این مقاله را به اشتراک بگذارید
داستانهای این نویسنده گیلانی، مبتنی بر تفکری زنانه و رویکردی رئالیستی نوشته شدهاند. هرچند که پرداختن به ظلم و تحمل آن از جمله روایتهایی تکراری در مورد زنان جامعه است، ولی شهلا شهابیان در داستانهای مجموعه « به یک چیز خوب فکر کن» توانسته گاه به صورتی مبتکرانه با این موضوع برخورد کند.
– خاله، ملو که اومد بفرستش باغ بابام کارش داره.
– های مملو! بابام گفت فردا یادت نره…
– ملو حواست باشه، آخرای…. ص ۴۷
در گذر از این دیدگاه، دو داستان جمعه و ملو، متشکل از اجزایی هستند که رابطه ای هم بسته با یکدیگر دارند، در واقع اجزاء سازنده بهم وابسته اند چنان که اختلال در یک جزء موجب اختلال در کل کارکردهای داستانی می شود.به نظر نگارنده در این مجموعه اگر ما سازه های تک تک متنها را استخراج کنیم، به نتایج خوبی در عرصه داستان نویسی مدرن ایرانی دست خواهیم یافت.
به قول لوی استروس: «شاید روش ساختارگرایی چیزی بیش از این نباشد تلاش برای یافتن عنصر دگرگونی ناپذیر در میان تمایزهای سطحی.»
در واقع شهلا شهابیان تمایزهای سطحی و ظاهری بین متون را کنار زده تا به عناصر ثابت و همپایه متن دست یابد.
«چهارشنبه
نمی دونی امروز چی شد! اومدش بانک، می خواست قبض تلفن شو پرداخت خنه. من که با اون سرو وضع نشناختمش. مهندسه! باورت می شه.
خانوم مهندس بود و ما با پر رویی زاغ سیاه شو چوب می زدیم! ص ۲۹»
در بحث شالوده شکنی نیز در این مجموعه، اهمیت نوشتار نسبت به گفتار مشهود است. در باب مدرن بودن برخی از داستانها نیز باید اشاره ای به این نکته داشته باشم که در داستانهای مدرن ما با طرحی کاملا فشرده و کوتاه مواجهایم و داستانها با تکیه بر پرداخت صحنه در موقعیتی قرار می گیرد که داستان در آن روی می دهد و شخصیتها به شدت کنش پذیر و منفعل هستند. و ما را با پایانی باز روبرو می کنند. زبان مجموعه نیز بر نشانه هایی استوارند که بر دو جزء دال و مدلول اتکا دارد. از این رو در متن هر نشانه عنصر قرار داد، جهت انجام و تسهیل امر ارتباطی زبان نهفته است. البته در متن برخی از داستانهای این مجموعه فرایند جدیدی رخ نمی دهد بلکه ما با نشانه هایی روبرو هستیم که خاص همان متن می باشند. من اعتقاد دارم متن داستانهای این مجموع از نشانه هایی، ویژه ای واقع نما بهره می گیرد.
البته این از وظایف نشانه شناسی ادبی است که با شناخت قراردادهای اصلی به هر تصویر یا توصیف ادبی نیروی ساختن معنایی دیگری ببخشد. بنابراین می توانم متذکر شوم شهابیان از آنجا که هر اثر ، دنیای نشانه های ویژه خود را می آفریند، پس دلالت معنایی خاص خود را ایجاد می کند، پس می تواند در ذهن مخاطب مواردی تاویلی به وجود بیاورد، تاتاویل هایی که ما را به فکر کردن دعوت می کند تا به نقطه واقعی معنایی و فهم پذیری اثر راه یابیم.
کاش می شد، این بار که می خواهد دریچه را ببندد جیب را با دو مأمور پشت سرش روی پله های زیر زمین نبیند تا دریچه را آن طور نکو بر روی سر جیب و عزیز خان دست روی قلبش نگذارد و اوقبل ازاینکه مامورها ببرندشان آخرین ناله عزیز جان را نشنود. ص ۱۷
1 Comment
داداش سروانتس
سلام خیلی نوشته ی سطحی و چیپی بود بابا اینا رو از سایتتون بردارین مدومه رو بی اعتبار می کنه!