این مقاله را به اشتراک بگذارید
اوایل جوانی که به انگلستان اعزام شدم کتاب نویسندهای فرانسوی را خریدم. نامش برایم ناآشنا بود، اما عنوان کتاب بسیار جذاب بود: . Deathon the Installment Plan بوروکراتیک به نظر میآمد و با وجود فهرستهای یکنواخت، خوب تنظیم شده بود: مرگ قسطی با خواندن آن به راستی که با اوضاع و احوال دورهای بیش از سی و پنج سال تاریخ آشنا شدم: داستان دربارهی سرگذشت پدری بیچاره و پسری بیبند و بار بود که هر یک به شیوهی خاص خود فقط برای گذراندن زندگی تلاش میکردند.
سرنوشت پدر بر من بسیار تأثیر گذاشت. او در شرکت بیمهای کار میکرد و چون خط زیبایی داشت و رئیس او از این هنر بیبهره بود مجبور بود مسئولیت انجام همهی کارها را به دوش بکشد. تا اینکه روزی ماشین تحریر وارد بازار شد و خطاطی، این حرفهی قدیمی که هیچگاه مزیتی برای او نداشت تا مایهی افتخارش باشد از رونق افتاد. او که نه فقط از پسر، بلکه از همهی زندگیش در عذاب بود، ماشین تحریری قرض کرد و تا جایی که میتوانست با آن به تمرین پرداخت. خانهی او، جایی که مادر آن پسرک هم در آن زندگی میکرد، زیر ضربههایی که بر آن ماشین غول پیکر مینواخت به خود میلرزید. در تمام زندگیم نتوانستم این درماندگی و تلاش بیهوده را فراموش کنم. مرگ قسطی، کتابی است که در حقیقت به من کمک کرد تا با علم مقابله کنم: هرگاه پروفسوری مرفه در تلویزیون به تجزیه و تحلیل جامعه میپردازد و در گفتارش از واژه “بازندگان نوگرایی” استفاده میکند، انگار ماشین تحریری را مرتب بر سرم میکوبند.
انتشارات کتابهای جیبی روولت کتاب مرگ قسطی لوئی فردینان سلین را این روزها تجدید چاپ کرده است، به قصد هم زمانی با چاپ موفقیتآمیز رمان سفر به انتهای شب سلین. اینجا صحبتی از آن سفر بینظیر و آن نویسندهی پرشر و شور نمیکنم-بلکه فقط اشارهای خواهم کرد به گرایش او به جریان ضد یهودیت دههی چهل و همکاریش با نازیها که شاید ناشی از امری ساده و پیش پا افتاده بوده باشد که از نظر هنر خوشایند نیست، چرا که برخی از هنرمندان را درگیر مشکلات روحی میکند و از اخلاقیات باز میدارد. ارزیابی بسیار مردمسالارانه سلین در آثار معروف او، مبنی بر اینکه همهی انسانها برابرند و برهمیناساس، به یک میزان حیلهگر، بیبند و بار، فاسد، سرمست و خودبزرگبین هستند، دیدگاهی مارکسیستی و ناشی از روابط اجتماعی است که پیوسته اختلاف فقیر و ثروتمند را اختلافی عمده جلوه میدهد.
حکومت دمکراتیک پاسخی اقتصادی و سیاسی به دنیای امروز است. رنسانس کنونی سلین به خصوص به نگرانیهایی که این جهان به همراه دارد مربوط نمیشود، بلکه تحقیر آگاهانه، تأثیرگذار و کلی انسان بر جسم و جان خویش را که به سادگی میتواند محوریت پیدا کند شامل میشود: آدمی ناگاه نجات خود را در آن میبیند که از بین همه، به گروه خاصی کینه بورزد: “یهودیان” . با چنین انتخابی، وقتی از همه متنفریم، ضرورتی ندارد تن به مشکلات اجتنابناپذیری که با آن روبرو میشویم بدهیم. علاوه بر آن میتوان بر این تنفر تمرکز کرد تا در صورت انحراف از مسیر اصلی چیزی از دست نرود. آدمی به راحتی از عدهای منزجر میشود، درحالیکه با گروهی دیگر، همانهایی که در رأس قدرتند دست به همکاری میزند.
چه مشمئزکننده! مرگ قسطی همچون رمان سفر از بهترین کتابهایی است که تاکنون نوشته شده است. در این رمان قسمتی وجود دارد که پسر با پولی که خانوادهاش به سختی تهیه کرده است به انگلستان میرود. اما در آنجا به جای آنکه روانه مدرسه شبانهروزیش شود، ولگردی پیشه میکند. متن داستان جنبه روحی و روانی پیدا میکند و ولگردی، از شکل زبانی جدا و به تأثرات حسی مبدل میشود. این صفحه ذها همچون تابلویی است که در نگاه اول هیچیک از جزئیات آن به چشم نمیآید، چرا که یک دورنمای کلی را به نمایش میگذارد. موضوع این کتاب در اصل فقر و تنگدستی است، و اینکه فقر چگونه آدمی را بیتفاوت و در عین حال کارکشته و زیرک میکند. اینجاست که یک اقدام کم نظیر به شکست میانجامد و انسان در مسیر زندگی، تا سر حد مرگ دست و پا میزند. اما هرازگاهی کسی پیدا میشود که در سراشیب سقوط و نابودی با اطمینان فریاد میزند: “حادثهها مرا نجات میدهند. ”
بخارا – انتشار در مد و مه: بهمن ۱۳۹۱