی انتقادی درآمیخته است و اشاراتی دارد که هوشیاری مدام خواننده را برای تحلیل بهتر آنها میطلبد. ریتم تند و سرعت بالای وقایع کنایه از ظهور و سقوط پرشتاب دیکتاتورها دارد و در یک چشمانداز کلی «تُتها» را میتوان کتابی برای شناخت نمونهای از دیکتاتورها به شمار آورد.