این مقاله را به اشتراک بگذارید
در نوشتههای امروزی، به ویژه میان داستاننویسان جوان، بیش از اینکه تعبیرهای خلاقانه، ترکیبهای نو، واژههای مناسب فارسی، اصطلاحات عامیانۀ بجا و زبانآوریهایی از این دست ببینیم، «ی» میبینیم ـ با همین سر و شکل. مثلاً میخوانیم: «هماتاقیام در پیادهروی جلوی خانهیمان بیهوده از سلامتی چشمهایاش برایام گفت.» و در پایانِ نوشته هم میبینیم: «اردیبهشت ۱۳۹۲». بیشتر «ی»هایی که این روزها میبینیم و میخوانیم زائدند و میتوان یا حذفشان کرد و یا سر و شکلشان را تغییر داد و پیوسته نوشتشان. مثلاً در همین مثال:
۱٫ هماتاقی اشتباه است. مثل اینکه به همکارمان بگوییم همکاری و یا به هموطنمان بگوییم هموطنی. بنابراین به کسی که دارای اتاق مشترک با دیگری است «هماتاق» میگویند.۱
۲٫ «کلماتی مانند رهرو، پرتو و جلو، در حالتِ مضاعف، گاهی با صامت میانجیِ ی میآید، مانند پرتوی آفتاب و گاهی بدون آن، مانند پرتوِ آفتاب. آوردن یا نیاوردن صامت میانجیِ ی تابع تلفّظ خواهد بود.»۲ ـ این دستور فرهنگستان است دربارۀ کلماتی مثل پیادهرو و جلو، و نشان میدهد که گرچه آوردن «ی» در این موارد غلط نیست، آنچنان فصیح هم نیست. در همین مثال، آوردن «ی» موجب بدخوانیِ پیادهرو و اشتباه گرفته شدنش با پیادهرَوی شده است.
۳٫ خانهیمان ترکیبِ خانۀ ما و خانهمان است ـ واژهای بینابینی که نه در تلفظ و نه در دستور درست درنمیآید. در مثال، هدف خانهمان بوده است، همان طور که خانهام، خانهات، خانهاش، خانهتان و خانهشان.
۴٫ بیهوده، بیخود، بیراه، بیچاره، بینوا، بیجا و … بسیطگونه هستند، یعنی معنی این واژهها دقیقاً مرکب از معنی اجزایشان نیست مانند بیراه و یا از واژگانی مرکب شده است که در صورت تقطیع، اجزای آنها را نمیشناسیم مانند بیهوده که واژۀ هوده در فارسی امروز کمتر به کار میرود. شکستنِ واژههای بسیطگونه و جدا نوشتنشان فقط به کار زبانشناسان و در مواردی نیز به کار نوآموزانِ زبان فارسی میآید و نامعقول مینماید که ما در نوشتههایمان برای نوشتنِ یک تاریخ ساده، اردیبهشتی را که با این شکل و شمایل سالهاست میخوانیم و مینویسیم، «اردیبهشت» بنویسیم. دانستن اینکه اردیبهشت از چه اجزایی تشکیل شده است فایدهای که برای ما ندارد هیچ، به این ماهِ خوشآبوهوای بهاری ظاهری غریبه و بیمعنی هم میدهد.
۵٫ گرچه سلامتی غلط نیست، اما وقتی میتوان به جای آن از سلامت استفاده کرد، صحیحتر و فصیحتر این است که به کارش نبریم.
۶٫ «ی» در چشمهایاش صامت میانجی است، به این معنی که وقتی دو مصوّت کنار هم قرار میگیرند، برای راحتیِ تلفظ، یک صامت میان آن دو قرار میگیرد. طبق آنچه در دستور خط مصوّب فرهنگستان آمده است، برای نوشتن ضمیرهای شخصی متصل ( َم، َت، َش، ِمان، ِتان، ِشان) در مواردی که کلمهای مختوم به مصوّت باشد، باید از صامت میانجی «ی» استفاده کرد، مثلِ چشمها + َش. نکته اینجاست که این صامت میانجی باید این دو را به هم متصل کند و در نتیجه جدا نوشتنِ آن درست نیست. باید نوشت: چشمهایش.
۷٫ «ی»های پایانی در واژههای برای، کشتی و پِی سه تلفظ گوناگون دارند، به همین دلیل هم در ترکیب با پسوندها شکلهای گوناگونی به خود میگیرند. دو واژۀ آخر در ترکیب با ضمیرهای شخصی متصل با صامت میانجی همزه همراه میشوند: کشتیام، پِیتان و … اما در موردِ برای، احتیاجی به صامت میانجی نیست: برایم، برایت، برایش، برایمان، برایتان، برایشان.
به این ترتیب، امروزه با توجه به گرایشی که به نوشتن «ی» به جای یای کوچکِ بالای «ها» (که عامّه به آن شش کوچک و همزه میگویند)۳ پدید آمده است، بیتوجهی به این نکتهها میتواند متنهایمان را از «ی»های زائد بیالاید. بنابراین، جملۀ مثال را میتوانیم فصیحتر و چشمنوازتر اینگونه بازنویسی کنیم: «هماتاقم در پیادهروِ جلو خانهمان بیهوده از سلامت چشمهایش برایم گفت.» و در پایان هم بنویسیم: «اردیبهشت ۱۳۹۲». خوبیِ دیگرِ این متنِ بازنویسیشده این است که خوانندۀ بزرگسال این متن را سهلتر و سریعتر میخواند، زیرا متن کمحجمتر و راحتخوانتر است:
هماتاقیام در پیادهروی جلوی خانهیمان بیهوده از سلامتی چشمهایاش برایام گفت. ـ اردیبهشت ۱۳۹۲
هماتاقم در پیادهروِ جلو خانهمان بیهوده از سلامت چشمهایش برایم گفت.
اردیبهشت ۱۳۹۲
پی نوشت:
۱ حسن انوری و یوسف عالی عباسآباد، فرهنگ درستنویسی سخن، تهران: سخن، ۱۳۸۵، ص۳۶۱
۲ دستور خطّ فارسی/ مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۰، ص۲۸
۳ محسن باغبانی، مصائب آقای ویراستار، تهران: قطره، ۱۳۸۹، ص۱۴۷
……………
منبع: صفحۀ ادبیات روزنامۀ بهار، شمارۀ ۲۱۸ [دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۲]