این مقاله را به اشتراک بگذارید
نقدی بر رسوایی و سینمای مسعود دهنمکی
مانی کسروی (مد و مه)/
گویا این سنت شده که اگرمسعود دهنمکی فیلمی ساخته باشد، اکران نوروز را پیش پیش برایش کنار میگذارند! رسوایی هم که از همین الان اکران نوروز ۱۳۹۲ برایش در نظر گرفته شده، بیشک فیلم پرفروشی خواهد بود، حتی اگر با خوشبینی زیاد هم نتوان فروش اخراجی ها را برای آن متصور بود، اما مثل دیگر فیلمهای دهنمکی، دست گذاشتن روی مایههایی که هرکسی به راحتی توان و جرات پرداختن به آن را ندارد (مگر اینکه برادریاش ثابت شده باشد)، این فروش را تصمین می کند. دهنمکی این بار هم سراغ موضوعی رقته است که هرکسی ریسک رفتن به سمت آن را بهجان نمیخرد، مگر اینکه اصولا در جایگاهی قرار داشته باشد که رفتن سراغ این مضامین برایش ریسک محسوب نشود.
بگذریم دهنمکی هرچه را در سینما خوب یاد نگرفته باشد، فیلم بفروش ساختن را یادگرفته! رسوایی به لحاظ کارگردانی چیزی فراتر از اخراجیها نیست، در بهترین حالت آن را میتوان فیلمفارسی در نظر گرفت که داعیه دادن پیام اخلاقی از نوع اصول گرایانهاش را دارد. آنچه در رسوایی بیش از هرچیز جلوه میکند قدرت بازیگری اکبر عبدیست که در تنوع نقش بین بازیگران سینمای ایران یک پدیدهی منحصر به فرد است، فرقی نمی کند میخواهد کمدی باشد یا جدی. حیف که در این فیلم محک اخلاقی او توسط شخصیتی انجام می گیرد که بازیگر نقش او (الناز شاکردوست) برعکس عبدی، یکی از غیر منعطف ترین بازیگران سینمای ایران است!
در کارنامهی دهنمکی البته از نقش محمدرضا شریفینیا نمیتوان غافل شد، او که روزگاری نقش آچارفرانسه را در فیلمهای مهرجویی داشت، حالا با کولهباری از تجربه، آموختههایش در محضر استاد را برای توفیق دهنمکی در اختیار او قرار داده و چه جایی بهتر از اینجا برای خرج کردن این اندوخته ها…
*به نظر مجری نشست های پرسش و پاسخ نیز این مهم را خوب می دانست صلاح دنیا و آخرت در این است که هوای مسعود ده نمکی را داشته باشد. این نشست در نوع خود بی سابقه بود. مجری قانون گرای نشست ها شرایطی را فراهم کرد که گروه سازنده رسوایی حسابی به هم حال داده و کسی هم فرصت سوال و جواب پیدا نکند…خدا خیرشان بدهد!
***
درباره رسوایی (مسعود ده نمکی)
حسام حاجی پور
هر چیزی را که می خواهی پنهان کنی آن را جلوی چشم دیگران بگذار. مسعود ده نمکی مصداق همین جمله است. در شرایطی که عده ای به دنبال ایجاد جریان های مختلف روشن فکری در سینما هستند و می خواهند به زور برای خودشان پرچم اختصاصی درست کنند و فیلم های فرسنگ ها دور از سینما را نماد خود کنند و به خورد مخاطب دهند، مسعود ده نمکی کسی که مخالفان و موافقان بسیاری دارد با «رسوایی» اش کاری کرده است که در این مدت انگار مانند همین جمله خود را پشت چهره «اخراجی ها»یش پنهان کرده بود و کسی هم انتظار دیگری از او نداشت ولی غافل از این که او خود را در وسط میدان قرار داده بود تا سر فرصت کار خودش را بکند. فیلم های قبلی مسعود ده نمکی را هیچ وقت دوست نداشتم ولی «رسوایی» داستان دیگری دارد. با ذهنیتی منفی به تماشای فیلم رفتم اما در کمال تعجب بیش از تمام فیلم هایی که تا امروز در جشنواره دیدم فیلم را دوست داشتم. بیشتر از این که شیفته فیلم بشوم حیرت زده مسعود ده نمکی شدم. «رسوایی» فیلم عجیی نیست، مسعود ده نمکی آدم باهوشی است. و برای همین هوش اش این فیلم را ستایش می کنم. این را نباید نادیده گرفت که به هرحال ورود او به سینما خیلی طبیعی رخ نداد و میزان توجه همه به او و برخلاف گفته خودش، توجه دولت به فیلم هایش، فرصت متفاوتی نسبت به دیگر فیلمسازان برایش فراهم کرد و به راحتی در معرض توجه قرار گرفت. اما تا «اخراجی ها» فکر می کردم که در ادامه بازهم همین روند را ادامه می دهد ولی او با«رسوایی» نشان داد که چه آدم فرصت شناس و با هوشی است. کسی که چند سال پیش فریاد سیمرغ و مرغ نخواستن در اختتامیه جشنواره سر میداد امروز به پختگی ای رسیده است که بسیاری از مدعیان ارزشها و مدعیان روشنفکری هم پس از گذران سال ها از رسیدن به چنین جایگاهی ناتوان اند. در این زمانه، ده نمکی با «رسوایی»اش به گفته خودش دست بر نقطه اشتراک مخاطبان تمام جناح ها می گذارد. حالا به فکر فیلم نامه و کشش لازم در آن است. فرضیه دراماتیک محکم را دست مایه کار خود قرار داده و با تغییر موقعیت شخصیت اصلی داستان اش تضادهایی به وجود می آورد که در دل آن با تسلط کامل به روایت داستان و حرف های مورد نظرش می پردازد. با یک داستان پرکشش و ریتم خیلی خوب، مانند پوستر فیلم (که از یک آینه تشکیل شده) آینه ای در مقابل آدم های جامعه اش قرار می دهد. روند پیش برد قصه اش آن قدر خوب پیش می رود که اجازه ندهد تا فاصله بین فیلم و تماشاگر بیوفتد. «رسوایی» در بعضی از قسمت ها شعارهای اغراق آمیزی می دهد، اما با داستان جذاب غیر قابل پیشبینیااش، به راحتی حرف درونی فیلم ساز را به تماشاگر عرضه می کند. چیزی که مدت هاست همگی به دنبال اش هستیم و متاسفانه پیدایش نمی کنیم. همین که ده نمکی توانسته فیلم خودش را بسازد، و نه حرف های عجیب، که مسائل موجود در دل کوچه و خیابان های شهرمان را بیان کند واقعا جای ستایش دارد. «رسوایی» غیرقابل پیش بینی بودن ده نمکی را ثابت کرد. معلوم نیست فیلم بعدی اش چیست و به چه چیزی می پردازد؟ ولی مسئله مهم این است که چه از او خوشمان بیاید و چه دوستش نداشته باشیم، خودش را دارد اثبات می کند. حتی اگر برخی بگویند که این فرصت طلبی است و برای مطرح شدن رنگ عوض می کند، باز هم او از خیلی ها پیشی گرفته است. در حالی که عده ای دارند فیلم هایی می سازند که مخاطب خاص را به ضرب و زور فضاسازی به خود جذب کنند و گروه دیگری هم در توهم فیلم های فاخرانه و ارزشی هستند مسعود ده نمکی با این که حتی چهره دوست داشتنی هم نبوده، حالا بیش از هرکس دیگری هم فیلم اش دیده و حرف اش شنیده می شود. پس بهتر است این عده خیلی خیلی به فکر خودشان باشند تا از این بیشتر به قهقرا نرفته اند. (کافه سینما)
نشست نقد و بررسی «رسوایی» ساخته مسعود ده نمکی
نشست نقد و بررسی «رسوایی» با حضور مسعود ده نمکی (نویسنده، تهیه کننده و کارگردان)، مجتبی امینی (مدیر تولید و بازیگر)، علیرضا علویان (صداگذار)، کامران تفتی و محمدرضا شریفی نیا (بازیگران فیلم) ظهر روز سه شنبه در کاخ جشنواره برگزار شد.
در این نشست مهمانان ویژه ای همچون جواد شمقدری، حجت الاسلام شهاب مرادی، عباسیان دبیر جشنواره و عشیری مدیر روابط عمومی جشنواره در میان اهالی رسانه حاضر بودند.
مسعود ده نمکی صحبت هایش را چنین آغاز کرد: ترجیم می دهم پاسخ گوی سوالات باشم و در دل سوالات درباره فیلم گفتگو کنیم. ایده اولیه این کار را قبل از «اخراجی ها» نوشته بودم، ولی پنج سالی که درگیر سه گانه «اخراجی ها» بودم، ساخت این فیلم را به تعویق انداخت.
اولین سوال کتبی حضار را شهیدی فرد درباره فیلم و از کارگردانش پرسید: چرا همه چیز مستقیم گفته می شود و همه چیز به اصطلاح این قدر رو است؟
ده نمکی در پاسخ گفت: این سلیقه ایست. مخاطبان فیلم من توده های مردمند. سعی می کنم طوری منظور فیلم را بیان کنم که همه اقشار جامعه و مخاطبان با هر سن و سالی متوجه شوند. خیلی به پیچیده گویی اعتقاد ندارم. هنر اینست که حرف های عمیق و پیچیده را ساده بگوییم که همه فهم باشد.
سوال دیگری چنین مطرح شد: روحانی فیلم «رسوایی» –حاج یوسف- زاهد و صاحب بصیرت است، در حالی که در واقیعت همیشه این طور نیست و موارد معدودی وجود دارد.
کارگردان «رسوایی» در پاسخ گفت: ما روحانی ایده آل را به تصویر کشیدیم. تصویری ایده آلی که البته ما به ازای خارجی آن در جامعه اطراف ما کم هم نیستند. ما نمونه های این چنینی داریم. فقط قدری فضا به سمتی رفته که بین روحانیت و مردم فاصله افتاده است. امروز نباید مسئولیت های اجتماعی-سیاسی روحانیت را از مردم جدا کند.
شریفی نیا بازیگر نقش آقا شریف «رسوایی» درباره همکاری اش با ده نمکی در این فیلم گفت: از زمان ساخت «اخراجی ها» در جریان این پروژه بودم. ابتدا هم قرار نبود آقا شریف را من بازی کنم، فکر می کردم نقش های مشابه آن چندین بار بازی کرده ام و مایل نبودم این بار هم آن را به شکلی دیگر تکرار کنم. بسیار مایل بودم حاج یوسف را بازی کنم و در مدت زمانی هم قرار شد که این نقش را من ایفا کنم. حتی تست گریم هم نتیجه خوبی داد.
اما طی صحبت ها و بررسی گزینه های دیگر از میان ده-پانزده نفری که تست گریم و بازی دادند، بالاخره این نقش به اکبر عبدی رسید و ده نمکی با اصرار از من خواست که آقا شریف را به عنوان خداحافظی با نقش های این چنینی بازی کنم.
نامه ای از الناز شاکردوست خطاب به مسعود ده نمکی و حضار:
«برادر ده نمکی سلام علیکم
نیامدن امروزم را به حساب بی معرفتی و پای حضور در این فیلم نایستادنم نگذارید. تنها دلخوشی من از ساخته شدن رسوایی نجات دادن افسانه های شهرمان است. بعد از یک دهه تلاش و دیده نشدنش امروز خسته تر از آنم که در جمعی حاضر شوم که تیزی قلمشان …»
در ادامه ده نمکی از دلیل تشکر از حاتمی کیا در تیتراژ «رسوایی» گفت: حاتمی کیا جزء معدود آدم هایی بود که به جای اینکه مچم را بگیرد دستم را گرفت*. او تنها کسی بود که بعد از «اخراجی ها۱» با من به گفتگو نشست و پلان به پلان فیلم را نقد کرد.
در ادامه بحث شریفی نیا به ذکر نظراتش درباره اهدای سیمرغ بازیگری در جشنواره فجر پرداخت: در جشنواره های دولتی به نقش جایزه می دهند، نه به بازیگر و خالق آن نقش. من هیچ وقت جایزه نگرفته ام چون فکر می کنند اگر به من جایزه بدهند از آقاشریف، حاجی گرینوف و … تمجید کرده اند.
در پاسخ سوال شهیدی فرد درباره تم فیلم، ده نمکی گفت: تم اصلاً چیست؟ {خنده حضار} من دختری دارم که هر وقت سوالی از او می شود می گوید درس ما تا سر اینجاست. حالا من هم در یادگیری هنوز به اینجا {تم} نرسیده ام. اما در کتابی خواندم به تعداد فیلم هایی که ساخته می شود می توان ژانر تعریف کرد. فکر می کنم برای فیلمسازی حتماً نباید خود را در چارچوبی خط کشی شده که چند نفر تعریف کرده اند محدود کنیم.
در پاسخ پرسش یکی از حضار مبنی بر اینکه آیا تغییر سریع و آنی زاویه دید مردم در «رسوایی»، تعبیر شما از جامعه ایران کنونیست، کارگردان فیلم گفت: بله. اتفاقی که دارد برای جامعه ما می افتد از بین رفتن فاصله دیدن و شنیدن است. خیلی راحت قضاوت می کنیم. من اما سعی دارم قضاوت سریع نکنم و بین دیدن و شنیدن فرق زیادی قائل شوم. دلیل اصلی که روزنامه ام را بستم و ادامه ندادم همین بود. فکر کردم اساس خبرهایی که منتشر می کنم بر شنیده هاست و اگر با انتشار خبری در حق کسی اجحاف شود نمی توانم بعداً پاسخگو باشم.
در پاسخ انتقاد به استفاده از اکبر عبدی برای نقش روحانی فیلم در شرایطی که مخاطبان، عبدی را بیشتر به طنازی می شناسند ده نمکی گفت: بازیگر در سینما به مثابه بلندگو برای هیأت است. نمی توانید بگویید این بلندگو قبلاً برای عروسی استفاده شده و الان برای عزاداری نباید از آن استفاده کرد. اکبر عبدی بین مردم محبوب است. انتخاب او به عنوان بازیگر نقش حاج یوسف به همین دلیل است. فکر کردم انتخاب چهره محبوب مردمی برای این نقش باعث می شود نیمی از راه برای باورپذیر شدن آن طی شود.
* اشاره به یکی از دیالوگ های حاج یوسف در رسوایی (سینما نگار)
حاشیه:
-ازدحام خبرنگاران و عکاسان و تصویربرداران در نشست «رسوایی» در جشنواره سی و یکم بی سابقه بود.
-ده نمکی در اولین جمله اش عنوان کرد که قصدش کمتر گقتن و بیشتر شنیدن است و مایل است گفتگو کند اما بخش اعظمی از وقت جلسه را به بیان خاطرات و خوش و بش با عوامل فیلمش گذراند. ظاهراً خودش هم مانند سراسر فیلمش تا حد زیادی گرفتار شعارزدگی شده بود.
– شهیدی فرد جلسه را طوری هدایت کرد که زمان به صحبت کردن عوامل درباره فیلم، درباره هم، و بیان خاطراتشان بگذرد و تنها ۲ دقیقه پایانی جلسه ای را که حدود یک ساعت و نیم زمانش بود به طرح دو سوال شفاهی از جانب حضار اختصاص داد.
-اسمش نشست گفتگوی اهالی رسانه با عوامل فیلم بود؛ ما که جز نوشابه باز کردن عوامل برای هم، خاطره تعریف کردن و شادی و خنده و همه چی آرومه چیزی ندیدیم!
3 نظر
حسین
این نقد هم خواندنی است:
http://afshinahmadpour.blogfa.com/1391/11
رضا
عزیزم با فسق نمی شه مردم رو دین دار کرد (یادداشتی بر فیلم رسوایی از منظر دین )خوشحال میشم در وبلاگم ببینید (alaviyoon313.blogfa.com
مهسا
تو اومدی فیلمو نقد کنی یا از ده نمکی تعریف کنی؟ معنی نقد فیلم رو هم فهمیدیم!