Share This Article
‘
«رد گم»؛ پدر ادبيات مدرن آمريكاي لاتين
ونداد جليلي*
یکم: «رد گم» روايتي است اديبانه درباره زمان، فرهنگ و مسائل اجتماع امروز، تعقيب داستاني بلند با محتواي سياسي و انسانشناسي است كه تصويرسازيهاي بسيار قوي سينمايي و فرم سونات موسيقي دارد و همچون دیگر آثار مهم کارپانتیه – «قرن روشنفكري»، «قلمرو اين عالم» و «كنسرت باروك»- پر است از تشابهات فراوان: حفظ روايت در محدوده مرزهاي واقعيت و در عين حال واقعيت را تا حد «جادويي» پيشبردن، فرار بيوقفه و بيپرواي نويسنده از هر گونه تابو و كنفورميسم، سلامت بيمانند نثر و روايت و قدرت و استحكام كلام، پرداختن به فضاسازيهاي بومي پرخاطره، معماري، تقابل نسلها، كشمكشهاي دروني شخصيتها و تلاششان براي رستگاري در جهان خاكي و، شايد مهمتر از همه، ماهيت موسيقايي و شاعرانگي اين آثار. احتمالا نقطه اوج اين گرايشهاي كارپانتيه، مهمترين لحظه شكوفايي هوش و استعدادهاي بينظير نويسندگي او و دانش بسيار گستردهاش در زمينههاي مختلف، نتيجه آموختههاي سفرهاي مختلفش و تجربيات فراواني كه گذراند، رمان «رد گم» است. كارپانتيه در «رد گم» چنان وحدتي از نثر و روايت و فرم ميآفريند كه، به اعتقاد نويسندگان و منتقدان برجسته ادبيات قرن بيستم، موجب ميشود اين كتاب بيدرنگ به يكي از قلههاي ادبيات مدرن و يكي از آثار كلاسيك و ماندگار ادبيات جهان تبديل شود. «رد گم»، مانند شخصيت خود كارپانتيه، حاصل اجتماع فرهنگهاي مختلف است. كارپانتيه پدرومادري فرانسوي و روستبار داشت و در كوبا پرورش يافت. خيلي زود به پاريس رفت، با سورئاليستها همنشين شد و با شاعراني از قبيل لوركا و رافائل آلبرتي طرح دوستي ريخت، بعد دوباره به كوبا برگشت، به ونزوئلا رفت و مدتي در سرزمينهاي بكر و اعماق جنگلها زندگي كرد (كه پيشزمينه تحرير «رد گم» شد) و پس از پيروزي انقلاب كوبا و سقوط ديكتاتوري باز به كوبا برگشت و سرانجام در مقام رايزن فرهنگي دولت جديد به پاريس رفت و تا پايان عمر در پاريس ماند. شخصيت اصلي رد گم نيز، كه شباهتهايي به خود كارپانتيه دارد، تجربياتي از ايندست داشته است. پدر آلمانياش به آمريكاي لاتين و سپس به ايالات متحده آمريكا رفته است (البته كارپانتيه بدون نام بردن از اين كشور، اين موضوع را بر خواننده روشن ميكند) . خود شخصيت پس از مرگ پدرش و طبق آنچه از او در تعريف از فرهنگ اروپا شنيده، به اروپا رفته و پس از مشاهده واقعيت اروپا، دلسرد به آمريكا برگشته است و بعد، بهتصادف، جهت انجام ماموريتي به آمريكاي لاتين برميگردد و داستان كتاب اتفاق ميافتد. چنان شخصيتي، هرچند مانند خود كارپانتيه از تاريخ و علوم اجتماعي آمريكاي لاتين باخبر نيست، اما بهواسطه دانش و تجربيات فراوان، با دقت و توجه به اطراف خود نگاه ميكند، مقايسههايي ذهني ترتيب ميدهد، دوران كودكياش كه در اين نواحي گذشته در ذهنش زنده ميشود و تولدي دوباره را تجربه ميكند كه موضوعات گنگ فراواني را كه در سالهاي پس از بلوغ مايه عذاب او شده بر او روشن ميكند.
دوم: «رد گم» پرماجراترين رمان كارپانتيه است و كشش داستاني كمنظيري دارد. به موضوع زمان ميپردازد و دستاوردها و ازدسترفتههاي زمان معاصر را به ترازوي وجدان شخصيت اول، و نيز خواننده كتاب، ميسپارد. در نگاه اول فرم ظاهري كتاب به خاطرهنويسي شبيه است، اما خواننده دقيقتر متوجه ميشود تاريخگذاريهاي نويسنده در ابتداي هر بخش، كه در بخشهايي نيز وجود ندارد، درواقع بخشي از فرم كتاب است و به ظرافتي بسيار هوشمندانه دو مساله زمان و تقويم را، مثل تاروپود بافته تاريخ، از هم جدا ميكند. زمان روايت كتاب نيز از جمله ابزارهاي فرمي نويسنده است. كارپانتيه بهتناوب از زمانهاي گذشته و حال استفاده ميكند و كتاب را به دو بخش عمده تقسيم ميكند كه اولي به گذشته و دومي به حال روايت ميشود و با استفاده از يك تكنيك صفحهآرايي، وسطچينكردن نخستين بند بخش دوم، پلي ميان گذشته و حال ميزند. نسخه انگليسي كتاب نيز جهت بهبود كيفيت ترجمه فارسي استفاده شد. در نسخه انگليسي اين ظرافتهاي مهم كتاب را حذف كردهاند؛ تمام روايت به زمان گذشته بيان ميشود، نام كتاب را، با وجود مخالفت صريح كارپانتيه در مكاتباتش با ويراستاران كتاب و نامهاي ديگري كه به آنها پيشنهاد كرد، به صورت لفظ به لفظ به انگليسي برگرداندهاند و ضمنا يك تغيير بسيار مهم ديگر نيز در كتاب دادهاند و پاراگرافبنديهاي كتاب را به شكل متعارفي درآوردهاند. كارپانتيه كتاب را به روشي مدرنيستي و مبتني بر تكنيكهاي موسيقي پاراگرافبندي كرده است. نسخه اسپانيايي (و پيرو آن ترجمه فارسي) پر است از پاراگرافهاي بسيار بلند و بسيار كوتاه كه با تكنيكهايي موسيقايي، از قبيل كادانس، متن را يكپارچه ميكند. گاه يك پاراگراف پلي است كه پاراگرافهاي قبل و بعد را به هم متصل ميكند و گاه چند پاراگراف پيدرپي به جملههاي موسيقايي شبيه است كه گرداگرد تم اصلي يك قطعه موسيقي (يعني پاراگرافي بلند كه گاه چند صفحه ادامه دارد) پرورانده شود. احتمالا هدف ويراستاران نسخه انگليسي سادهتر كردن و «خوانندهپسندكردن» كتاب بوده است. اين نسخه در ميان ترجمههاي متعدد كتاب با كمترين اقبال روبهرو شد، هرچند هنوز هم پس از شصت سال پيوسته تجديد چاپ ميشود.
سوم: رمان «رد گم» را پدر ادبيات مدرن آمريكاي لاتين ناميدهاند و منتقدان ميگويند نمونه اوليه موضوعات محوري بسياري آثار برجسته دوره شكوفايي ادبيات آمريكاي لاتين كه پس از «رد گم» تحرير شد، در اين كتاب مشهود است. نثر فاخر و كمنظير كتاب، توصيفها و صحنهآراييهاي حيرتانگيز آن از مناظر طبيعي و روابط انساني، فراز و فرودهاي داستاني و لحظههاي تكاندهنده كتاب و روش منحصربهفرد كارپانتيه در پيش بردن روايت كتاب در امتداد يك موضوع خارجي حقيقي يا خيالي، مستند يا داستاني، گزارشگونه يا هنري، مثلا پيش بردن روايت زندگي پدر شخصيت اول كتاب در امتداد نگاشت نوشتاري سمفوني نهم بتهوون، بازگويي بخشي از گذشته شخصيت اول در امتداد توصيف يك فيلم تبليغاتي كه او برايش آهنگسازي كرده و تقابل ميان انقلاب بيروني در خيابانهاي شهري در آمريكاي لاتين و انقلاب دروني طبيعت و جانوران در ساختمانهايي كه به واسطه وضعيت انقلابي از امكانات و ماشينآلات محروم مانده است، موجب شده كتاب به يكي از مهمترين آثار كانوني ادبيات قرن بيستم تبديل شود؛ اما شايد يكي از مهمترين وجوه كتاب اين باشد كه كارپانتيه مسائلي را درباره جابهجاييهاي فرهنگي، بهرهكشي ملاطفتآميز و از بينرفتن سنتهاي هزارانساله انساني مطرح ميكند كه يك دهه پس از انتشار كتاب توجه فيلسوفان و عالمان علوم اجتماعي را به خود جلب كرد.
*مترجم رمان «رد گم»
آرمان
‘