این مقاله را به اشتراک بگذارید
معرفی کتاب تاول نوشته مهدی افروزمنش/ حس عجیب توقف زمان
بهاره رهنما
جدا از طرح جلد و ناشر و اسم که بیشک در محبوبیت یک اثر داستانی بیتاثیر نیست، شاید بد نباشد که به تقدیم اول کتابهایی که مایل به خریدشان هستید نگاهی بکنید که اگر تقدیمی وجود داشته باشد میشود بفهمی دلت میخواد این کتاب را بخوانی یا نه و اگر تقدیمی نباشد که اصلا دل آدم میگیرد که چطور بعد پایان یک تالیف یا حتی ترجمه نویسنده یا مترجم کسی را لایق تقدیم این کلمات به او ندانسته، حالا شاید این شخصیتر از بحث طرح جلد و اسم و ناشر است اما برای من واقعا معیار مهمی در خریدن یا برگرداندن کتاب به قفسه کتابفروشی است، این تقدیم اول کتاب. این را گفتم که بگویم کتاب «تاول» از آن کتابهایی است که جز ناشر و طرح جلد و اسم تقدیم اولش هم خودش شبیه یک داستان مینیمال است و عجیب دوست داشتنی است، بعد که جلوتر میروم یک نکته دیگر در نثر و زبانشناسی یا چیدمان لغات اثر غافلگیرم میکند. چیزی لایهلای سطور «تاول» هست مثل بوی عطر یک آدم آشنا که انگار تازه از جایی رد شده و شما هی دارید فکر میکنید، ای وای این عطر؟ کی بود؟ کی این عطرمو میزد؟ و یکدفعه میفهمم یک جنس قرابت قلم بین«تاول» مهدی افروزمنش با خیلی از داستانهای جعفر مدرس صادقی هست و من میگویم این قرابت بیشک ناخواسته است که چنین قرابتهایی وقتی خواسته و عمدی است چیز بیربط و ابتری از آب در میآید و بس !
اما اینکه از نویسندههای نسل بعدتر او یکی حس و حال و رنگ بوی داستاننویسی او را در ذات دارد به گمانم خبر خوبی است، باز که جلوتر میروی هندسه «تاول» حالت را خوب میکند و نمیگذارد تمام روز از خودت جدایش کنی و زمینش بگذاری. این بخش خوشخوانی اثر دیگر فقط مربوط به زبان نیست بلکه مربوط به هندسه درست، پیچیده و در عین حال بیادعا و سادهای است که این کتاب دارد؛ هندسهای که جدا از اینکه در پلات اثر به درستی و محکم جا افتاده و استفاده شده در روابط بین آدمهای یک محله که روایت یک فاجعه با بازیگران بسیار ساده کوچه و بازار را روایت میکند در فصلهای کوتاهی با بازیگران قهرمان آن فصل به درستی و خوبی و البته جرعه جرعه تا مرگ پیشت میبرد بیآنکه خودت هیچ بفهمی و البته شخصیتپردازی خوب و چند لایه تکتک این قهرمانهای کوچه و بازار فصل فصل تاول و جزییات عجیب به یاد ماندنی و جادوییشان را باید به این هندسه خوب اضافه کنم، آخر اینکه من منتقد ادبی نیستم اما سالهاست که در نشریات کتاب معرفی میکنم اما تاول به جرات یکی از بهترینهای خواندهها و پیشنهادهای من در این سالهاست.
شاید برای همین این روزها از نوشتن یادداشت برای معرفی این کتاب و این نویسنده عجیب ذوق زده بودم چون این کتاب حس عجیب توقف زمان را بعد مدتها در من زنده کرد. تمام لحظات یک روز سخت قبل از اجرای باغ آلبالو: من از پشت چراغ قرمز تا مطب دکتر تا اتاق گریم تا لحظات قبل تمرین تا قبل خواب و بعد دوباره چشم باز کردن و خواندن حالا یک صفحه بیشتر… پیشنهادش میدهم چون مدتها بود یادم رفته بود کتاب خوب چه جادوی خوبی برای کندن از دنیای این روزهاست ومن فکر میکنم پیشنهاد خوبی است چون اینهمه شوق نمیتواند خیلی سلیقهای باشد،.
تاول / چاپ دوم/ مهدی افروزمنش/ نشر چشمه.
اعنماد/ مد و مه/ پنج شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳
1 Comment
ناشناس
خوب بود