Share This Article
رمان پلیسی جنایی دوباره در بازار کتاب ایران رونقی گرفته و می رود پس از قریب به دو دهه کم توجهی دوباره در مرکز توجه مخاطبان و به تناسب مترجمان و ناشران قرار بگیرد. آثار پلیسی بسیاری به فارسی برگردانده شده و البته آثار شاخص بسیاری نیز هنوز در کشور ما منتشر نشدهاند و امید واریم این جهش دوباره در ادبیات پلیسی به انتشار چنین آثاری ختم شود.
سرفصلی تازه در «مد و مه» گشودهایم با عنوان جاودانههای سیاه که بناست در آن آثار شاخص این گونهی ادبی را به شکلی موجز و خوادنی به خوانندگان علاقمند به ادبیات پلیسی معرفی کنیم؛ چه بسا که به رونق این گونه جذاب هم کمکی شود.
***
1- شاهین مالت
[The Maltese Falcon].
رمانی به قلم دَشیل هَمِت (1) (1894-1961)، نویسنده امریکایی، که در 1930 منتشر شد. دوشیزه واندرلی (2) به دیدن کارآگاه سام اسپید (3) میآید و برای پیدا کردن خواهر جوانش، که به همراه شخصی به نام ترزبی (4) ناپدید شده است، دستمزد کلانی به او می پردازد. اما، همان شب مایلز آرچر (5)، شریک اسپید، که مأمور تعقیب ترزبی است، کشته می شود و جسد ترزبی را هم مثل جسد او پیدا می کنند. مأموران پلیس، تام (6) و مخصوصاً ستوان داندی (7)، که به قرار معلوم دشمن شخصی سام اسپید است، او را مظنون به دو قتل می دانند. اسپید، که معشوق آیوا (8) آرچر است، مدرکی برای اثبات عدم حضور خود در محل وقوع جرم ندارد. اما، اسم دوشیزه واندرلی، در واقع بریجید او، شانسی (9) است و پیش اسپید اقرار می کند که خواهر ندارد. او دوست ترزبی بود. بریجید سخت وحشت زده است، اما از افشای علت حقیقی آن امتناع دارد. اسپید، که عاشق بریجید است، دیری نگذشته، گرفتار فشارها و تهدیدهای گوناگونی میشود. ابتدا ازجانب مردی به نام کارو (10) که می خواهد «شاهین سیاه»، گوهر گنجینه شهسواران مالت، را به چنگ بیاورد که روزگاری در دست ترزبی بوده است و اکنون، به گمان او در دست اسپید است. و دیگر، ازجانب ویلمن (11) و گاتمن (12) که هردو تشنه به چنگ آوردن آن پرنده مشهورند. اما بریجید، که شاهین را در دست داشت، چون دریافت که به دنبالش هستند، آن را به دست جاکوبی (13)، ناخدای کشتی «لا پالوما» (14)، داده است که قسمتی از آن می سوزد. اما، تنها در آخرین صفحههای کتاب پی می بریم که بریجید به آن طبقه اشراف تعلق دارد که به خاطر ثروت آماده همه چیزند و خود تبهکاری خونسرد است. هَمِت، به وجه شایسته تحسینی، می داند که چگونه خواننده را در هیجان نگه دارد. و تا لحظه ای که خود برنگزیده باشد، نگذارد که خواننده به حقیقت پی ببرد. او با مهارت سرشاری رد پاها را محو میکند. بریجید، که هنرپیشه بی همتایی است، با قیافه دختری وحشتزده و بی دفاع افی پرین (15) را، که منشی مخصوص سام اسپید است و اسپید اعتماد بسیاری به او دارد، فریب می دهد. شاهین مالت نمونه رمان پلیسی نوِ امریکایی است: حادثه هرگز در جا نم یزند، به شتاب پیش می رود و هر تازه واردی بر دلهره خواننده میا فزاید. اسپید کاراگاه پیش پا افتاده ای نیست، کارآگاه بسیار فعالی با وجه کاملاً بشری است که خسته میشود. و تنومندی آدمی را داراست که دیگر بسیار جوان نیست، او چنان روشنبین است که در پایان کار فریب نخورد. او در کنار افی پرینِ دوستداشتنی، بریجید اغواگر و آیوا که دست از او برنمیدارد، پیش از هرچیز مشغول حرفه خویش است و شخصیتش همچنان پیروان و مقلدانی دارد.
عبدالله توکل. فرهنگ آثار. سروش.
1.Dashiell Hammett 2.Wonderly 3.Sam Spade 4.Thursby 5.Miles Archer 6.Tom 7.Dundy 8.Iva 9.Brigid O’Shaughnessy 6.Caro 11.Wilmen 12.Gutman 13.Jacobi 14.La Paloma 15.Effie Perine
دشیل همت در یک نگاه

“دشیل همت” كه یكی از معروفترین و بزرگترین نویسندگان ادبیات پلیسی و آغازگر و پدر “رمان سیاه” یا “رمان پلیسی واقعگرای آمریكایی” به شمار می آید، در 27 مه سال 1894 در بخش “سینت مری” ایالت مریلند در خانواده دورگه اسكاتلندی/ فرانسوی به دنیا آمد. كودكی و نوجوانی خود را در فیلادلفیا و بالتیمور گذراند و در 14 سالگی درس و مدرسه را رها كرد و وارد بازار كار شد. چند سالی شغل های مختلفی را آزمود. از كارگری در كارخانه های مختلف گرفته تا دلالی سهام و حتی كارگری روزمزد. بیست ساله بود كه با عنوان كارآگاه خصوصی به استخدام موسسه “كارآگاهی پینكرتن” در آمد. این شغل برای “همت” جوان بسیار جذاب بود، چون به نظرش، حرفه ای مبارزه جویانه، هیجان انگیز، پرحادثه و خطرناك می آمد و از همه اینها گذشته با خوی بذله گوی او نیز منافاتی نداشت.”دشیل همت” كارآگاه، به نقاط مختلف كشور سفر كرد، با شیوه ها، عادتها و نحوه زندگی مردم آشنا شد، طبقات مختلف اجتماع و طرز رفتار و حتی فكر آنان را شناخت و از موقعیتهای حساس اجتماعی سر در آورد. از اینها گذشته، شغل كارآگاهی او را با محیطهای گنگستری، دسته های خلافكار، قماربازان، قاچاقچیان مواد مخدر و فساد حاكم بر سیستمهای سیاسی و پلیسی آشنا كرد و “همت” هر آنچه را می دید و می شنید و می یافت، یادداشت می كرد و همین تجارب بود كه بعدها پایه اصلی “رمان سیاه” را تشكیل داد.
“رمان سیاه” واژه ای فرانسوی است كه به گروهی از داستانهای پلیسی اطلاق می شود كه شیوه نگارش خاصی دارند. نویسندگان این گونه داستانها از جرم و جنایت می نویسند، از حمله مسلحانه، سرقتهای برنامه ریزی شده، آدم ربایی و از همه این ها گذشته رقابت با دسته های رقیب و سعی در نابودسازی آنان. از زبان مردم كوچه و بازار استفاده می كنند كه این سبك محاوره ای و استفاده فراوان از زبان اول شخص و موجز، پس از مدتی، دیگر به زبان معلوم و مشخص این نوع رمانها تبدیل شد.
“به طور كلی، می توان گفت كه دستمایه اولیه بسیاری از رمانهای سیاه، وقایع جنجالی و رویدادهای جنایی روز هستند. بحران اقتصادی، فقر و بیكاری، یأس و بدبینی و هراس و اضطراب در تكوین و شكل گیری رمان سیاه یا رمان پلیسی واقعگرا، نقش بسزایی ایفا كرده اند”.
اولین داستانهای كوتاه جنایی “همت” در سال 1923، ابتدا در مجله “اسمارت ست” و سپس به طور كامل و همیشگی در “بلك مسك” به چاپ رسید و بلافاصله با استقبال و ستایش فراوان مواجه شد، چون به نظر مخاطبان، داستانهای “دشیل همت” شكاف بین معماهای ظریف و فكری “مكتب آرتور كانن دایل” و داستانهای سرشار از خون و جنایت مجلات عامه پسند را پر می كرد. كارآگاهان “همت”، همچون خود او نگاهی بدبینانه به جهان اطراف دارند و با این كه دسته ای خود را نیز چون دیگران آلوده می بینند، اما هوشیاری خود را حفظ می كنند و اغلب متوجه می شوند كه به استخدام تبهكاری درآمده اند تا گروه رقیب و یا دشمنان او را از میان بردارند.
به اعتقاد “عبدالله تربیت”، كارآگاهان “همت” مجریان تك و تنهای عدالت هستند كه در دنیای سیاه و خالی از احساس و عاطفه، از میان منظرهای سرد و خشكِ حرص و خیانت گذر می كنند.
رمانهای “همت” از سال 1927 به بعد بود كه به چاپ رسید. اولین رمان وی با عنوان “خرمن سرخ” به بازار آمد و سپس در 1929 “خون نفرین شده” ـ مجموعه ای از آنچه در طی سالها در “بلك مسك” به چاپ رسانده بود ـ را به صورت رمان وارد بازار كرد. با انتشار این دو اثر، “همت” به شهرت و ثروت فراوان رسید و چاپ “شاهین مالت” (1930) این شهرت را تثبیت كرد و “كلید شیشه ای” (1931) شهرتی جهانی را برای او به ارمغان آورد و تاثیر بسیاری بر نویسندگان آثار پلیسی و جنایی گذارد. او در طی چند سال ـ یعنی از 1927 تا 1931 ـ داستان های پلیسی عامه پسند را تا سطح آثار هنری ارتقاء داد تا جایی كه “آندره ژید” سبك نوشتاری او را با سبك “همینگوی” مقایسه كرد.
آخرین رمان “همت” با عنوان ” تَركه مرد” در 1934 به چاپ رسید و پس از آن، “همت” دیگر داستانی را به چاپ نرساند و تا پایان عمر در كنار همسرش “لیلیان هلمن” ـ نمایشنامه نویس ـ تنها با درآمد حاصل از واگذاری حقوق سینمایی و رادیویی آثارش، زندگی را گذراند.
در دهه های 1930 و 40، فیلمهای فراوانی با اقتباس از نوشته های او ساخته شد كه “شاهین مالت” (1941، جان هیوستن) معروف ترین این آثار اقتباسی به شمار می آید.جان هیوستن به شاهین مالت وفادار ماند، چون خود رمان كامل بود و دشیل همت فكر همه چیز را كرده بود. می گویند تنها كاری كه هیوستن كرد این بود كه رمان را دكوپاژ كرد و به «جك وارنر» گفت این هم فیلمنامه من! حتی اگر این ماجرا را یك شوخی تلقی كنیم، كار نادرستی از او سر نزده، چون او امكانات داستان را سنجیده و بعد از سبك سنگین كردن همه چیز اقدام به ساخت آن كرده است. “همت” در سال 1961، در نیویورك درگذشت. “فرد زینه مان” در فیلم “جولیا” (1977) به بخشی از زندگی مشترك “همت” و “هلمن” پرداخت. “ویم وندرس” نیز در نخستین فیلم خود به نام “همت” (1983) ـ كه در آمریكا ساخت – “همت” ِ كارآگاه را وارد یك ماجرای تخیلی پر پیچ و خم جنایی كرد. امروزه دیگر “دشیل همت” تنها یك نویسنده رمان سیاه نیست. به اعتقاد بسیاری “همت حالا یك افسانه است.(روزنامه قدس)

برپرده سینما:
شاهين مالت (THE MALTES TES FALCON)
سال تولید: 1941
امريكا / جنايى
سياه و سفيد / 100 دقيقه
بازيگران عمده : هامفرى بوگارت ، مرى آستور ، پتر لوره ، سيدنى گرين استريت و اليشا كوك جونير.
كارگردان : جان هيوستن.
خلاصه داستان : سن فرانسيسكو. زنى به نام « بريجيد اوشانسى» ( آستور ) كه خود را « خانم واندرلى» معرفى میكند به سراغ دفتر كارآگاهى « سام اسپيد » ( بوگارت ) میرود و میخواهد كه او خواهرش را پيدا كند. پس از چندى مرد مرموزى ، « جوئل كايرو» ( لوره)، به « اسپيد » مراجعه میكند و از او می خواهد تا يك مجسمهى عتيقهى سياهرنگ ، معروف به « شاهين مالت» را در قبال دريافت 5 هزار دلار پيدا كند.
شرح فيلم : نخستين فيلم و از بهترين آثار هيوستن كه بدون شك بخش عمدهاى از موفقيتش را مديون كار نابغهی « ادبيات سياه » دهههاى 1930 و 1940 ، داشيل همت است. بوگارت گرچه در آن زمان بازيگر نسبتا مشهورى بود اما تواناییاش در ايفاى نقش «اسپيد» او را به يكى از شمايلهاى تاريخ سينما تبديل كرد…
کتاب «شاهین مالت» با ترجمه حسن زیادلو توسط نشر «هزار افسان» به بازار آمده که متاسفانه این ترجمه حق مطلب را درباره این رمان شاخص ادا نمی کند.
انتشار در مد و مه: 8 اردی بهشت 1390