Skip to content Skip to footer

چرا نباید آثار کافکا را خواند / تئودور آدورنو و یادداشتهایی درباره کافکا

4 Comments

  • مهدی سلیمی
    Posted 19 آبان 1395 at 3:22 ب.ظ

    سپاس. چند نکته به اشاره ..
    نخست اینکه : نگاه آدرنو به کافکا جانبدارانه است . آدرنو نیز مانند بسیاری در صدد تثبیت زاویه خود بواسطه کافکا ست.
    دوم ؛ مشخص است که ادرنو تسلط جامعی بر کافکا ندارد و اتفاقا همین میتواند اثباتی برای گزاره نخست که آوردم باشد . بعنوان مثال آدرنو نمیداند کافکا ساد را می شناسد یا نه ؛ حال آنکه امری معلوم است .
    سوم ؛ یوزف کا در محاکمه سگ نمیشود بلکه آدرنو اشاره میکند به اینکه بعد از این رمان، کافکا در ” پژوهشهای یک سگ” یوزف کا را به سگ بدل میکند .

  • حمید
    Posted 19 آبان 1395 at 4:00 ب.ظ

    «… شاید صرفاً موارد نادری همچون حشره‌شدن گره‌گور زامزا در «مسخ» یا سگ‌کش‌شدن یوزف ک در «محاکمه» به نظر ماجراگونه بیاید، ماجراگونه‌ای که البته بیش از آن‌که در ذهن کتابدارها برداشتی کافکایی حاصل کند…»
    اگر سگ شدن یوزف ک را از این جمله نتیجه گرفته‌اید، اشتباه خوانده‌اید، گفته سگ‌کش شدن.

  • -
    Posted 26 آبان 1395 at 11:39 ق.ظ

    آدورنو اگر می آمد و این متن موجز و بی سر و ته را میخواند و می دید کسانی با نصف و نیم خواندن همین متن متهم به عدم “تسلط به کافکا” می کنندش یک بار دیگر دق می کرد.

  • آركادي تولستوي
    Posted 26 آبان 1395 at 11:40 ق.ظ

    بابا اين پيرمرده خيلي باسواده! بيخودنيست كه مدعيه از همه بيشتر كتاب خونده.علاوه بر اينكه تك تك جمله هاي تمام آثار كافكا رو از حقظ بلده ببينيد آدرنو رو چطور فتيله پيچ كرده !؟ چه اسمهايي هم براي خودش انتخاب ميكنه _ مهدي سليمي، حميد…

Leave a comment

0.0/5