Share This Article
گفتوگو با پانتهآ پناهيها براي بازي در نقش «نهنهآقا» فيلم «نفس»
با گريم متفاوتم جان تازهاي ميگرفتم
رها شهبازي
پانتهآ پناهيها متولد ۱۳۵۶، بازيگر تئاتر و سينما و منشي صحنه است. وي در فيلمهاي «بوفالو»، «من ديگو مارادونا هستم»، «جينگو»، «خانوم»، «مواجهه»، «آن مرد را نكشيد» و «جشنوارهها» حضور داشته و ديپلم افتخار بهترين بازيگر براي بازي در فيلم «خانوم» در بخش نگاه نو سيودومين دوره جشنواره فيلم فجر را از آن خود كرده است. در جشنواره امسال نيز با سه فيلم «نفس»، «لاك قرمز» و «آااادت نميكنيم» حضور دارد. گفتوگويي با پناهيها درباره نقش متفاوتش در فيلم «نفس» داشتيم. وي معتقد است تمرينهاي تئاترياش در گذشته نقش مهمي در ايفاي اين نقش داشته است.
چه شد كه نقش مادربزرگ در فيلم «نفس» را پذيرفتيد؟
فكر ميكنم براي هر بازيگري بازي كردن نقشي كه از لحاظ سن و سال با خود آدم بسيار متفاوت است خيلي هيجانانگيز باشد. بهنوعي امتحان و تمرين جالبي است. گاهي وقتها يادم است اتودهايي كه در تمرينهاي تئاتر ميزدم نقش بسيار پير را بازي كردن برايم خيلي جذاب بود و ساعتها سر يك حركت گير ميكردم. البته نقشم در اين فيلم نسبت به تجربهها و تمرينهاي قبليام متفاوت است چراكه رفتارهاي اين كاراكتر برايم ناشناخته بود. اما به همان نسبت هم در لحظه اول فكر كردن به شدن و نشدنش انگيزهاي شد كه وارد ماجراي داستان بشوم.
نقش شما در اين فيلم خيلي متفاوت است. بهويژه به دليل گريم سنگين شما. چالشهاي بازي در اين نقش براي شما چه بود؟
در كل گريم در اين كار خيلي به من كمك ميكرد. وقتي گريم نداشتم خودم خيلي سخت ميتوانستم حتي حرف بزنم و ديالوگها را بگويم. اما كمي كه جلوتر رفتيم ديدم وقتي گريم روي صورتم مينشيند و لحظهاي خودم را توي آينه نگاه ميكنم، تازه انگار جاني در تنم ميآيد كه جرات ميكنم صدايم را از گلويم بيرون بدهم و رفتارها و عملكردم مثل همان پيرزن بشود. اما در تمام مدت فيلمبرداري اين كلنجار با خودم و خانم آبيار بابت درست بودن يا نبودن رفتار اين كاراكتر بود.
تجربه كار كردن با نرگس آبيار چطور بود؟
تجربه كار كردن با نرگس آبيار بسيار برايم دلنشين بود. همان روزهاي اول فهميدم به خاطر اشرافشان به كاراكتري كه خودش خلقش كرده، نوشته، ديده و درباره آن تحقيق كرده، ميتوانم به ايشان اعتماد كنم تا ترسها و نگرانيهايم را تسكين دهند. از كاركردن با اين كارگردان خيلي لذت بردم. خانم آبيار بسيار شيرين، دوستداشتني، مهربان و خوشاخلاق هستند و از اول كار تا آخر كار حضور داشتند و همچنين هنوز هم در جشنواره كنار بازيگرانشان حضور دارند و با ظرافت خاص خودش به همراه دستيار برنامهريزي بينظيرشان روزبه سجاديحسيني چيزهايي كه ميخواستند را به تيم بازيگري منتقل ميكردند و اين گونه رفتارشان باعث ميشد ما هم كنارشان احساس امنيت و اعتماد كنيم و بتوانيم راحت روزهاي خوبي براي فيلمبرداري «نفس» را بگذرانيم.
چقدر همه آن تجربهها به عنوان بازيگر حرفهاي تئاتر و توانمنديهاي شما در آن حوزه در نقشهاي سينماييتان و بهويژه فيلم «نفس» تاثيرگذار بود؟
از اين موضوع نميتوان غافل شد كه تمرينهاي تئاترم در گذشته نقش مهمي در ايفاي اين نقش براي من داشت. به هرحال مدت زيادي را با قوز و پاهاي كج راه رفتن احتياج به ممارست دارد كه خدا را شكر در طول سالهايي كه كار تئاتر كردم برايم به يك تمرين بسيار جذاب تبديل شده بود و خيلي به اجرا نزديك شد. شايد همين باعث شد نقش «نهنه آقا» را دوست داشته باشم. شبيه تئاتر بود. از بدن بايد استفاده ميكردم. از صدا بايد استفاده ميكردم و گريمي كه من را از خودم خيلي دور ميكرد. مثل وقتي كه روي صحنه تئاتر نور توي چشم آدم ميخورد و آدم حضور هر چيزي را فراموش ميكند. فقط اجرا ميكند. اين نقش براي من با تمام خصوصيتهايش فضايي به وجود ميآورد كه فقط اجرا كنم و به چيزي جز آن نتوانم فكر كنم. لباسهايم، گريمم، ابزار و ادواتي كه به من اضافه ميشد خيلي فضاي خوبي براي نقشم به من ميداد. همينجا جا دارد از آقاي ميركياني عزيز و گروه اجرايي بينظيرشان كه با دقت زياد گريم سه ساعته سختي را انجام ميدادند تشكر كنم. همينطور از طراحي لباس آقاي نژادايماني كه واقعا به من كمك كرد و آقاي نيكذات براي همراهي كمك و صبري كه اميدوارم از ايشان آموخته باشم.
بازيگر نقش بهار در اين فيلم بازي قابل توجهي دارد. نظر شما درباره بازي او چيست و فكر ميكنيد بتواند نظر داوران اين دوره را جلب كند؟
بهار و در واقع ساره بسيار دختر باهوشي است. به خاطر تمرينهاي طولاني كه خانم آبيار طي پيشتوليد با او انجام داده بود و هوش سرشارش اين بازي را خوب بلد شده بود كه جلوي دوربين و اتفاقاتش كجا به حرف چه كسي گوش بدهد و كدام واقعا به دردش ميخورد. اين از ذكاوت خودش بود كه فهميده بود خيلي ذاتي براي جلوي دوربين اجرا كردن به چه چيزي نياز دارد. كسي به او درس نداده بود. از كودكي و نبوغ خودش كمك گرفته بود. با توجه ويژه به هدايت بسيار درستش گاهي از بازياش شگفتزده ميشدم. خيلي سختي كشيد. تمام مدت كار داشت. شايد در كل كار فقط دو روز تعطيلي داشت و خدا را شكر اين بچه خسته نشد. با انرژي بچگياش خودش را در بازي فيلمبرداري انداخت و توانست از پس آن به نظر من عالي بر بيايد. به خانم آبيار براي انتخاب بينظيري كه داشت تبريك ميگويم و همچنين به پدر و مادر و مادربزرگ ساره تبريك كه پا به پاي پروژه آمدند و بسيار همراه بودند و اين دختر كوچولوي فرشته را جوري نگهداري ميكردند كه كم نياورد چراكه واقعا سه ماه براي بچه كار سختي بود. آدم بزرگها هم جاهايي خسته ميشدند. او هم گاهي خسته ميشد. اما اصلا بازي فيلم را خراب نميكرد.
تجربه بازي كردن در برابر كودك و سختيها و دشواريهاي آن چگونه بود؟
كار كردن با بچهها همانقدر كه بسيار شيرين، جذاب و آموختني است، همانقدر هم سخت است. من از بچهها ياد ميگرفتم، دوستشان داشتم. هر كدام يك جور بودند. برايم تفاوتهايشان خيلي جالب بود. كارگروه كارگرداني ما براي هدايت و نگهداري اين بچهها بسيار سخت بود. الان كه به عقب نگاه ميكنم روزهايي كه با آنها بودم بسيار هيجانانگيز است. تنها نكتهاي كه هنوز هم برايم مانده نگه داشتن تمركز در كنار بچهها كار آساني نيست چراكه تا لحظه آخر صدا، دوربين، حركت هم آدم گرفتار ساكت بودن، سرجايشان بودن و تفهيم پلان است. اين كار كمي سخت است. آدم در اين شرايط به تمركز احتياج دارد. اما چالش غريب و سختي است كه هنوز دوست دارم با آن كلنجار بروم.
فيلم «نفس» از نگاه شما چطور فيلمي است؟
فيلم «نفس» يك روايت ساده از زندگي، افكار، احساس و لحظههاي ناب كودكان است. شك ندارم هر كسي حتما جايي در اين فيلم براي همذاتپنداري پيدا ميكند. البته از آنجا كه دنيا مدرن شده است اين همذاتپنداري براي كودكان دهه ٦٠ به قبل بيشتر اتفاق ميافتد.
در جشنواره امسال در چه فيلمهاي ديگري حضور داريد؟ لطفا كمي درباره تفاوت نقشهايتان بگوييد؟
در فيلم «لاك قرمز» به كارگرداني سيدجمال سيدحاتمي در بخش نگاهنو حضور دارم. خيلي برايم فيلم خاص و دوستداشتني است. در فيلم «آااادت نميكنيم» به كارگرداني ابراهيم ابراهيميان نيز با اينكه نقش زيادي ندارم اما بسيار از آن كار لذت بردم. درباره تفاوت نقشها نميدانم چه بايد بگويم. ابتدا بايد فيلمها را ديد تا بعد بتوان درباره آنها گفت. خودم هنوز فيلمها را نديدهام.
نظرتان درباره جشنواره امسال و فيلمهايي كه امكان نمايش پيدا كردند چيست؟
به هر حال به نظرم تعداد فيلمهاي خوب و خيلي خوب در جشنواره امسال زياد است. فيلمهاي جسورانه كه بايد ديد. خيلي خوشحالم كه تعداد فيلمهايي كه حرفي براي گفتن دارند زياد است. به شما و همه گروهها خسته نباشيد ميگويم چراكه واقعا همه زحمت ميكشند و تلاش ميكنند. اين امر بسيار قابل احترام و ستايش است.
اعتماد