Share This Article
امبرتو اکو و «تاريخ زيبايي» و «تاريخ زشتي»
اگرچه اومبرتو اكو در جايي گفته است كه اولين وسوسه همه ما داستان تعريفكردن است اما خود او خيلي دير به انتشار رمانهايش پرداخت يعني زماني كه بهعنوان نشانهشناس به شهرت رسيده بود. بااينحال آثار اكو فقط در حوزه نشانهشناسي و فلسفه و رماننويسي نيست و او آثار ديگري هم به چاپ رسانده است كه اهميتشان كمتر از ديگر كتابهاي او نيست. «تاريخ زيبايي» و «تاريخ زشتي» از جمله آثار مهم اكو هستند كه هر دو پژوهشي پردامنه هستند. «تاريخ زيبايي» نخست منتشر شد و با استقبال زيادي نيز مواجه شد و بعد از آن اكو به فكر انتشار كتابي مشابه اما درباره زشتي و تاريخ زشتي افتاد. «تاريخ زشتي» پر است از ارجاعات مختلف به آثار هنري و اساسا به اعتقاد اكو تاريخ زشتي با تاريخ هنر گره خورده است. اكو معتقد است كه هدف هنر لزوما بازنمايي زيبايي نيست بلكه ميتواند زشتي را به گونه زيبايي بازنمايي كند. البته بهجز آثار هنري، در ادبيات هم ميتوان نمونههاي درخشاني از زشتي يافت. ديوها و شياطين معمولا در ادبيات و هنر چهرهاي زشت داشتهاند اما مثلا ميلتون چهرهاي ديگر از شيطان ارايه داده است يا حتي در مضمون فاوست چهره زشت شيطان تغيير كرده است. «تاريخ زشتي» بهتازگي با ترجمه هما بينا و كيانوش تقيزاده انصاري توسط فرهنگستان هنر (متن) منتشر شده است. اكو در كتابش به زشتي در دورههاي مختلف هنر و ادبيات پرداخته و به دوران معاصر هم پرداخته است. او در بخشي از يكي از مصاحبههايش درباره اين كتاب، كه در ترجمه فارسي كتاب هم ديده ميشود، درباره زشتي در قرن نوزدهم ميگويد: «در يك دوره زماني خاص، ادبيات و نقاشي، دنياي صنعتي را زشت ميانگاشتند. در مورد اين مسئله از ديد طبقاتي فاصله ميگيريم، چون اين زشتي همانقدر براي تهيدستاني كه در دل اين دنيا زندگي ميكردند، زشت محسوب ميشد(نويسندهاي همچون چارلز ديكنز مثال خوبي است) كه براي هنرمندي كه آن را به تصوير ميكشيد (براي مثال نقاشي چون گوستاو دوره). شهر صنعتي و فلاكت حاكم بر آن، باعث شد كه همه مردم بر سر تعريف زشتي به اجماع برسند. من زشتي صنعتي را در موازات دانديسم قرار دادم، چون به عقيده من اسكار وايلد يا مالارمه را بدون خواندن آنچه ديكنز و زولا درباره شهر صنعتي نوشتهاند، نميتوان بهخوبي درك كرد.» «تاريخ زشتي» پانزده فصل دارد و عناوين فصلها در ترجمه فارسي آن چنين آمدهاند: «زشتي در جهان كلاسيك»، «شيفتگي، مرگ، شهادت»، «روز قيامت، دوزخ و اهريمن»، «هيولاها و نشانههاي منحوس»، «زشت، مضحك و شرمآور»، «زشتي زن از دوران باستان تا دوره باروك»، «اهريمن در دنياي مدرن»، «جادوگري، شيطانپرستي، ساديسم»، «فيزيكا كوريوسا»، «رمانتيسم و رستگاري زشتي»، «ناشناخته»، «برج فولادي و برج عاج»، »جنبشهاي پيشتاز و پيروزي زشتي»، «زشتي ديگري، كيچ و كمپ»، «زشتي در روزگار ما». اكو بهجز نقاشي و ادبيات، به شاخههاي ديگر هنر مثل سينما و موسيقي هم توجه داشته و زشتي را در ميان اين آثار هم جستوجو كرده است.