Share This Article
مدخل-
اين نوشته درباره نويسندهايست كه انتشار رمان لات به قلم او در سال 1326، با استقبال نسبي همراه شد. مطالبي كه در تحسين اين رمان و البته رويكرد انتقادي و اجتماعي نويسنده درمطبوعات آن روزگار منتشر شد، شهرتي نسبي را نيز براي قاسم لاربن، نويسنده اين رمان به همراه آورد، اما اين شهرت تداوم نيافت و با وجود اينكه لاربن به شكلي شگفتآور، نزديك به هفت دهه به انتشار داستانها و يا اشعارش پرداخت، هيچگاه نتوانست آن توفيق را تكرار كند، و همواره نويسندهاي ناشناحته و در حاشيه بود كه آثارش مهجور ماند. حتي حسن مير عابديني در صد سال داستان نويسياش نيز ذكر قابل اشارهاي از او نكرده است، جز در جلد سوم و در بخش پينوشتها كه ماجراي ابراز لطف دكتر مصدق به رمان لات را به نقل از مقالهاي ديگر (به قلم علي اكبر كسمايي) نقل كرده است. اما از آنجا كه منبع مير عابديني داراي اطلاعات مخدوشي بود، او را نيز به اشتباه انداخته است.
نوشته حاضر با ارايه يكسري اطلاعات در اين باره ميتواند،اصلاحيهاي باشد براي اين لغزشها و همچنين معرفي گذراي اين نويسنده كه به طرز غم انگيزي با كم لطفي روبرو شده. البته اين نوشته ميتوانست مفصلتر و حاوي اطلاعات بيشتري در نقد و تحليل رمان لات و ديگر آثار قاسم لاربن باشد، اما به تناسب محل نشر آن «وبلاگ ماني» از اين تفضيل صرف نظر شد تا حجم مطلب در حوصله كساني كه در فضاي مجازي آن را ميخوانند باشد. مطلب جامعتر بماند براي زماني ديگركه هم محل نشر آن از ظرفيت اين تفضيل برخوردار باشد و هم اين كه نگارنده با دور شدن از بيحوصلگي و دلتنگيهاي كنونياش، دل و دماغ اين جور كارها را كه به نظر برخي از سر بيكاريست(!) بيشتر داشته باشد. و واقعا كه چقدر ما بيكار و همه چيزمان روبهراه و جفت و جور است… تورو خدا يكي بيايدما را از اين خوشي در بياورد!
بيوگرافي قاسم لاربن
قاسم رحيميان مازندراني كه بعدها به قاسم لاربن شهرت يافت، به سال 1293 در شهر بابل به دنيا آمد، تحصیلات ابتدایى و چند سالي از متوسطه را در زادگاهش گذراند و سپس به تهران آمد و آخرين سالهاي متوسطه را در پايتخت گذراند. بعد از پايان متوسطه چند سالي را در خارج به تحصیل و تكمیل زبان فرانسه پرداخت. وقتي به ايران بازگشت فعاليتهاي گونااگوني را دنبال كرد، از جمله، مترجم در شركت دخانيات، مترجم فرانسه شركت الكا، و دبیر زبان فرانسه در دبیرستان شاهپور بابل، مسئول روابط عمومی یکی از بانکها و… د ر عرصه روزنامه نگاري نيز مدتي مديريت روزنامه «جهان فردا» را برعهده داشت و همچنين روزنامهاي با عنوان «انتقاد روز» با همكاري يك كانون قرآني در چهار صفحه از تاريخ 26 تيرماه 1330 شمسي در شهر بابل منتشر ميكرد، اين روزنامه به واسطه انتقادهاي بسيار شديدي كه از عباس اسلامي (وكيل دادگستري) و بعدها نماينده مردم بابل در مجلس شوراي ملي، بيش از چند شماره دوام نياورد و از انتشار آن جلوگيري شد.
در سال 1329 شهردار بابل بود و در سالهاي پس از كودتاي 28 مرداد به دليل حمايت از دكتر مصدق و تبليغات براي او دستگير و براي مدتي زنداني شد. قاسم لاربن خوشبختانه فعلا در قيد حيات است. آثار قاسم لاربن لاربن در دوحوزه شعر و ادبيات داستاني آثاري را منتشر كرده است كه آثار داستاني اوعبارتند از: من و تو (1316)، لات ( دوجلدي، 1326)، رازها(؟)، زن مست(1326)، عشق و سياست يا سقوط يك استاد(1328)، مردك(1341)، گودال(1343)، جادههاي بريده(مجموعه داستان، 1350)، گره كور(1350)، گوژ(1368)، پرندگان بيلانه(1378)، پرتگاه(1380)، باد ولگرد(1381)، نات تلخ(1382)، جرقهاي در تاريكي(1387)، شكوفههاي رنج(1387).
مجموعه شعرهاي سرود سحر، ايرج و هوبره، يكصد و يك رباعي(1386) و روز بي آفتاب(1387) دربر گيرنده اشعاري است كه لاربن در طول سالهاي طولاني فعاليتش سرورده است.
در پشت جلد چاپ نخست رمان لات (ج 2) علاوه بر درج عناوين آثار قبلي لاربن (من و تو، لات و رازها) از كتابهاي در دست انتشار او تحت عنوان، «تازيانه» و «انديشههاي سايهدار» نام برده كه بعدها در ليست آثار نوشته شده توسط او ذكري از آنها نشده است. متاسفانه آثاري كه لاربن در سالهاي اخير منتشر كرده اغلب مهجور ماندهاند(*)، شايد بيراهه نرفته باشيم اگر بگوييم او اگر از شهرتي نسبي در حوزه ادبيات برخوردار شده به واسطه چاپ آثار قديمياش باشد كه ظاهرا در مقام قياس با آثار جديد او از توفيق بيشتري برخوردار بودهاند.
مشخصات رمان لات
لات رماني ست در دوجلد، لاربن پس از آنكه نوشتن جلدنخست يا در واقع نيمي از رمان را به پايان برد، آن را به چاپ سپرد و كار نگارش ادامه رمان را هم به سرعت دنبال كرد.
جلد اول كتاب جلدي مقوايي و روي برگهاي كاهي ارزان قيمت چا شده است و تاريخ ارديبهشت ماه 1326 را بر پيشاني دارد، با طرح جلدي ساده، كه تنها عنوان كتاب با خط درشت نوشته شده و در زير آن نيز آمده « نويسنده: ؟» و در پايين آن هم نوشته شده «حق طبع و تقليد محفوظ» . اما در صفحه شناسنامه كتاب نام نويسنده به صورت حروف اختصاري ثبت شده: «بقلم: ق.ل.ر» كه همان قاسم لاربن (رحيميان) است. اما در زمان انتشار جلد اول كمتر كسي نام نشان اصلي نويسنده را دريافته بود و از او نيز به عنوان نويسنده ناشناس ياد ميشد. ناشر كتاب دقيقا مشخص نيست، در همين صفحه اشارهاي به «نشريه روزنامه زبان ملت» شده و در انتهاي كتاب نيز از «چاپخانه مازندران(بابل)» به عنوان جايي كه وظيفه چاپ كتاب را برعهده داشته اشاره شده. جلد اول در در قطع رقعي، 128 صفحه و بهاي 25 ريال منتشر شده.
نكته جالب اينكه نه در روي جلد كتاب و نه در شناسنامه آن اشارهاي به جلد ال بودن اين كتاب نشده، ظاهرا لاربن ترسيده كه اين مسئله باعث عدم تمايل مخاطب براي خريد كتاب شود. اما در پايان كتاب و در صفحه 126 كه جلد اول تمام ميشود، نوشته شده : «ناتمام» و دو صفخه باقي مانده كتاب نيز با عنوان«شمهاي از جلد دوم (از گدايي تا جيببري)» با نثري خطابهاي و مقاله وار اشارهاي به مضمون و البته نه داستان، جلد دوم كتاب شده است.
جلد دوم كتاب با سرو شكل مشابه اما با افزوده شدن تصوير جواني با لباسهاي پاره و مشتهاي گره كرده در تارخ اسفنداه 1326 منتشر شده است. اين بار نام نويسنده كتاب تحت عنوان قاسم لاربن هم در روي جلد و هم در شناسنامه كتاب آمده و به جاي نشريه روزنامه زبان ملت، از روزنامه جهان فردا كه ظاهرا خود لاربن مديريت آن را برعهده داشته ياد شده:«ضميمه روزنامه جهان فردا» در شناسنامه كتاب نيز از «كتابفروشي:احمدسجادي، بابل، تلفن:329» به عنوان ناشر ياد شده و اين بار وظيفه اور فني چاپ به عهده:«چاپخانه ايران- طهران» گذاشته شده است و همين مسئله باعث شده كه جلد دوم از كيفيت چاپ بالاتري برخوردار باشد. جلد كتاب همچنان مقوايي اما با كاغذ اعلاتر و صفحات متن نيز روي كاغذ مرغوب سفيد چاپ شده. متن داستان 114 صفحه دارد و شش صفحه مقدمه آن نيز بدان افزوده شده كه در بر گيرنده نظراتي است كه درباره جلد اول كتاب نوشده شدهاست، بهاي جلد دوم كتاب 20 ريال عنوان شده است.
دكتر مصدق و رمان لات
شكي نيست كه مشهورترين نكتهاي كه در حاشيه كتابهاي قاسم لاربن اتفاق افتاده ماجراي تقدير و تحسين دكتر مصدق از رمان لات بوده، رماني كه به همين دليل فرا متني در ميان آثار لاربن از جايگاه خاصي هم برخوردار شده. ماجرا اين ماجرا به چندسالي پيش از زمان درخشش تابناك دكتر محمد مصدق در سپهر سياسي اين ديار، به عنوان يك رهبر بزرگ سياسي برميگردد، در سال 1326 (زمان انتشار كتاب) دكتر مصدق در كسوت يكي از نمايندگان شناخته شده و محبوب مجلس شوراي ملي بود كه با افكار ترقيخواهانه، مليگرايانه و ضد استعمارياش شناخته ميشد. قاسم لاربن هم همانند بسياري از وطن دوستان ترقيخواه از جمله علاقمندان آن بزرگمرد بود. علاقهاي كه باعث شد در سالهاي بعد، زماني كه درجايگاه شهردار شهر بابل قرار داشت، به تبليغ و حمايت از دكتر مصدق بپردازد و بعد از كودتاي 28 مرداد هم به خاطر همين مسئله سر و كارش به زندان و حبس بيندازد.
به نظر همين علاقه و ارادت بود كه سبب شد لاربن جلد اول رمان لات را كه در ارديبهشت ماه 1326 منتشر شده بود، براي دكتر مصدق بفرستد و او نيز پس از مطالعه رمان، در نامهاي كوتاه كه براي نويسنده رمان فرستاد به تحسين كارش پرداخت. لاربن متن اين نامه را كه به تاريخ 15 خرداد 1326 نوشته شده، در جلد دوم كتاب كه در اسفند ماه همان سال منتشر شد عينا نقل كرده و ظاهرا همين نامه نيز باعث شد رمان لات، پس از سالهاي كودتا تجديد چاپ نشده و جزو آثار ناياب قاسم لاربن به حساب آيد.(**)
اما واقعا چرا دكترمصدق اين كتاب را پسنديد؟ و به عبارتي كتاب لات واجد كدام ويژگيهاست كه ميتواند مورد توجه شخصيت بزرگي چون دكتر مصدق قرار گيرد؟ به احتمال قريب به يقين، با توجه به روحيه و ذهنيت دكتر مصدق او اين كتاب را به لحاظ ويژگيهاي ادبي نپسنديدهاست، خاصه اينكه كتاب در زماني منتشر شد كه صادق هدايت سالها بود با داستانهاي كوتاه و بلند خود داستاننويسي مدرن را بنا نهاده بود، بزرگ علوي، جلال آل احمد، صادق چوبك و… به تأسي از هدايت نخستين كارهاي خود را منتشر كرده بودند، و در مقام قياس با اين آثار كتاب لاربن به لحاض ادبي چندان جلوهاي نميتوانست داشته باشد. با اين اوصاف ميتوان گفت كه آنچه مورد توجه لاربن قرار گرفته را بايد در مضمون و محتواي اين آثار جستجو كرد.
لاربن در داستانهاي خود و به ويژه در همين اثر(لات) رويكردي انتقادي دارد كه گويي نوشتن اين رمانها به هدف تذهيب اخلاق عمومي جامعه صورت گرفته. او در لات به ستايش از ارزشها پرداخته و از سوي مقابل، ضد ارزشهايي چون فساد، رياكاري، تجاوز، دروغ و ديگر رذايل را كه در جامعه آن زمان ايران نمود دارد، تقبيح مي كند. وحتي در اين ميان مسايل سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي را نيز از ياد نميبرد و با آرزوي ترقي جامعه ايراني و جبران عقب ماندگيهايش به فراخور حوادث رمان، به كرات مورد اشاره قرار ميدهد و حتي براي اين منظور ابايي ندارد كه به شكلي مستقيم و مقالهوار به اظهار نظر پرداخته و زبان به پند و اندرز مخاطب بگشايد.
لاربن در مقدمه جلد اول رمان مينويسد: «آن فكر و انديشهاي كه با واقعيت منطبق بوده و صرف مبارزه با فساد اجتماعي گردد مفيد و شايسته احترام است. از آنجايي كه هدف اصلي نويسنده مبارزه با مفاسد عمومي است، اين كتاب نيز به پيروي از همين از هدف عالي برشته تحرير در آمده است و چون بهترين راه مبارزه دخول در مجراي فساد و حمله به اساس آن است ، باين منظوراين كتاب مجموعهاي از عوامل مفاسد اجتماعي و علل پيدايش آن ميباشد، بصورت يك واكسن كه از نوع مرض تهيه شده است، درآمده و اميد است مفيد و مؤثر واقع گردد.» چنين رويكرد و طرح اين دست مباحث پيداست كه مورد توجه سياستمداري چون دكتر مصدق كه اهداف و آرمانهايش رسيدن به جامعه اي مترقي و به دور از مفاسد و معضلات اجتماعيست، قرار بگيرد.
به هر روي در مقدمه جلد دوم كتاب كه قريب به ده ماه بعد در اسفند ماه 1326 چاپ شده است، قاسم لاربن در ابتداي كتاب با اشاره به اينكه انتشار لات با نظرات موافق و تاييدات گوناگوني همراه بوده است، از ميان مطالب عنوان شده در اين رابطه به دو مورد آن اكتفا كرده و متن نامه دكتر محمد مصدق و يادداشتي كه در مجله جهان نو درباره كتاب لات با امضاي «ناظري» نوشته شده را منعكس كرده است.
لاربن در اين نوشته كوتاه در ابتداي كتاب خود از دكتر مصدق با عنوان سياستمدار معروف ياد كرده است. در اين يادداشت نيز نويسنده با اشاره به فوايد مطالعه چنين اثري «علل پيدايش مفاسد اجتماعي و عوامل بدبختي كنوني با شايسته ترين طرزي تجزيه و تحليل شده و و هدف بزرگ و عالي نگارنده كتاب ، يعتي مبارزه با فساد عمومي و بهترين راه مبارزه و دخول در مجراي فساد و حمله به اساس آن، در تمام صفحات كتاب با درخشانترينترين بياني تشريخ شده است. اگرچه كتاب (لات) از اغلات چاپي و گاه انشايي محفو نمانده ولي اين اشتباهات كوچك و مختصر هرگز نمي تواند از ارزش حقيقي كتاب و نمود واقعي حوادث آن بكاهد، اين كتاب نيمه تمام با عفت قلم بينظيري نوشته شده كه در خور تمجيد و ستايش فراوان است…» البته از آنجايي كه لاربن اسم خود را درجلد او لات با حروف اختصاري(ق.ل.ر)آورده نويسنده جهان نو از هويت او اطلاعي ندارد و از همين رواز لاربن به عنوان نويسنده ناشناس ياد مي كند.
جالبترين نكته اين مطلب آن است كه با اشاره با مفاسد فراوان اجتماعي و سياسي در جامعه ايراني و لزوم مبارزه و پرداختن به آن آغاز شده، نمايش ميزان آزاديهاي مطبوعات در يكي از دورههاي برخورداري ايران ازيك دموكراسي نيم بند، يعني اوايل حكومت محمد رضا شاه (زماني كه او هنوز در دام ديكتاتوري و خودكامگي نيفتاده بود) است، نويسنده جهان نو اين گونه نوشته خود را شروع كرده:«در اجتماع منحط و فاسد امروزي ما كه هيأت محاكمه طماع و خود خواهش بپيروياز غرايز شهواني خود، ملتي را در زير قوانين جابرانه، در قيد آداب رسوم كهنه و مبتذل، فقير و نادان بار آورده تا آسانتر سواري بدهند…
و اما نامه كوتاه دكتر مصدق چنين آمده است: «نامه محترم بضميمه كتاب نفيس «لات» شرف وصول داد، گذشته از اينكه بدين سلاست كتابي كمتر ديدهام و طرزي كه آن نويسنده محترم انتخاب فرموده يعني «دخول در مجراي فساد و حمله به اساس آن» بهترين سبكي است كه در تربيت جوانان مؤثر است. از صميم قلب تبريكات و تشكرات خود را به نويسنده محترم آن تقديم ميكنم و خواهانم كه با احاطه كاملي كه در اين سبك دارند، باهم بانتشار امثال آن براي جلو گيري از مفاسد اجتماعي بسيار سودمند است، موفق شوند. طهران15 خرداد ماه 1326- دكتر محمد مصدق»
درباره رمان
رمان لات ماجراي طفليست نامشروع (پرويز)، كه توسط مادرش (جميله) در خيابان رها ميشود، اين طفل توسط پرستاري(هدايت) كه در بيمارستان سينا كار ميكند، به خانه خود برده ميشود. همسر اين مرد (پروين) زن متعادلي نيست. با اينكه جميله دورادور فرزندش را ميپايد، او با توجه به محيطي كه فرزندش در آن رشد پيدا ميكند، آينده چندان خوبي را برايش پيشبيني نميكند، اما توان ايجاد تغيير در آينده او را نيز را ندارد. به هر حال پرويز به دليل زندگي در چنين شرايط و يكسري عوانل محيطي وقتي سنين رشد را پشت سر گذاشته و به جواني ميرسد، تبديل به جواني لات و ولگرد ميشد كه كارش به جيب بري و سپس زندان ميكشد و…
لاربن با پرداختن به چنين مضموني نه تنها به مسئله تاثير عوامل محيطي در تربيت فرد را مورد توجه قرار ميدهد، بلكه زمينهاي را فراهم ميآورد كه اشارهاي به انواع و اقسام مفاسد و معضلات اجتماعي داشته باشد. از آنچه حاصل فقر، بيسواديو بي عدالتيست تا آنچه حاصل هوا و هوسهاي نفساني و حيوانيست. او حتي جريان تجدد در زندگي مردم ايران را كه در آن روزگار پس از ماجراي كشف حجاب و استفاده از پوششهاي غربي و…نمود عيني مي يابد از نظر دور نميدارد. لاربن با تجدد و ترقيخواهي و آزادي زنان مخالف نيست، اما به انتقاد از برداشت نادرست ايرانيان از اين آزاديهاي تازه ياب در دل جامعهاي به شدت سنتي ميپردازد. در واقع او هشدار ميدهد تا سوء برداشت از اين آزاديها سبب به وجود آمدن معضلات اجتماعي نگردد. بنابراين در صفحات آغازين جلد اول مخاطب را به يكي از ميهمانيهاي سبك غربي در آن روزگار برده و به نكات مورد اشاره(در بالا) ميپردازد. به فراخور داستان علاوه بر شخصيت اصلي رمان (پرويز)، تيپهاي مختلف اجتماعي آن روزگار نيز در قالب شخصيتهاي فرعي، خودي نشان ميدهند. از جوانان، روشنفكر متجدد، تا تازه آخوندي ريا كار و… حضور اين شخصيتها گاه به طور غير مستقيم و گاه به طور مستقيم فرصتي را فراهم ميآورد تا لاربن به انتقاد بپردازد.
شيوه پرداخت و لحن رمان لات بيشتر از آنكه به ادبيات داستاني مدرن آن روزگار، هدايت و جريان پس از او، نزديك باشد، به پاورقيهاي كه در آن سالها در مجلات منتشر ميشوند نزديك است. البته رمان لات به عنوان رماني اجتماعي، درادامه جرياني قرار ميگيرد كه نزديك به دو دهه قبل از اين كتاب نخستين طليعههاي آن، با «تهران مخوف» مرتضي مشفق كاظمي (به عنوان نخستين رمان اجتماعي ايراني)، جلوهگر شد. آثاري كه به نوعي مي توان، پاورقيهاي داستاني دهههاي بعد از آن را با اندكي تغيير و تحول در مضمون و پرداخت، مولود و درادامه همين رمانها دانست كه در ابتداي سده چهاردهم شمسي نوشته شدند. از تهران مخوف بگيريم، تا داستان هاي عباس خليلي، علي دشتي، سعيد نفيسي و…كه با وجود پارهاي تفاوتهاي كيفي آنها در بكارگيري صناعتهاي داستاني تقريبا در يك رديف قرار ميگيرند.
البته ناگفته نبايد گذاشت كه در تهران مخوف استفاده عناصر روايي و داستانپردازي به شكل محسوسي بيش از رمان لات نمود دارد، اما در مجموع نوع رويكرد و حتي زباني كه نويسنده براي روايت داستان بكار برده شباهتهاي بسياري به تهران مخوف دارد، در اينجا نيز رمان بيش از آن كه از كيفيت توصيفي برخوردار بوده و حاصل پيوند موقعيتهاي داستاني متكي به زمان و مكان باشد، از كيفيتي توضيحي، نقل گونه و روايتي كلي گويانه از حوادث و ماجراهاي كتاب برخوردار است. لاربن در جاي جاي داستان با نثري خطابهاي و مقالهوار داستان را موقتا رها كرده و به شرح و ابراز عقيده درباره مفاسد و معضلات اجتماعي پرداخته و به لزوم مبارزه با آنها و حتي چگونگي آن اشاره مي كند و سپس دوباره ماجرا را پي ميگيرد. و جالب اينكه اهميت اين بخشها به اندازهايست كه به پارهاي جملات كه دربر گيرنده عصاره اين نظرات در قالب شعارهايي پند آموز و عبرت آور است، در متن كتاب با حروف تيرهتر از متن اصلي مشخص شدهاند.
در اين زمينه حتي لاربن قدري با شدت و حدت بيشتري نسبت به نويسندگان پيش از خود عمل كرده و نه تنها در قياس با حجم كتاب ملات بيشتري بدان ميدهد، بلكه اين انتقادات از لحن تندتري در مقام مقايسه باديگر آثار اين رديف برخوردار است كه اين تندي نيز حاصل فضاي نسبتا آزاد سالهاي بعد از شهريور بيست و قبل از كودتاي 28 مرداد سي و دو به نظر ميرسد. البته لاربن در سالهاي بعد با انتشار آثار تازه خود خود نشان ميدهد كه با اسلوب رماننويسي آشنايي بيشتري پيدا كرده و در بكارگيري آن نيز تبحر محسوسي در قياس با گذشته پيدا كرده است. واقع او از سبكي كه در لات مورد استفاده قرار داده دور ميشود، بنابراين اگرچه لات مهمترين اثر او محسوب ميشود، اما رمانها بعدي او همانند گودال، مردك، گره كور و… به لحاظ بكارگيري صناعتهاي داستاني، داراي كيفيت قابل قبولتر و در مجموع آثار كاملتر و بهتري به حساب ميآيند، نكتهاي كه چگونگي نثر مورد استفاده لاربن نيز مشاهده ميشود.
پي نوشت
*از رمانهايي كه لاربن در سالهاي بعد از انقلاب منتشر كرده (متأسفانه اين كتابها اغلب توسط ناشران متفرقه غيرحرفهاي، طرح جلدهاي ضعيف و البته با توزيع بد منتشر شدهاند) هيچ يك را نخواندهام، جز گوژ آن هم در سالهاي دور، بنابراين اين مختصر درباره كليت آثار لاربن را بر اساس پنج شش عنوان كتاب قديمي او كه دركتابخانهام دارم، نوشتهام و اميدوارم كسي پيدا شود كه درباره اين دست از آثار او هم بنويسد و يا اين كتابها بدست خودم برسد و مسئوليتش را گردن بگيرم.
**در جلد سوم كتاب صد سال داستانويسي حسن مير عابديني (صفحه 1192) اشاراتي كوتاه به ماجراي دكتر مصدق و مطالعه رمان لات شده است. منبع اين اشارات، مقاله « در شناخت نويسندهاي كمتر شناخته شده» به قلم علي اكبر كسمائي در روزنامه اطلاعات سال 1369 بوده كه با توجه به نكات مندرج در كتاب صد سال داستاننويسي به نقل از اين مقاله حاوي اطلاعات مخدوشي است كه اميدوارم مير عابديني در چاپهاي بعدي كتاب به همراه ديگر لغزش هاي كتاب ارزشمندش آن را نيز اصلاح كند. براي مثال در اين مقاله آمده:«نويسندهاي جوان به نام قاسم لاربن(رحيميان) داستاني در دوجلد به نام لات نوشت و منتشر كرد كه در جامعه روشنفكران زمان ، بازتابي در خشان گرفت تا آنجا كه دكتر مصدق در پاسخ نامهاي كه نويسنده به اين كتاب به ضميمه دو جلد از كتاب خود براي او فرستاده بود، نوشت كه پنجاه سال است نظير اين كتاب نخوانده است.» و « داستان سقوط يك استاد را ركن دو ارتش به علت آنكه نويسنده نامه دكتر مصدق را در پاسخ به او، در اين كتاب درج كرده بود، در همان چاپخانه جمع آوري كرد …» در نامه كوتاه دكتر مصدق كه متن كامل آن را نيز در اين نوشته آوردها هيچ كجا اشارهاي به اينكه پنجاه سال است نظير چنين قصهاي را نخوانده نيامئه است. لاربن تنها جلد اول كتاب را براي دكتر مصدق فرستاد، در تاريخ اين نامه (15 خرداد 1326) هنوز جلد دوم لات منتشر نشده بود. سرانجام اينكه نامه دكتر مصدق به لاربن براي نخستين باردر جلد دوم لات منتشر شده است و …
1 Comment
عباس
دوست عزیز شما دنبال کتاب های لاربن نبوده اید وگرنه جوینده یابنده است. خودم جاده های بریده را در خانه دارم نان تلخ و گوژ را هم خوانده ام نان تلخ توصیه میکنم اگر تمایل دارید معرفی میکنم عضو کتابخانه ای شوید چون کتاب را به انجا بخشیده ام.
……………………………………………
مد و مه:
دوست عزیز اشاره به مهجور بودن این کتابهاست نه اینکه کلا در دسترس نیست. در کتابخانه نویسنده مطلب بخش قابل توجهی از آثار نویسنده و به خصوص نایاب ترین اثرش یعنی لات موجود است!