روأسای جمهوری روی پرده سینما/ مروری بر شاخص ترین فیلمها

 حسین محبی: با انتخاباتی شدن فضای کشورها، تب ساخت و اکران فیلم های سینمایی با محوریت رییس جمهوری بالا می گیرد.

سال گذشته، بلافاصله پس از برگزاری پنجاه و هفتمین انتخابات ریاست‌جمهوری در تاریخ کشور آمریکا که در روز سه‌شنبه ۶ نوامبر ۲۰۱۲ (۱۶ آبان ۱۳۹۱) برای انتخاب چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برگزار شد که به پیروزی باراک اوباما انجامید فیلم سینمایی «لینکلن» ساخته استیون اسپیلبرگ از 9 نوامبر در برخی شهرهای خاص و از 16 نوامبر نمایش عمومی آن توسط کمپانی درم ورکز در ایالات متحده آغاز شد.

 لینکلن که زندگینامه شانزدهمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا را روایت می‌کند، بر اساس قسمتی از کتاب تیم رقبا، نبوغ سیاسی آبراهام لینکلن نوشته دوریس کرنز گودوین ساخته شده‌ و تلاش‌های لینکلن، برای به تصویب رساندن سیزدهمین اصلاحیه قانون اساسی ایالات متحده آمریکا توسط مجلس نمایندگان را به تصویر می‌کشد. در جوایز اسکار، فیلم لینکلن نامزد دریافت ۱۲ جایزه اسکار شد و دو اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد «دنیل دی لوییس» برای ایفای نقش به جای لینکلن و بهترین کارگردانی هنری را دریافت کرد. اما در ایران فیلم سینمایی «تلفن همراه رییس جمهور» ساخته «علی عطشانی» که در سال 1390 ساخته شد و به دلایلی مجوز اکران عمومی آن در تاریخ مقرر لغو و اکران یا آن به این روزها افتاده است ، به موضوع داغی تبدیل شده که متاثر از فضای انتخاباتی موجود در ایران است. اخیرا طی تعاملات شده با کارشناسان وزارت ارشاد، بخشی از یک سکانس این فیلم که تصویر «محمود احمدی‌نژاد» رئیس جمهوری از تلویزیون پخش می‌شود جهت صدور پروانه نمایش حذف گردید. همچنین در صحنه‌هایی که «مهدی هاشمی» با تلفن همراه با مردم درباره موضوعاتی صحبت می‌کند برخی دیالوگ‌ها کمرنگ‌تر شد. سازندگان این فیلم در تلاشند تا قبل از برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آن را به نمایش عمومی درآورند. داستان این فیلم درباره کارگری ساده است که به طور اتفاقی سیم‌کارت رئیس جمهور به دستش می‌رسد و ناخواسته با سیلی از مشکلات و تماس‌های مردمی مواجه می‌شود. این مطلب مروری بر فیلم هایی دارد که با موضوع رییس جمهورها ساخته شده اند که مسلما سهم سینمای آمریکا از این موضوع بیشتر از ایران است. در بخش نخست این مرور به فیلم های خارجی پرداخته می شود.

  

مطرح ترین فیلم در تاریخ سینما فیلم «همه مردان رئیس جمهور» (۱۹۷۶) ساخته آلن ج. پاکولاست که درباره تقلب انتخاباتی در زمان ریچارد نیکسون بوده که به رسوایی واترگیت مشهور شد و استعفای نیکسون را از ریاست جمهوری آمریکا در پی داشت. این فیلم نامزد هشت جایزه اسکار بود که چهار جایزه را دریافت کرد.

داستان فیلم به پس از رسوایی واترگیت برمی گردد که دو روزنامه‌نگار جوان واشنگتن پست به نام باب وودوارد و کارل برنشتاین در افشای تخلفات انتخاباتی ریاست جمهور وقت آمریکا ریچارد نیکسون نقش به سزایی را ایفا کردند. رابرت ردفورد علاقه‌مند شد فیلمی با محوریت این دو روزنامه‌نگار جوان تهیه کند. نخست به الیا کازان مراجعه می‌کند که او نمی‌پذیرد و سپس با ویلیام فریدکین وارد مذاکره می‌شود که او هم نمی‌پذیرد و سرانجام دوستش آلن ج. پاکولا می‌پذیرد که کارگردانی فیلم را به عهده بگیرد. خود ردفورد در نقش باب وودوارد و داستین هافمن نیز در نقش خبرنگار دیگر کارل برنشتاین بازی می‌کند.

پیش از این همه مردان رییس جمهور دو فیلم قابل تامل نیز با نام های «دکتر استرنج لاو» و «شکست امنیت»  در سال ۱۹۶۴ با موضوع رییس جمهوری ساخته شد. استنلی کوبریک فیلم دکتر استرنج لاو رابا بازی پیتر سلرز در نقش رییس جمهور مافلی ساخت. در این شاهکار کوبریک، «رئیس جمهور مافلی» بیشتر زمان خود را در اتاق جنگ پنتاگون سپری می‌کند. اتاقی که فضای سنگینی دارد به طوری که «رونالد ریگان» زمانی گفت وقتی که اتاق جنگ واقعی را در پنتاگون دیده، ناامید شده است!

 «رئیس جمهور مافلی» در بد‌ترین موقعیت ممکن قرار گرفته است. سلرز در نقش رئیس جمهور (یکی از سه نقش‌اش در این فیلم) فوق العاده است و به خوبی توانسته تصویری واقعی از مردی عصبی و متوسط ارائه کند که کار هر روزش این است که روی صندلی بنشیند و سناریویی برای موقعیت بدی که در آن گرفتار شده مشخص کند. او به طور واضح از رقیب دموکرات «دوایت آیزنهاور» در انتخابات سال ۱۹۵۶ الگو گرفته است. تصویری که از رئیس جمهور در این فیلم ارائه می شود، اگرچه انتقادات بسیاری را سبب شد اما بر روی پرده نقره ای همه راضی به نظر می رسیدند.

همزمان با کوبریک، «سیدنی لومت» یک نسخه درام و جدی از دکتراسترنج لاو با نام «شکست امنیت» را با بازی «هنری فوندا» می سازد. هنری فوندا نقش رئیس جمهوری را بازی می‌کند که باید یک حادثه اتمی را مدیریت کند. براثر نفوذی تصادفی در سیستم امنیتی روس‌ها، موشکی که حامل سلاح اتمی است به سمت شهر «مسکو» پرتاب می‌شود و به علت مکانیزم «شکست امنیت» آن، امکان برگرداندنش نمی‌باشد. اینجاست که چالشی بزرگ برای رئیس جمهور و گروهش ایجاد می‌شود و هنری فوندا به‌عنوان رئیس جمهور تصمیمی عجیب می‌گیرد. او شهر نیویورک را به عنوان هدفی برای جبران به روسی‌ها پیشنهاد می‌دهد. روی کاغذ فوندا رئیس جمهور افتضاحی است زیرا که جنگی هسته‌ای را به وجود می‌آورد. اما فوندا به گونه ایی خاص و انسانی این نقش را بازی کرده است که مخاطب حتی در تصمیم‌هایی که برخلاف مسیر متداول است با او همراه می‌شود. او از آن دست رئیس جمهورهایی است که هر کاری برای کم کردن تلفات انجام می‌دهد و تماسی را می‌گیرد که هبچ کسی دیگری حاضر به گرفتن آن نیست.

این فیلم از معدود فیلمهای سیاسی بود که می توان در آن نشانی از احترام به فرهنگ دیگر ملل ها یافت! به اعتقاد بسیاری، بازی بسیار خوب « بریان کنت » در نقش «تئودور روزولت» ، تبدیل به بهترین رئیس جمهور تاریخ سینما شده است. البته چهره ای که از رئیس جمهور در این فیلم ارائه شد ، انسانی کمی تا حدود گیج و منگ بود که حداقل امروزه نمی توان به راحتی آن را قبول کرد! این جمله معروف هم مربوط به این فیلم می شود: «تو مثل بادی و من مثل شیر ، من فریاد اعتراض سر می دهم و تو آن را نمی شنوی!». شون کانری و کندیس برگن ایفاگر دیگر نقش های اصلی این فیلم هستند.

«جان کارپنتر» در این فیلم روایتگر داستان «دونالد پلیزنس» رئیس جمهوری بی‌خیال و خودخواه است که اصلا برایش مهم نیست که عده‌ای برای نجاتش جانشان را از دست بدهند. بازیگر نقش رئیس جمهور را «دونالد پلیزنس» بازی می کند. قصه فرار از حقیقت مربوط به سال ۱۹۹۷ است که سراسر جزیره منهتن به صورت یک زندان امنیتی در آمده و رئیس جمهور که برفراز آن مجبور شده است با چتر نجات به پایین بپرد به گروگان گرفته می‌شود. یکی از زندانیان جدید به اسم  انیک پالیسکن سمی وارد بدنش شده است که فقط ۲۴ ساعت زنده می‌ماند و اگر او پادزهر را می‌خواهد باید در این مدت خودش و رئیس جمهور را از منهتن خارج کند.

دیو کاویک (کوین کلاین) که یک آژانس کوچک کاریابی را می‌گرداند، شباهت غریبی به رئیس جمهور ایالات متحده دارد و هرازگاه در جشن‌های خیریه محلی، برای خنده، ادای او را در می‌آورد. وقتی رئیس جمهور «بیل میچل» به دلیل مشغله زیاد، می‌خواهد کسی دیگر به جایش در یک مهمانی بزرگ شرکت کند، از دیو می‌خواهند جایش را بگیرد و نقش رئیس جمهور را بازی کند. تا اینکه رئیس جمهور سکته می‌کند و از دیو خواسته می‌شود که این نقش را ادامه دهد… این خلاصه داستان فیلم دیو به کارگردانی «ایوان رایتمن» است. بازیگران آن کوین کلاین، سیگورنی ویور، فرانک لانگلا، کوین دان، وینگ رامس، بن کینگزلی، چارلز گرودین، فیت پرینس هستند.

«مایکل داگلاس» با بازی در نقش «پرزیدنت آندرو شپرد» رییس جمهور آمریکا در این فیلم به کارگردانی «راب رینر» بر اساس نظرسنجی سایت moviefone  با 15 درصد رده‌ دوم رئیس جمهوری برگزیده تاریخ سینمای آمریکا را از آن خود کرد. این فیلم که فیلمنامه‌اش را «آرون سورکین» نوشته است، نگاهی به زندگی خصوصی و عاطفی آقای رئیس جمهور دارد و اینکه او چگونه روابطش را مدیریت می‌کند. «مایکل داگلاس» نقش رئیس جمهوری را بازی می کند که در ظاهر محکم و با اقتدار عمل می‌کند اما گذشته‌ای غم‌انگیز دارد. فیلم بین کمدی و درام حرکت می‌کند. اما در مورد بازی داگلاس، او به خوبی توانسته تصویری عاطفی از کاری کاملا جدی ارائه دهد.

«بیل پولمن» نقش رئیس جمهور ایالات متحده «توماس جی ویتمور» را در این فیلم به کارگردانی «رولند امریش» بازی کرده است. در این فیلم بیگانه‌ها قصد حمله به زمین را دارند. اما چطور می‌شود با آن‌ها مبارزه کرد؟ شاید یک جنگ؟ یا استفاده از سلاح هسته‌ای که برایش از بعد جنگ جهانی دوم تا به حال میلیارد‌ها دلار هزینه شده است؟ اما نه! رئیس جمهور در این فیلم نظری دیگر دارد. او در حالی که نیروهای نظامی را مخاطب قرار داده است، می‌گوید: «من قهرمان جنگ خلیج فارس هستم و بنابراین خودم حسابشان را می‌رسم!» تا به حال رئیس جمهوری به اندازه پورمن در این فیلم خودش را تحویل نگرفته است! بر اساس نظرسنجی سایت moviefone بیل پولمن برای نقش‌آفرینی خوبش در «روز استقلال» با 12 درصد سومین رئیس جمهوری برگزیده تاریخ سینمای آمریکا لقب گرفت.

«جک نیکلسون» با در نظر گرفتن بازی دیوانه وارش در «بتمن» و «درخشش»، شاید آخرین نفری است که دوست داشته باشید رئیس جمهور آمریکا باشد! اما با این حال او در این فیلم به کارگردانی «تیم برتون» رئیس جمهوری بذله‌گو و البته بسیار ساده لوح است. او تصمیم دارد که با مریخی‌ها روابط خوبی داشته باشد اما در ‌‌‌نهایت از آن‌ها رو دست می‌خورد.

«هریسون فورد» تمام آنچه یک رئیس جمهور باید داشته باشد را در این فیلم یک‌جا دارد. جدیت، پرجذبه‌، قابل اعتماد؛ البته جذاب بودن بخشی از ویژگی‌های خوب هریسون فورد در این فیلم است. او غرور رئیس جمهور فیلم «روز استقلال» (بیل پولمن) را دارد بدون آنکه مثل او بلوف بزند. «گری الدمن» (بازیگر نقش «ایوان کورنوشف» درهمین فیلم) یک‌بار اشاره کرده بود که با بازنویسی فیلمنامه سعی شد که رئیس جمهور شخصیت پیچیده‌ای نداشته باشد. بیش از 1/1 میلیون نفر آمریکایی با شرکت در نظرسنجی اینترنتی هریسون فورد را در فیلم سینمایی «هواپیمای رئیس جمهور» بهترین رئیس جمهوری تاریخ سینمای ایالات متحده برگزیدند. درفاصله کمتر از دو هفته تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، 1/1 میلیون آمریکایی سینمادوست در نظرسنجی سایت مووی‌فون شرکت کردند و 24 درصد آنها فورد در فیلم «هواپیمای رئیس جمهوری» به کارگردانی «ولفانگ پترسن» را بهترین رئیس جمهوری خیالی آمریکا برگزیدند.

عنصر پنجم به سراغ ۲۵۰ سال آینده رفته است و در جهان صنعتی این فیلم، رئیس جمهور آمریکا فردی تنبل و به درد نخور است. مرد اول آمریکا ظاهری آرام به خود می‌گیرد، اما هر چه تلاش می‌کند باز هم بسیار با یک رئیس‌جمهور فاصله دارد. «تام لیستر» به قدری هنرمندانه و باور پذیر این نقش را بازی کرده است که مخاطب آرزو می‌کند که شیطان (با بازی «‌گری اولدمن») هر چه سریع‌تر بیاید و کارش را یکسره کند!

قدرت مطلق، کاملا فساد می‌کند! تا به حال هیچکس به‌اندازه «جین هاکمن» در«قدرت مطلق» نتوانسته است این جمله معروف را عینیت بخشد. رئیس جمهوری که حاضر است هر کاری بکند تا جنایتی که در آن دخیل بوده است به بیرون درز نکند. هاکمن نقش رئیس جمهوری پرخاشگر و سختگیر را به بهترین وجه بازی کرده است. «قدرت مطلق» به کارگردانی «کلینت ایستوود» نمونه‌ عالی فیلمی است که بازیگر، نقش رئیس جمهور را بدون هیچ ترسی بازی می‌کند. رئیس جمهور این فیلم از آن سیاستمداران ظالمی است که حتی نزدیک‌ترین متحدانش نیز از او می‌ترسند و قدرت مطلق و فسادش از او شخصیتی ترسناک ساخته است.

در این فیلم ضعیف، «مورگان فریمن» نقش رئیس جمهور آمریکا را در دورانی بازی می‌کند که خطر برخورد کره زمین با سیاره‌ای دیگر وجود دارد، برخوردی که موجب از بین رفتن بسیاری از شهرهای آمریکا خواهد شد و راهی برای متوقف کردنش نیز وجود ندارد. معمولا رئیس جمهور‌ها در دوران بحران، بیشتر در ذهن‌ها باقی می‌مانند. این رئیس جمهور سیاهپوست با کاریزمای خود توانسته همواره محبوبیتش در آمریکا را بالای ۶۰ درصد حفظ کند. در نتیجه ترسی از گرفتن تصمیمات ریسکی ندارد. او تصمیم می‌گیرد که ۸۰۰ هزار نفر از مردم عادی با قرعه‌کشی انتخاب شوند تا به همراه گروهی از دانشمندان و سربازان به محل امنی در زیر زمین پناه ببرند و از منقرض شدن نسل آمریکایی‌ها جلوگیری کنند. یعنی برنده‌ها زنده می‌مانند و بازنده‌ها مرگ را در پیش رو دارند! بر اساس نظرسنجی سایت moviefone وابسته به AOL دومین رئیس جمهوری خیالی منتخب آمریکا مورگان فریمن در این فیلم به کارگردانی «میمی لدر» لقب گرفت.

در این تریلر سیاسی محصول مشترک کشورهای آمریکا، آلمان و انگلستان به کارگردانی «راد لوری» وقتی نایب رئیس‌جمهور آمریکا به‌طرز ناغافلی می‌میرد همه چشم‌ ها متوجه واشینگتن و رئیس‌جمهور«جکسون ایوانز»با بازی جف بریجز است تا ببینند به‌عنوان جانشین خویش چه کسی را انتخاب می‌کند. رئیس‌جمهور، سناتور لین هنسن (آلن) را برمی‌گزیند؛ انتخابی که هم در جبهه جمهوری‌خواه‌ها و هم میان دموکرات‌ ها باعث شگفتی می‌شود و شلی رانیون (گری اولدمن)، سیاستمدار پرنفوذ و کهنه‌کار، به شدت با این انتخاب هنسن، مخالف است و بنابراین او را از لحاظ اخلاقی زیر سئوال می‌برد… جف بریجز برای بازی در این نقش نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش دوم مرد در سال ۲۰۰۱ می شود.

در این فیلم به کارگردانی «فیل آلدن رابینسن» رئیس جمهور کشور روسیه ناگهان می میرد و مردی که خطّ مشی سیاسی اش ناشناخته است به جای وی قرار می گیرد. تغییر در رهبران سیاسی نوعی ترس پارانویا در میان مأموران سیا ایجاد می کند. رئیس سیا یک تحلیلگر جوان را آموزش می دهد تا بینش و نگرش کارکنان را تغییر داده و به آنها روحیه بدهد. بعد شاهد رویدادهای غیر منتظره هستیم. مثلاً یک بمب هسته ای در یک شهر آمریکایی منفجر می شود و آمریکا با شتاب روسیه را مقصر می داند. فیلم می خواهد بگوید که رئیس جمهور جدید روسیه می خواهد ترس از جنگ سرد را با ساختن بمب های اتمی قابل حمل دامن بزند و مأمور سیا پی می برد که استفاده از یکی از این بمب ها به صورت توپ فوتبال در شهر بالتیمور، در واقع آغاز کار خواهد بود. در این فیلم «جیمز کرامول» نقش رییس جمهور را بازی می کند.

فیلمی تاریخی و درام محصول 2006 به کارگردانی «استفان فریز »و نویسندگی پیتر مورگان و با بازی «هلن میرن »در نقش «الیزابت دوم» ملکه انگلستان است. این فیلم حوادثی ساختگی را پس از مرگ پرنسس دایانا در ۳۱ اگوست ۱۹۹۷ به تصویر می‌کشد. شالوده اصلی فیلم بر چگونگی کنار آمدن خانواده سلطنتی بریتانیا با مرگ پرنسس دایانا متمرکز شده است. در این فیلم «مایکل شین » نیز جای نخست وزیر وقت انگلستان «تونی بلر» بازی می کند. هلن میرن به خاطر بازی در این نقش 29 جایزه بین المللی از جمله جایزه بهترین بازیگر نقش زن از آکادمی ادواردز، جایزه بهترین بازیگر از آکادمی فیلم انگلستان، جایزه بهترین بازیگر از جشنواره گلدن گلوب، جایزه بهترین بازیگر از فستیوال فیلم ونیز را دریافت کرد.

بن گیتز (نیکلاس کیج) در یک جلسه اطلاعاتی تازه درباره جان ویلکز بوث قاتل آبراهام لینکلن و دفترچه خاطرات او که یکی از صفحاتش گمشده، ارائه می کند. مردی از میان مدعوین که خود را میچ ویلکینسون معرفی می کند، برخاسته و صفحه گمشده دفترچه خاطرات را به او عرضه می کند. در این صفحه از جد گیتز یعنی تامس گیتز نام برده شده و ظن آن می رود که در ترور لینکلن دست داشته است. بن برای پاک کردن نام جدش به جست و جو برمی خیزد و در جریان جستجو از وجود گنجینه ای بزرگ یقین پیدا می کند. اما برای اطلاع دقیق از محل گنجینه باید به کتابچه اسرار روسای جمهور آمریکا دست یابد. اما دستیابی به این کتابچه کار راحتی نیست، چون از داخل کشوی میز مشابه خود در کاخ سفید جابجا شده و فقط رئیس جمهور وقت به آن دسترسی دارد. تنها راه حلی که به نظر گیتز می رسد، دزدیدن رئیس جمهور است… «بروس گرینوود» در این فیلم به کارگردانی «جان ترتلتاب» نقش رییس جمهور ایالات متحده را بازی می کند. نیکلاس کیج نامزد جایزه تمشک طلایی برای بدترین بازیگر مرد و جان وویت بدترین بازیگر مرد نقش مکمل می شوند.

این فیلم که در سال ۲۰۰۹ در ۵ رشته نامزد دریافت جایزه اسکار بود و برنده هیچ یک از آنها نشد، یکی از بهترین فیلم های سیاسی چند سال اخیر بوده است .شاید هیچکس فکرش را هم نمی کرد که یک فیلم بر اساس مصاحبه دیوید فراست با «ریچارد نیکسون» اینقدر جذاب باشد. ریچارد نیکسون یک رئیس جمهور مشهور است اما نه خاطر خدماتش، بلکه به خاطر فاجعه ای به نام واترگیت. حالا در این فیلم و بعد از استعفای او، این مصاحبه می تواند شانسی برای توجیه کارهایش باشد. فیلم نه تنها به این مصاحبه جنجالی بین این دو می پردازد، بلکه به زندگی هر دو شخصیت فیلم و زندگی شخصی آنها هم نگاهی دارد. دیالوگ های رد و بدل شده بین دیوید فراست و ریچارد نیکسون بسیار هیجان انگیز و زیبا شده و تا آخرین لحظه هم فیلم هیجان انگیز است. همچنین بازی زیبای «فرانک لانگلا»در نقش ریچارد نیکسون ارزش فیلم را دو چندان می کند.

این فیلم به کارگردانی «دی جی کاروسو» محصول سال ۲۰۰۸ امریکاست و از بازیگران اصلی آن می‌توان به شیا لبوف، میشل موناگان، رزاریو داوسون، مایکل چکلیس، بیلی باب تورنتون و آنتونی مککی اشاره کرد.

در این فیلم جری شو (شیا لبوف) پس از مرگ برادر دوقلوی خود با اتفاق عجیبی رو به رو می شود. او پس از مراجعه به بانک برای دریافت باقی مانده حساب برادرش عابر بانک به او پول زیادی می دهد و در هنگام بازگشت به منزلش با محموله ای از اسلحه روبه رو می شود و با فاصله اندکی پلیس او را بازداشت می کند. قبل از بازداشت دریک تماس تلفنی هشداری برای فراردریافت می کند و دوباره همان صدا و همان تماس تلفنی به او کمک می کند تا فرار کند. درنهایت متوجه می شود این صدا مربوط به یک سیتم کامپیوتری به نام چشم عقاب است که کنترل همه سیستم ها را در دست دارد و هدفش نابودی رئیس جمهور و همه مقامات بلند پایه آمریکا است. او تمام تلاش خود را برای ناکامی چشم عقاب می کند و…

این فیلم بر اساس زندگی «جرج دابلیو. بوش»، رئیس جمهوری سابق آمریکا ساخته شده است. کارگردان فیلم، «الیور استون» است و او این فیلم را در راستای فیلم‌هایی مانند ملکه و نیکسون می‌داند. در این فیلم «جاش برولین» نقش بوش را بازی کرده است. فیلم در تاریخ ۱۷ اکتبر ۲۰۰۸ اکران شد.

فیلم بر اساس رمان بازی با دشمن: نلسون ماندلا و بازی که یک ملت را ساخت از جان کارلین که به زندگی نلسون ماندلا می‌پردازد، به کارگردانی «کلینت ایستوود »ساخته شده است. عنوان این فیلم برگرفته از شعر شکست ناپذیر (شعر)، نوشته ویلیام ارنست هنلی است که ماندلا آن را بر روی تکه‌ای کاغذ و در سال‌های زندان به همراه داشت. در این فیلم «مورگان فریمن» نقش ماندلا و مت دیمون نقش فرانسیس پینرا را بازی می‌کنند. بازیگر دیگر این فیلم اسکات ایستوود پسر کلینت ایستوود است. شکست ناپذیر در روز ۱۱ دسامبر ۲۰۰۹ اکران شد.

در این فیلم نلسون ماندلا رهبر انتقلاب آفریقای جنوبی‌ست که می‌خواهد با استفاده از مسابقات جام جهانی راگبی ۱۹۹۵ وحدت بین مردم آفریقای جنوبی را محکم سازد. این در زمانی ست که او تازه از زندان آزاد شده و نژاد پرستی از بین رفته و مردم او را به عنوان رئیس جمهور برگزیده‌اند. او برای یکی از مسابقات از مت دیمون استفاده می‌کند و…

این فیلم اثر کارگردان بزرگ رومن پولانسکی است. شاید نام همین کارگردان باعث بشود تا بفهمیم که با یک فیلم زیبا سر و کار داریم. فیلم نویسنده پشت پرده برگرفته از اثر ریچارد هریس به نام روح است. فیلم به زندگی یک نویسنده می پردازد که برای نوشتن یک زندگینامه برای ادام لانگ نخست وزیر سابق انگلستان استخدام می شود اما به مرور زمان او متوجه حقایق کثیف این نخست وزیر می شود. فیلم بسیار به کتاب وفادار بوده و به خوبی توانسته که زندگی یک نخست وزیر را از جانب یک نویسنده به تصویر بکشد. همچنین بازی «پیرس برازنان» در نقش نخست وزیر بسیار خوب بوده و لوکیشن های سرد فیلم هم با موضوع فیلم همخوانی دارند. فیلم با نشان دادن قضیه مرگ نویسنده قبلی کمی چاشنی جنایی هم به فیلم اضافه می کند. بسیاری این فیلم و کتاب را انتقادی به سیاست های غلط تونی بلر می دانند. همچنین پایان  زیبا و شوک آور فیلم، به ارزش فیلم می افزاید. فيلم «نويسنده پشت پرده» ساخته رومن پولانسكي صدرنشين جوايز فيلم اروپا شد.این فیلم با حضور بازيگراني چون ايوان مك گرگور، پيرس برازنان، كيم كاترال، الويا ويليامز، تام ويلكينسون، تيموتي هوتون و الي والاش كه در قالب تريلر سياسي ساخته شده در 7 رشته نامزد دريافت جايزه شد.

فیلم بانوی آهنین درباره یکی از مهمترین نخست وزیران انگلستان یعنی «مارگارت تاچر» هست که چندی پیش از دنیا رفت. فیلم نگاهی کلی به زندگی مارگارت تاچر و چگونگی رسیدن او به همچین مقامی و سیاستهای دوران نخست وزیری وی دارد. هر چند فیلم به خوبی این موضوع را بازگو می کند اما باید قبول کرد که هر سیاستمداری اشتباهاتی در در دوران کاری اش انجام داده ولی این فیلم به هیچ کدام از آنها نپرداخته و تقریبا در تمام فیلم به تحسین خانم تاچر می پردازد. اما چیزی که این فیلم را بسیار زیبا می کند بازی مریل استریپ است. مریل استریپ که به خاطر بازی در این فیلم جایزه گلدن گلاب ا هم برده کاملا در نقش خود فرو رفته و انگار خود مارگارت تاچر در این فیلم بازی کرده است.کسانی که بیشتر با این سیاستمدار سر و کار داشته اند بر این باورند که مریل استریپ مو به موی حرکات خانم تاچر را در فیلم به نمایش می گذارد؛ حتی نوع صدا او هم بسیار شبیه به مارگارت تاچر است.

نیمه ماه مارس فیلمی به کارگردانی و بازی «جرج کلونی» مورد توجه منتقدان قرار گرفت. فیلم موضوع بسیار جالب را انتخاب کرده و به طرز زیبایی به بحث رقابت ریاست جمهوری می پردازد. در واقع این فیلم نشانگر سیاست های پشت پرده این گونه رقابت ها است و رئیس جمهوران آمریکا را مانند عروسکان خیمه شب بازی نشان می دهد که نه تنها هیچ کدام از وعده هایشان را عملی نمی کنند بلکه حقایق کثیفی را نیز در پیش خود نگه می دارند. بازی جرج کلونی و رایان گوسلینگ بسیار خوب از کار در آمده و داستان جالب فیلم باعث زیبایی بیشتر فیلم شده است. قیافه جرج کلونی هم که به شدت به  رئیس جمهورها می خورد. نکته جالب دیگر این فیلم این است که هر کدام از شخصیت های فیلم نمایانگر نوعی طرز فکر در جامعه امریکا هست. اما شاید بهترین نکته فیلم دیالوگ های زیبا و انتقادی فیلم باشد که این فیلم را ارزشمند می کند.

جدیدترین فیلمهای با موضوع ریاست جمهوری، فیلمهای « اولیمپوس سقوط کرده است » و «سقوط کاخ سفید» است. اولیمپوس در افسانه های یونانی خانه خدایان بوده است! این اسم اگرچه در برخی از کوه های آمریکا هم پیدا می شود اما در اینجا استعاره از همان محل استراحت خدایان دارد. اما داستان از چه قرار است؟

مایک بنینگ (جرارد باتلر) محافظ ویژه رئیس جمهور در کاخ سفید است که کارش را تا به امروز به بهترین شکل ممکن انجام داده. او ماموری وظیفه شناس، از خود گذشته و بسیار باهوش است که یک نعمت بزرگ برای گارد محافظان رئیس جمهور محسوب می شود. اما در یک شب برفی، همه روزهای خوب مایک به پایان می رسد. در این شب، رئیس جمهور (آرون اکهارت) به همراه بانوی اول کاخ سفید (اشلی جود) سوار بر ماشین خود ، در جاده در حال حرکت هستند که در میانه راه ماشین تصادف کرده و به لبه پرتگاه می رسد. در شرایطی که چیزی به سقوط ماشین باقی نمانده، مایک باید از بین رئیس جمهور و بانوی اول، یکی را برای نجات دادن انتخاب کند که وی ترجیحا رئیس جمهور را نجات داده و بانوی اول کاخ سفید سقوط می کند. اما رئیس جمهور پس از این اتفاق ناراحت کننده، مایک را از کار معلق کرده و به خانه اش می فرستد. اما این دوری زیاد طولی نمی کشد چراکه در یک اقدام تروریستی، نظامیان کره شمالی به کاخ سفید حمله می کنند، رئیس جمهور و کابینه محترمش را به اسارت می گیرند و کلا، امنیت آمریکا را به خطر می اندازند! در این وضعیت آشفته که کاخ سفید در تسلط کره شمالی است، بار دیگر از مایک بنینگ وطن پرست خواسته می شود تا به کار بازگشته و برود تا رئیس جمهور و کابینه اش را نجات دهد و یک دوجین افراد نظامی را از پای در آورد! مایک هم قبول میکند و …

همزمان با انتخاب باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا، صنعت سینمای آمریکا به کاخ سفید حمله کرد تا یکی از سکانس‌های مهم «سقوط کاخ سفید» را فیلمبرداری کند! در این سکانس چانینگ تاتوم در نقش یک مامور ضدجاسوسی تلاش می‌کند جان رئیس جمهور سیاهپوست آمریکا را از یک حمله تروریستی نجات دهد. «جمی فوکس» بازیگر اسکار گرفته سینما در سقوط کاخ سفید در نقش رئیس‌جمهور آمریکا بازی می‌کند و گفته می‌شود او در این فیلم خیلی شبیه باراک اوباما است.

شرکت سونی که تهیه‌کننده فیلم است در روز اصلی انتخابات آمریکا، حمله به کاخ سفید را در دستور کار خود قرار داد تا توجه محافل عمومی را به این فیلم جلب کند. رونالد آمریچ فیلمساز آلمانی تبار سینما کارگردانی این اکشن ماجراجویانه و دلهره‌آور را به عهده دارد. او فیلم را بر اساس فیلمنامه‌ای از جیمز واندربیت می‌سازد. تحلیل‌گران اقتصادی سینما از سقوط کاخ سفید به عنوان یکی از جنجالی‌ترین و پر‌فروش‌ترین فیلم‌های فصل تابستان 2013 اسم می‌برند. قصه سقوط کاخ سفید درباره حمله گروهی مسلح ناشناس به کاخ سفید برای کشتن رئیس‌جمهور و تصرف کاخ سفید است. چانینگ تاتوم در نقش یک مامور جوان ضد جاسوسی، به مقابله با این افراد می‌پردازد و جان رئیس جمهور را نجات می‌دهد. مگی گیلنهال بازیگر محصولات مستقل سینمایی و جیمز وود بازیگر دیمی هم نقش‌های مهم این اکشن ماجراجویانه را بازی می‌کنند. «سقوط کاخ سفید» که برای 28 ژوئن 2013 به روی پرده سینماها می‌رود، باید با فیلم «اولیمپوس سقوط کرده است» رقابت کند که قصه‌ای مشابه دارد.

سینمای کشورهای دیگر نیز گاهی به سمت ساخت فیلم هایی با موضوع رییس جمهور رفته اند. از جمله فیلم کره ای «صبح بخیر رییس جمهور» محصول سال 2009 که در ژانر درام کمدی به زندگی سه رئیس جمهور با نگاه طنز و خانوادگی می پردازد.