اشتراک گذاری
ظرافت جوجه تیغی دومین رمان خانمموریل باربری نویسنده چهل سالهی فرانسوی است.
داستان از نگاه دو نفر به طور متناوب روایت می شود و پیش می رود. ” رُنه” پنجاه و چهار ساله سرایدار یك آپارتمان هشت طبقه در محله ی پولدارهاست. او بر خلاف ظاهرش یك سرایدارمعمولی نیست و اگر نقاب از چهره بردارد با یك فیلسوف روبه رو میشویم. در خانواده ای فقیروكشاورز متولد شده و در دوازده سالگی علی رغم هوش سرشارش به ناچار برای كار در كارخانه مدرسه را ترك كرده است.
رُنه در مدرسه بعد از آشنایی با معلمی مهربان به خواندن علاقه مند میشود. درهفده سالگی عاشق دوست برادرانش شده و بیست و هفت سال سرایدار این ساختمان بوده اند و عاشقانه زندگی كرده اند.

رُنه در ظاهر خشن، بی احساس و بی دقت و تنبل است اما در واقع این چنین نیست.
” خانم میشل ظرافت جوجه تیغی را دارد: از بیرون پوشیده از خار، یك قلعه ی واقعی نفوذ ناپذیر، ولی از درون او به اندازه جوجه تیغی ظریف است” صفحه 161
او در انتهای اتاقش دستگاه نمایش فیلم و تلویزیون گذاشته است و شب ها در خلوت خود به تماشای فیلم های هنری مینشیند. روزها هم توی زنبیل اش زیر سیب زمینی و چغندرها، كتاب های رمان و فلسفه كه از كتابخانه ی شهرداری امانت گرفته پیدا میشود.
ساكنان آپارتمان افرادی ثروتمند، ظاهر بین، كم هوش و اغلب صاحب مناصب دولتی هستند.
راوی دوم این داستان، پالوما دختر دوازده ساله ی یكی از صاحب خانه هاست. دختری كه به شدت شبیه رُنه عاشق فلسفه و با زكاوت است، با خانواده و اطرافیان خود مشكل ارتباطی دارد و ترجیح می دهد در تنهایی فكر كند و اندیشه هایش را كه اغلب حول و حوش پوچ گرایی است، بر روی كاغذ بیاورد. در ابتدای كتاب پالوما تصمیم دارد در تولد سیزده سالگی اش خود كشی كند.
داستان با درگیری های فلسفی و تنهایی هر دو راوی تا نیمه های كتاب پیش می رود. و دو راوی چنان نزدیكی فكری پیدا می كنند كه برای تشخیص راوی باید دقت مان را دو چندان كنیم.
این كه دختری دوازده ساله می تواند این گونه بیاندیشد به سختی قابل باور است. از سویی دیگر پذیرفتن سرایداری فیلسوف نیز ساده نیست.
اما نویسنده ماهرانه داستان خود را طراحی كرده و تمام قطعات پازل را سر جای خود نشانده است تا در پایان كتاب به هدف مورد نظرش برسد و ما به این نتیجه برسیم كه سرایدار هم می تواند فیلسوف باشد و دختری دوازده ساله هم می تواند زكاوت و درك بیشتری از مادرادیب اش داشته باشد. هم چنین دانشجوی فلسفه ی ثروتمندی كه به شكل فقرا لباس های پاره می پوشد ممكن است هیچ دركی از فلسفه و اشراق نداشته باشد.
اما چنانچه بخواهیم نویسندگانی كه بر مبنای طرحی قوی و ساختارگرا و نه نوشتن صرفا بر مبنای شهود را طبقه بندی كنیم، به دو گروه می رسیم: گروه اول آنهایی كه طرحشان را با واقعیت منطبق میكنند و در نهایت ممكن است این وقایع در كنار هم به فلسفهای ختم شود . گروه دوم آنهایی كه تمام تمهیدات را برای رسیدن به هدف كنار هم میچینند . در این رمان نویسنده تمام ِالمان ها را بصورت هدفمند در كنار هم چیده است. چنان چینش دقیق و حساب شده ای كه ممكن نیست منطبق با واقعت عینی باشد.
برای مثال پالوما از ابتدای داستان زبان ژاپنی را بعنوان زبان دوم خود انتخاب كرده ، رنه به فیلم و فرهنگ ژاپنی به شدت علاقه مند است. و ناگهان در نیمه ی كتاب كاكورو تاجری ژاپنی و پسر یك دیپلمات به ساختمان اسباب كشی میكند. كاكورو است كه در اولین برخورد چهره ی واقعی رُنه را كشف می كند. كاكورو آدمها را در هر لباسی می شناسد. كاكورو، رُنه و پالوما دوست میشوند.
پالوما به مادرش می گوید در آینده سرایدار خواهد شد.
رابطه ی كاكورو و رنه تا حد عشق پیش می رود. این جاست كه رُنه اختلاف طبقاتی و موقعیت اجتماعی را فراموش میكند. خشم و نفرتش را نسبت به طبقه ی مرفه كه كاكورو هم در آن جای میگیرد از یاد می برد .
خان باربری نویسنده فرانسوی تبار ساكن ژاپن باانتخاب كاكوروی ژاپنی سعی دارد رفتار غیر متعارف و غیر طبقاتی یك تاجر را برای ما باور پذیر كند.
نویسنده به هدف اش می رسد : از روی موقعیت اجتماعی نمی توان در مورد آدمها قضاوت كرد.
اما این سوال باقی می ماند كه در این رمان داستان در خدمت فلسفه است یا فلسفه در خدمت داستان؟
ظرافت جوجه تیغی
موریل باربریMuriel Barbery
ترجمه: مرتضی كلانتریان
نشر: كندوكاو
360 صفحه
چاپ اول کتاب توسط نشر آگه به بازار آمده بود.
انتشار در مد و مه:30 خرداد 1390
4
فاطیما فاطری
در وبلاگ نامیر هم نقدی براین کتاب زده ام. در بعضی ازموارد با خانم” منتظر ظهور” موافقم. ایشان به نکته مهمی اشاره کرده اند آیااین داستان در خدمت فلسفه بوده است یا فلسفه در خدمت داستان به نظر من فلسفه در خدمت این داستان بوده است چون نکات کلیدی ،مفاهیم ،درک و اندیشه و جهان بینی دو شخصیت اصلی بر اساس همان قوانینی است که در جهان فلسفه یافت می شودهر چنداز دهان سریداری چون رنه و پالوما بعید به نظر می رسد
خواندن این رمان خالی از لطف نیست. این اثر در عین این که لذت بخش است مایه تعجب وشگفتی خواننده هم هست.
سعید
این کتاب برای یک دفعه خواندن کم است، از فلسفه ی ژاپنی تا رقص هفت سفره درش پیدا میشه… بی نظیره البت جوانی و کم تجربه بودن نویسنده ش هم مزید بر زیباییش….
مسعود
البته به نظرم ترجمه ی فارسی کتاب خیلی روان از کار در نیامده است.
امید
کتابی است به سبک سریالهای آبکی و پایان سوزناک عشقی و بی مزه که حتی در توصیف ادیبانه لحظه مرگ عاجز است حال آنکه زیرکانه سعی میکند با دست انداختن فلسفه و در عین حال فلسفی به نظر رسیدن، برجسته به چشم بیاید