Share This Article
‘
نگاهی به فیلم «عرق سرد» ساخته سهیل بیرقی
ساده، دلنشین و قابل احترام
اردوان زینی سوق/ سینما سینما
سهیل بیرقی با کارگردانی فیلم من، نشان داد موقعیت و خرده پیرنگ ها رو به خوبی می شناسد و یکدستی فضا را بلد است.
عرق سرد، با گرمی خاص مسابقات ورزشی، گرم و روان و جذاب آغاز می شود. زن قهرمانی که در دوره ای تیتر رسانه ها و فضای مجازی بود، سوژه بیرقی برای ساخت فیلمی که نگاه فمینیستی اورا بیشتر از سایر برداشت ها نشان می دهد، است. چنین سوژه هایی که از دل اتفاقات خصوصی هنرمندان، ورزشکاران و ستاره ها، بیرون می آید، برای تماشاگر جذاب است و می تواند دلیل خوبی برای کشاندن تماشاگر به گیشه سینما باشد. در فیلم عرق سرد بازی های خوب تیم بازیگری و به اندازه بودن حس انها برای رسیدن به نقش، قابل تحسین است. تلاش نتیجه بخش باران کوثری برای رسیدن به فیزیک مناسب کاراکتر فیلم، باورپذیر بودن، استمرار حضور خوب و تاثیرگذار او، از مواردی است که در عرق سرد می توان دید. کارگردانی بیرقی، خصوصا در باورپذیر نشان دادن روابط بین شخصیت های فیلم و ملموس نمودن این روابط، از نقاط قوت فیلم است.
در مقابل قوت فیلم در بازیگری و کارگردانی، فیلمنامه اثر عرق سردی را بر پیشانی تماشاگر می نشاند. فیلم در دو سوم اول، روابطی منطقی و باور پذیر را ارایه می دهد و در یک سوم پایانی برای فاصله گرفتن از داستان واقعی و برداشت شخصی نویسنده ، از باورپذیری و منطق خارج می شود.
کاش قبل از نگارش فیلمنامه، نویسنده با مشاوره حقوقی و اطلاع از ارزش قانونی سند، رضایت نامه محضری وگواهی امضا و تفاوت این اوراق، کارگردانی اثر را مجبور به توجیه غیرقابل قبول و یا حذف پلان هایی از دفترخانه (به نظر نویسنده مطلب) و فقط وجود صدای دفتریار یا سردفتر در تدوین نمی کرد.
بیرقی با دستمایه قراردادن سوژهای در دنیای واقعی که سر و صدای زیادی در رسانه ها و فضای مجازی کرده بود، چیزی بیشتر از اخبار و وقایعی که درفضای مجازی دیده و خوانده بود، در فیلم عرق سرد ارایه نکرد. زمانی که اتفاق مستندی رخ داده و تبدیل به فیلم شده، تماشاگر ان فیلم باید در موقعیت تحلیل، قضاوت و اندیشه قرار گیرد. اما در فیلم عرق سرد بدون نشان دادن همه جوانب مورد نیاز اتفاق، سازنده اثر، خود به قضاوت نشسته، داوری کرده و به سلیقه خود در داستان واقعی، تحریف نموده و تماشاگر را به دیدن این داوری و قضاوت بر پرده سینما دعوت می کند. از ضعف های فیلمنامه عرق سرد، رد شویم، فیلم ساده، دلنشین، قابل احترام با بازی هایی قابل تحسین است.
****
عرق سرد (سهیل بیرقی)
هیجانی در بیهیجانی!
ارسیا تقوا/ فیلم
یکی از ویژگیهای سینما این است که میتواند از بین اخبار روزمره که بهسادگی از کنارشان میگذریم یکی را بیرون بکشد و آن قدر آن را هنرمندانه بپردازد و برجسته کند که به یک دغدغهی جدی برایمان تبدیل شود؛ مثل موضوع حضور دختران در آفساید، اسیدپاشی در لانتوری یا مرگ همسر فوتبالیست مشهور در خشم و هیاهو.
تاریخ سینمای ما اشاره دارد که این توجه به دغدغههای روزمره توسط سینما بود که سبب جدی گرفته شدن راهاندازی سازمان انتقال خون به دنبال نمایش دایره مینا شد. عرق سرد حکایت مردی است که به همسر ورزشکارش که در تیم ملی فوتسال حضور دارد اجازهی خروج از کشور نمیدهد. بقیهی فیلم تلاشها و عصیان زن است برای اخذ مجوزی از مسئول یا مقامی برای رسیدن به آرزوی دیرینهاش. تقلاهای افروز (باران کوثری) برای رفتن و یاسر برای ممانعت (با بازی روان و راحت امیر جدیدی) فصلهای متوازن و تأثیرگذاری را از نظر حسی پدید میآورد. در فصل درخشان دادگاه که در قاب ثابت دوربین، یاسر، افروز و وکیلش را داریم و تنها صدای قاضی را میشنویم این توازن حسی و سعی در پرهیز از قضاوت به اوج میرسد. انگار مهمتر از قاضی که اصلاً او را نمیبینیم نگاه ما تماشاگران است که در جای او نشستهایم. تقابل ظریف و کنترلشدهی هیجانات در این صحنه باعث میشود که قضاوت تنها در ذهن مخاطب شکل بگیرد.
جاهایی در اواخر فیلم وقتی عصیان افروز را در مواجهه با چهرههای بهظاهر موجهی چون همسر سابق، رییس فدراسیون و سرپرست تیم میبینیم ناخودآگاه از دستش عصبانی میشویم؛ انگار این ظلم بزرگی را که به او شده نمیبینیم و رفتار و گرایشهای گاه تندش را در سرنوشت وی بیشتر مؤثر میبینیم؛ انگار اینکه وقتی فردی همسرش را دوست نداشت و خواست از او جدا شود برای ما زیاد مهم و جدی نیست؛ گویی مانع به ثمر نشستن عمری تلاش یک نفر شدن چندان مهم نیست.
*****
اولین فیلم «مسئلهمحور» جشنواره
محسن خیمه دوز / شرق
داستان فیلم درباره ممنوعالخروجشدن یک زن فوتبالیست از سوی شوهرش است؛ در لحظهای که زن، کاپیتان تیم است و با ١٠ سال سابقه ورزشی، در اوج دوران ورزشیاش قرار دارد. فیلم ماجرای رفع ممنوعالخروجی زن را به تصویر میکشد و موانعی که بر سر راه او ظاهر میشوند. «عرق سرد» یک فیلم خوشریتمِ قصهگوست که با فیلمنامه «مسئلهمحورش» موفق شده بدون درگیرشدن با شعارهای سطحی و بدون ازبینبردن کشش دراماتیک فیلم، بهویژه برای مخاطب عامهپسند، به یک فیلم مسئلهمحور تبدیل شود که توانسته مسئله مهمی را در طول فیلم بیان کند و با بیان سینمایی، آن را مورد پرسش قرار دهد. این مسئله که حقوق انسانی زن مدرن، در تضاد آشکار با برخی مسائل قرار گرفته و فرصتهای زیادی را در زندگی زن مدرن از بین میبرد. پرسشی که فیلم در برابر مخاطب (و مسئولان) قرار میدهد این است که کدامیک باید تغییر کند؟ «عرق سرد» به دلیل بازیهای خوبش فروش خواهد کرد و به دلیل مسئلهمحوربودنش، بعد از فروشش در اکران، همچنان به حیات فرهنگیاش ادامه خواهد داد. «عرق سرد»جشنواره است.
****
عرق سرد؛ مایه خجالت جشنواره!
محمدصادق عابدینی / روزنامه جوان
نمايش فيلمي كاملاً فمنيستي و ضد خانواده در جشنواره فيلم فجر كه شعار آن جشن سينماي اخلاقمدار ايران است، باعث شد تا عرق سردي بر تن جشنوارهاي باشد كه به بهانه بزرگداشت ارزشهاي انقلاب افتتاحيه چند صد ميليوني برگزار میشود و خود را نمادي از فرهنگ انقلاب اسلامي معرفي ميكند!
فيلم سينمايي «عرق سرد» دومين ساخته سهيل بيرقي بعد از فيلم «من» سه شنبه شب در پرديس سينمايي ملت رونمايي شد؛ فيلمي كه به رغم تكذيب سازندگانش، شباهت انكارناپذيري با يك داستان واقعي دارد، البته داستاني نه با رنگ و بوي فمنيستي و ضدخانوادهاي كه در «عرق سرد» شاهد آن هستيم. در اين فيلم فيلمساز تلاش كرده است در قامت يك فمنيست ظاهر شود؛ فمنيستي مذكر!
يك داستان واقعي
نيلوفر اردلان بازيكن و كاپيتان تيم ملي فوتسال بانوان ايران، زماني كه تيم ايران براي مسابقات قهرماني آسيا به مالزي ميرفت، از سوي همسرش مهدي توتونچي، ممنوعالخروج ميشود. توتونچي مجري شبكه ورزش است و علت عدم رضايت وي براي خروج همسرش، زندگي مشتركشان و رادان فرزند هفت سالهشان عنوان ميشود كه آن روزها بايد به كلاس اول ابتدايي ميرفت. خانم اردلان، آن روزها اعتراضهاي متعددي ميكند، با برنامه «نود» مصاحبه ميكند و در شبكههاي مجازي كمپينهاي حمايتي از وي به راه ميافتد. خبر در شبكههاي ماهوارهاي ميپيچد و داستان پيچيده ميشود. دو سال بعد فيلمي در جشنواره فجر رونمايي ميشود كه حتي در جزئيات داستان با اتفاقات زندگي شخصي نيلوفر اردلان مشابهت دارد، اما تفاوتهاي زيادي نيز دارد. منتقدان ميگويند علت اين تفاوتها اين است كه فيلمساز ميخواهد فمنيستي به ماجرا نگاه كند و از آب گل آلود مشكلات ورزشكاران زن، معجوني بسازد؛ فيلمي كه در لابي پرديس سينمايي ملت بر سر اينكه فيلم مهمي نيست و در نهايت به درد جشنوارههاي درجه 2 خارجي ميخورد، بحث ميشد.
از اردلان تا اردستاني
در عرق سرد، نام شخصيت اصلي داستان «افروزاردستاني» است كه باران كوثري بازيگر نقش آن است. همسر افروز اردستاني نيز در اينجا شخصيتي به نام ياسر شاه حسيني است كه از قضاي روزگار مجري برنامه تلويزيوني است و از اين نظر شباهت زيادي به مهدي توتونچي دارد.
ياسر شاه حسيني در تلويزيون برنامه پرمخاطب «يادش بخير» را دارد و كاملاً رياكار و متظاهر است. افروز و ياسر بيش از يك سال است كه باهم زندگي نميكنند و در اين مدت افروز با همتيمياش در يك آپارتمان جداگانه زندگي ميكند. افروز وكيلي دارد به نام
«پانته آ آلداوود» كه ميخواهد با ايجاد كمپين و گفتوگو با شبكههاي ماهوارهاي از جمله صداي امريكا، فضاسازي كند تا مقدمات خروج افروز از كشور فراهم شود.
افروز و همتيمياش به طور پنهاني با يك تيم اسپانيايي مذاكره كردهاند و قرار است حين مسابقات قهرماني آسيا در مالزي با اين تيم قرارداد ببندند و ديگر به ايران باز نگردند. ممنوع الخروج شدن افروز آغاز ماجراها ميشود و در اين بين «مهرانه نوري» سرپرست تيم فوتسال بانوان، با بازي «سحر دولتشاهي» نيز كه حجاب چادر دارد و تظاهر ميكند به دينداري، تلاش ميكند به جاي اينكه گره كار افروز را باز كند، سنگهاي متعددي را بر سر راه وي قرار دهد.
افروز تلاش ميكند يك تنه با قوانين اسلامي مربوط به حدود اختيارات همسر بجنگد و كارگردان تلاش كرده است روند داستان را به گونهاي پيش ببرد كه بيننده هرچه بيشتر از سيستم و قوانيني كه مانع رفتن افروز ميشود، متنفر شود. در حاشيه جشنواره شايعاتي درباره احتمال شكايت مهدي توتونچي از فيلم «عرق سرد» مطرح شده البته اين مجري تلويزيون تصميم درباره اين كار را منوط به تماشاي فيلم كرده است.
فمنيست بودن يا نبودن!
سهيل بيرقي در نشست رسانهاي بعداز اكران فيلم، داشتن افكار فمنيستي را انكار نكرد. مهر تأكيد بر پيروي از مكتب فكري فمنيستي، در حالي است كه در سالهاي اخير تأكيد شده بود وزارت ارشاد اجازه حضور فيلمهاي فمنيستي را نخواهد داد و اكنون پارادوكس بزرگي به وجود آمده است كه اگر «عرق سرد» فمنيستي است پس چطور به جشنواره راه يافته!
اين را هم بايد افزود كه در فيلم اشارههايي مبني بر رابطه ميان افروز و همتيمياش وجود دارد كه قاعدتاً با توجه به مميزيهاي كارگران حتي اگر ميخواسته نميتوانسته موضوع را چندان باز كند اما بيرقي بدون اينكه مسئله را بیان كند در ابتدا و انتهاي فيلم از چند ورزشكار زن ميگويد كه ممنوع الخروج شدهاند. با يك جستوجوي ساده متوجه ميشويم اين بازيكنها به دليل مسائل غيراخلاقي از تيم كنار گذاشته شدهاند.
سازندگان فيلم هيچ توجيهي درباره موضع ضدخانواده «عرق سرد» ارائه ندادهاند، قهرمان فيلم به شدت از زندگي مشتركش متنفر است و حتي حضورش در كنار همسرش را با نمايش عصبي مسواك زدن به تصوير ميكشد. نمايش شوهر پست فطرت و زن مظلوم كه جزء جدانشدني از فيلمهاي فمنيستي است چه كمكي ميتواند به زندگي خانوادههاي ايراني بكند كه هر ساله آمار طلاق در آنها بالاتر از قبل ميشود و خيلي از زوجهاي جوان در همان سالهاي ابتدايي زندگي ترجيح ميدهند ديگر زير يك سقف با هم زندگي نكنند.
تفکر رياكارانه صدا و سیما
كارگردان فيلم عرق سرد در بخش نشست خبري بعد از اكران فيلم، هدفش از نشان دادن يك مجري ظاهراً مذهبي را نمايش رياكاري صداوسيما عنوان كرد. اين عنوان البته با اعتراضهايي در سالن همراه بود.
بيرقي گفت: قطعاً ميدانيم در تلويزيون انسانهاي با آبرويي كار ميكنند، خيلي وقتها برنامههاي اين تلويزيون شهر خلوت كن بوده و من تماشاگرش بودهام اما تفكر حاكم بر اين سازمان رياكارانه است.
همه چيز بوي تبليغ ميدهد
در مقايسه با فيلمهاي شاخص فمنيستي در سينماي ايران، عرق سرد حداكثر يك فيلم درجه 2 است كه نميتواند ماندگاري زيادي در سينما داشته باشد. در عوض به جاي توجه به ماندگاري، سازندگان اين فيلم سراغ مسائل مالي رفتهاند تا اسپانسرهاي متعددي را به خدمت بگيرند.
از «نوري پيكچرز» شركت ايراني پخش فيلم گرفته تا «فيلميران» و چند برند مالي تجاري ديگر ليست بلندي از اسپانسرهاي اين فيلم را تشكيل ميدهند.
‘