Skip to content Skip to footer

نقد فیلم رخ دیوانه ساخته ابوالحسن داوودی

10 Comments

  • حميدساو
    Posted 13 فروردین 1394 at 3:25 ق.ظ

    فيلمو ديدم
    از نظر بازي بايد بگم

    ب هيچ وجه جاي نازنين بياتي نبود جاي کسي مثه پگاه آهنگراني بود / ابر و بقيه تکرار نقش هاي پيشين/اميرجديدي اصلا جاش نبود نريشن صداش هم نچسب بود بايد يه بازيگر قوي ناشناس مي اومد جديدي تو فيلمهاي سيدي قوي تر بود/طناز هم خوب بود ولي منو ياد مرهم انداخت ولي سکانس جيغ تونل خوب بود و صحبت با مادرش قابل قبول بود
    گوهر خيرانديش و کاراکترش از اساس بي منطق بود
    برگ برنده بازي ها ساعد بود
    فيلمنامه:
    گوهري خلاقه و فيلمنامه نويس خوبيه
    ولي فيلمنامه يه حفره هايي داشت و به نوعي متريال کم داشت فقط مرعوب رو دست زدنش بود.فاصله غافلگيري پشت سرهم جايز نيس چون مخاطب فک ميکنه فيلمنامه نويس داره اونو مضحکه ميکنه
    پرداخت به زندگي غزل (در جستجوي مادر) يا ابر(انتقام از برادر) اصلا ربطي به داستان نداشت و پرداخت اضافي بود

    بهرام و کارن خوب بودن

    فقط در مورد شکوفه جاي کار بيشتري داشت انگيزه اش به نوعي خرکي بود دليل و انگيزش منطقي نداشت

    پايان فيلم هم کاريکاتوريزه بود اصلا توجيه منطقي نداشت

    اما در نماي کلي
    فيلم خوب بود ولي بيشتر جاي کار داشت به نظرم از تقاطع خيلي بهتر و براي گوهري هم بعد برلين منفي هفت پيشرفت خوبي بود
    ولي خيلي راه براي جذابيت و تعليق وجود داشت که در حين تماشا به ذهنم رسيد
    به يه بار ديدنش مي ارزه

  • حميدساو
    Posted 13 فروردین 1394 at 3:30 ق.ظ

    بايد کاري ميکرد که همه
    همديگرو فريب ميدادن
    مثلا بحث فروش ماشين پيش اومد و ماندانا گفت سند نداره فک کردم ماشين را از نمايشگاه اجاره اي گرفت و چقد قشنگ ميشد که ميفهميديم ماندانا و امثال اون از نظر مالي در سطح مسعود و پيروز هستن
    و در آخر هويت دروغين آنها مشخص ميشد
    بايد اينطوري تموم ميشد مسعود سرقرار ميرفت و پول را ميگرفت در راه بازگشت کسي با موتور بصورت ناشناس کيفشو بقاپه
    و پيروز به خونه مسعود بره تا پولشو بگيره ولي باور نميکنه که سرقت رفته
    درگيرميشن و تو دعوا پيروز کشته ميشه مسعود هم به سوراخ موش پناه ميبره
    در اپيزود آخر
    ما به همراه موتوري که سرقت کرد ميريم و متوجه حضور شکوفه ميشيم و شکوفه درحالي که پول را ميگيره به راننده تاکسي ميگه برو
    بعد وارد همون کافي شاپ اول فيلم بشه و ببينه کاوه و غزل منتظرش بودن و نقشه از جانب اين دوتا زوج بود بايد تو فيلم نشون ميداد اونا براي مهاجرت يا جعل ويزا پول لازم هستن و در طول فيلم فقط داشتن نقش بازي ميکردن
    و اون پول بين هر سه تقسيم بشه.مبلغ پول هم بايد بالا باشه
    پيام فيلم هم اين بود که هميشه يه عده بايد براي پيشرفت ديگران اهرم بشن
    من از طريق گوشي دارم کامنت ميزارم اگه با سيستم نظر ميدادم قطعا بيشتر توضيح ميدادم
    ميخوام بگم فيلم را خيلي ميشد بهتر ساخت

  • فورست گامپ
    Posted 6 اردیبهشت 1394 at 5:00 ق.ظ

    با سلام. خطاب به منتقد گرامی و بقیه ی دوستان
    دیروز رفتم سینما فیلمو دیدم, صادقانه میگم وقت تلف کردن محض بود و البته دور ریختن پول!, از همون لحظه که تلفن تهدید آمیز شروع شد کاملا روشن بود پای مسعود درمیونه, قاتلی که خودش نگران کارش نیست و کسایی که چندان جرمیم مرتکب نشدن درگیر کار اون شدن!!! (جهت اطلاع بنده لیسانس و فوق لیسانس حقوق خوندم)تغییر صدای مسعودم که به طرز کاملا کارتونی معلوم بود صدای اونه!!! خنده دار تر از همه داستان شکوفه بود که کوچکترین منطقی درش نبود و باورپذیریش درحد صفر بود. سورپرایز کردن بدون منطق و وجاهت باعث تو ذوق خوردن میشه نه تحسین, وگرنه هزارتا پایان مختلف و عجیب غریب میشه برا یه فیلم گذاشت!!! نقاط ضعف کم نبود فقط یه نمونه کوچک بامزه اینکه وقتی مسعود تلفن میکرد و تهدید میکرد, بعد قطع کردن بوق اشغال میخورد, همه میدونیم که اینطوری نیست و موبایل با تک بوق قطع میشه!

  • گیتا
    Posted 23 اردیبهشت 1394 at 1:11 ق.ظ

    همه فیلم داستان بود داستان نویس پیروز بود، کسی از زندگیش و حال و هوای اتفاقات اون لحظه اش حرفی نزد جز راوی که پیروز بود فقط یکجا ماندانا ناخواسته داستان زندگیش را گفت و از طرف کسی بیان نشد. در اخر پیروز نمرد چون اگر مرده بود داستان نمی تونست تعریف کنه و در شبکه مجازیش داستانش می نوشت (دنیای مجازی اسمش روش هست مجازیه)…
    در کل به وضوح دروغ ها مشخص و حقایق مجهول بود (مثل زمانی که جنازه ایی در خانه ایی پیدا میشه درب اون منزل پلمپ میشه اما نبود و در صورتی که ماندانا با کلید میخواست وارد بشه و اینجا مخاطب می تونست پی به دروغ ببره) ماه عسل صحبت اینکه مرا انجور که میبینی باور کن نه انکه از دیگران میشنوی هرگزقضاوت نکن بر اساس داستانی که دیگران از من میگویند….

  • سارا
    Posted 10 دی 1394 at 10:34 ب.ظ

    سلام به گیتا منظورت از ماه عسل صحبت ، ما حصل هستش؟؟؟؟

  • سارا
    Posted 10 دی 1394 at 10:37 ب.ظ

    برخلاف نظر بعضیا ، بنظر من رخ دیوانه کار قشنگی بود و من به سینمای ایران یکم امیدوار شدم همین که محمدرضا شریفی نیا توی فیلم نقشی نداشت جای سپاس داشت

  • zozo
    Posted 14 دی 1394 at 4:07 ب.ظ

    سارا قضیه ماحصل و شریفی نیا خیلی باحال بود.کلی خندیدم مخصوصا به شریفی نیا!!!!

  • zozo
    Posted 14 دی 1394 at 4:11 ب.ظ

    به نظر منم فیلم خوبی بود.البته به غیر از مسئله مادر ماندانا و شکوفه.ابر و طباطبایی کلیشه ای بازی کردن مثل همیشه بودن.اما جدیدی و به خصوص سهیلی خوب بودن.
    و البته خیلی خوشحالم که فیلم با پایان نسخه نمایش خانگی تموم نشد چون در اون صورت فوق العاده مزخرف میشد.

  • حسن
    Posted 4 بهمن 1394 at 10:47 ق.ظ

    سلام .بنظرم فیلم تا نیمه و قبل از رفتن پیروز به در خونه مسعود خوب پیش میرفت اما بعد از رو شدن نقشه مسعود و پیروز فیلم اون انسجام و کشش رو از دست داد و تا اندازه ای افت کرد،پایان فیلم اصلا خوب نبود…در مورد بازی ها هم طناز طباطبایی و صابر ابر و بیاتی و البته سهیلی خوب بودن اما بازی راوی اقای جدیدی میتونست قوی تر باشه…

  • دیبا
    Posted 26 فروردین 1395 at 12:07 ب.ظ

    بنظرم فیلم بدی نبود، ولی نه در حد بهترین فیلم جشنواره! بازی ها بسیار متوسط بود و فیلمساز بیشتر به پیشبرد ماجراهای داستان بسنده کرده بود.
    پایان فیلم بسیار بد بود و اصلا بیننده رو راضی نمیکرد.
    پیروز میتونست خیلی بهتر و جذابتر از داستان حذف بشه.پرت شدن از ساختمان اونم به اون شکل مسخره و فضایی!!!
    بقول دوستمون نقاط ضعف هم که الی ماشالله،مثلا به عهده گرفتن قتل توسط ماندانا طی اون تلفنهای مسخره خیلی دور از ذهن بود،هیچ ادم عاقلی یه همچین کاری نمیکنه!
    خلاصه اگرچه دیدن فیلم جذاب بود ولی توقع من از این فیلم خیلی بیشتر بود

Leave a comment

0.0/5