این مقاله را به اشتراک بگذارید
گوته از جمله مهمترین نمادهای دوران کلاسیک آلمان است. او در دورانی به عرصه ادبیات آلمان پا میگذارد که فضای فکری و ادبی آلمان در یکی از درخشانترین دورههای خود به سر میبرد. کسانی چون کانت، هگل، شیلر، هردر، موتزارت، بتهوون و شوبرت از جمله همروزگاران گوته بودهاند. «دیوان غربی – شرقی» گوته در ایران و به واسطه توجه این شاعر آلمانی به حافظ، کموبیش شناخته شده است، اگرچه تا سالها ترجمه کاملی از این دیوان در دست نبود و تنها بخش از اشعار، آن هم نه به صورت دقیق، به فارسی ترجمه شده بود. گوته در سرایش این دیوان بیش از هر چیز تحت تاثیر اندیشه و اشعار حافظ بوده اما این همه ماجرا نیست و شناخت گوته از جهان شرق و شاعران ایرانی تنها محدود به این شاعر کلاسیک ایرانی نبوده است. آشنایی گوته با جهان شرق به دوران کودکی او بازمیگردد. زمانی که او به واسطه تورات، افسانههای هزارویکشب و سفرنامههای موجود تصویری از جهان شرق به دست میآورد. دیگر اینکه شرقشناسی در غرب بعد از رنسانس گسترش زیادی یافت و متفکران غربی به این واسطه بیش از پیش با جهان شرق آشنا شدند. گوته در این بستر و در فضایی که اروپا درگیر جنگهای ناپلئونی است، میل هجرت به شرق مییابد. اروپا در دوران رنسانس، مطلقیت هنجارهای بسته قرون وسطایی را پشت سر میگذارد و در ادامه و در گامی فراتر در راه شناخت فرهنگهای کهن به شرق رومیآورد و به این ترتیب شرقشناسی بدل به نهضتی میشود که سنت آن تا به دوره رمانتیک، یعنی میانه قرن نوزدهم تداوم مییابد. دیوان گوته نمونهای درخشان در همین چارچوب است. این دیوان مفصلترین دفتر شعر او و در عین حال نتیجه تلاش این شاعر کلاسیک آلمانی در راه پایهگذاری ادبیات جهانی در آستانه جهانیشدن رابطه میان ملتهاست. دفترهای ۱۲گانه این دیوان همانگونه که حدادی در مقدمه کتاب به آن اشاره میکند، هرکدام در کنار عنوان آلمانی یک عنوان فارسی، یا عربی هم دارند و شاید هم در تنوع، الگویشان نظام سال با ماهها و فصلهایش باشد، چراکه مثل فصلها، هرباره یک خویشاوندی و همجواری سهگانه در آنها به چشم میخورد. مغنینامه، حافظنامه و عشقنامه، یعنی سه دفتر اول، بیش از همه از شیوه حافظ تاثیر گرفتهاند، در پی آنها سه دفتر نظارهگری و باریکاندیشی، یعنی تفکرنامه، رنجنامه و حکمتنامه میآیند و سپس دفترهای تیمورنامه، زلیخانامه و ساقینامه که پیوستگیشان در عملگرایی و پویندگی است و سرانجام مجموعه سهگانه آخر، یعنی مثلنامه، فارسینامه و خلدنامه با موضوع مشترک دین و ملکوت. اما این اثر گوته در زمان انتشارش و به دلیل فضا و زمینه بیگانهاش و از آن بیشتر محض ابای عوام به جنگهای صلیبی و عقیدتی عادت کرده، استقبال چندانی نیافت، گو اینکه گوته در این میان از شوق شعر فارسی هنوز خوش داشت دفترهای این دیوانش را حتی مفصلتر کند.
بنابراین ضروری دید در راه شناساندن دفتر شعرهای شرقیاش، با پژوهشهایی فشرده در باب میراث مکتوب آسیا، خاصه تاریخ فرهنگ ایران، مجموعه جستاری را با عنوان «یادداشتها و مقالات برای درک بهتر دیوان» پیوست پایانی آن کند.
***
در حاشیه «دیوان غربی – شرقی» گوته
اشعاری برای ادبیاتی جهانی
شرق / مد و مه ۱۶ تیر ۱۳۹۲