اشتراک گذاری
125 سال پس از انتشارِ «درآکولا»، چند نمونه موفق وطنیِ ادبیاتِ ژانر داریم؟
سمیه مهرگان
سیوچهار سال پس از انتشار «دراکولا»، تاد براونینگ (1962-1882) کارگردان آمریکایی اولین نسخه ناطق سینمایی «درآکولا» را در سال 1931 ساخت تا پس از سی اقتباس سینمایی دیگر، هنوز بهترین اقتباس سینمایی باشد و به یکی از بزرگترین فیلمهای تاریخ سینما، آنطور که راجر ایبرت در کتاب «100 فیلم بزرگ جهان» از آن نام میبرد. منابع کتابهای انتشارات ساینبوکز، از این فیلم بهعنوان «ترسناکترین و دلهرهآورترین فیلمی که تابهحال ساخته شده» یاد میکنند. پنجاه سال پس از نسخه سینمایی براونینگ، ورنر هرتزوگ (1942-) کارگردان آلمانی نسخه دیگری از دراکولا را با عنوان «نوسفراتو» ساخت که آنقدر تحتتاثیر نسخه اصلی بود که بعضی از صحنهها را مشابه نسخه اصلی فیلمبرداری کرد. سومین نسخه موفق درآکولا، نسخه سینمایی فرانسیس فورد کاپولا (1939-) است که در سال 1992 ساخته شد با عنوان «دراکولای برام استوکر».
از 1897 تا به امروز، آثار بسیاری بهدنبال «درآکولا» در تاریخ ادبیات جهان خلق شده است. هرچند «درآکولا» اولین اثر ادبی نبود که تصویری از خونآشام میداد، اما رمان با تاکید روی ابعاد مختلف خونآشام، توانست بهعنوان اولین اثری در تاریخ ادبیات ثبت شود که به شکل علمی و عمومی به پدیهای بهعنوان خونآشام میپردازد. اثری که امروزه از آن بهعنوان «مرکز ادبیات خونآشام» یاد میشود. بهویژه شخصیت کُنت درآکولا، که اولین شخصیتی است که در ادبیات بهعنوان خونآشام معرفی شده است. پیش از «درآکولا»، در ژانر ادبیات کوتیگ، آثاری چون «قلعه اوترانتو» (1764)، «اسرار اودولفو» (1794)، «نورثنگر اَبی» (1817)، «فرانکشتاین» (1818)، «وارنیِ خونآشام» (1947)، «مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید» (1886) و «سوسک؛ یک راز» (1897)، منتشر شده بود. در قرن بیستم نیز نویسندههایی مثل دافنه دو موریه، شرلی جکسون، و آن رایس آثار دخشانی در این سبک به وجود آورند. از نویسندههای معاصر نیز میتوان به استفن کینگ، نیل گیمن، کارلوس روییسثافون، استفانی مایر و مارگارت اتوود اشاره کرد.
تقریبا سیصد سال از خلق اولین آثار ادبیات گوتیک در جهان میگذرد، اما یک دهه است که رمان ژانر در ایران سر زبانها افتاده و نویسندههایی سعی کردند به خلق آثاری در این زمینه دست بزنند. هرچند در پیش از انقلاب در ژانر جنایی و کاراگاهی آثاری از قبیل «فیل در تاریکی» خلق شده بود، اما شاید کمتر اثر ماندگاری باشد که بتوان امروز از آن بهعنوان یک اثر کلاسیک در ادبیات معاصر فارسی نام برد.
از نیمه دوم دهه نود، محمدحسن شهسواری در نشر ققنوس با راهاندازی رمان ژانر، سعی کرد با برخی نویسندههای جوان، به تولید محتوا در این سبک دست بزند. کاوه میرعباسی هم در نشر قطره به ترجمه آثار ادبیات ژانر دست زد. نشر افق، هوپا، قدیانی و پرتقال هم در زمینه ادبیات کودک و نوجوان به خلق آثار رمان ژانر دست زدند و توانستند مخاطبان نوجوان بسیاری را جذب آثار وطنی کنند. از سال 1397 جایزهای نیز تحتعنوان نوفه به ادبیات گمانهزن اختصاص یافته است که تلاش دارد با اعطای جایزه به ادبیات وطنی، در معرفی این آثار و جذب مخاطب کاری تاثیرگذار انجام دهد. برندگان سه دوره این جایزه عبارتاند از: «باران زاد» و «رنسانس مرگ» نوشته ضحی کاظمی، و «ماورا؛ سلسله جنایت بینکهکشانی» نوشته محمدرضا ایدرم. به این سه نویسنده که در حوزه بزرگسال آثاری خلق کردهاند، باید نویسندههایی مثل سیامگ گلشیری هم افزود که رمان «گورشاه» را در همین زمینه نوشته و برنده جایزه ادبیات نوفه در بخش نوجوان شده است.
از دیگر کارهایی که در زمینه معرفی ادبیات ژانر در زبان فارسی شده، بازگشایی یک کتابفروشی اختصاصی در این زمینه است. اولین کتابفروشی تخصصی ادبیات داستانی گمانهزن؛ کتابفروشی راما در تهران. راهاندازی این کتابفروشی ایده ضحی کاظمی بوده، که خود سالها است در این عرصه کتاب نوشته است. کاظمی عقیده دارد نسل امروز که با تلخیهای زیادی در زندگی روزمره مواجه است، از ادبیات روشنفکرانه نقزن خسته شده و همین باعث اقبال و توجه نسل جوان به ادبیات گمانهزن شده است؛ ادبیاتی که با خیالِ بیحدومرز خود، فرصت دوبارهای برای نگاهکردن به جهان و مفاهیم اساسی و پایهای فراهم میکند.
سازندگی