این مقاله را به اشتراک بگذارید
در سینما های مردمی چه خبر است؟
صفهای بلندِ روزهای کوتاه
سهامالدین بورقانی
مهمترین ویژگی صفهای بلند روبهروی سینماها در روزهای جشنواره فیلم فجر، مطلعشدن از آخرین خبرها و اطلاعات مربوط به فیلمهاست. بیشتر کسانی که در صفها منتظر خرید بلیت هستند، دختران و پسران جوانی هستند که مشتاقانه گاهی حتی تا چندساعت در انتظار ورود به سینما هستند؛ انتظاری که گاهی بینتیجه میماند و بلیتی برای فروش باقی نمیماند. البته تکوتوک افراد مسنتر و بهندرت پیرها هم دیده میشوند. سینما فرهنگ از جمله سینماهایی است که با داشتن دو سالن کار خود را برای نمایش فیلمهای جشنواره آغاز کرده است.
از یکی از پسرهای جوانی که در صف طولانی فیلم «من دیگو مارادونا هستم»، ساخته بهرام توکلی ایستاده، میپرسم مهمترین دلیلی که حاضری در این صف طولانی برای تماشای فیلم بایستی چیست؟ میگوید بههرحال فضای جشنواره حسوحال خودش را دارد و همین ایستادن در صف هم برای خودش عالمی دارد. ضمن اینکه میگوید ممکن است برخی فیلمها بعد از جشنواره به نمایش درنیایند و به همینخاطر نمیخواهد این فرصت را از دست بدهد. فرد دیگری که یکی، دونفر با ما فاصله دارد میان صحبتهای ما میپرد و میگوید امسال همه فیلمها اکران میشوند و همه هماهنگیها را کردهاند تا قضیه سال گذشته تکرار نشود؛ و هر فیلمی که در ایام جشنواره روی پرده برود بعد از آن هم اکران خواهد شد.
فرد میانسالی را پیدا میکنم که مجله فیلم در دست دارد و سخت مشغول مطالعه اطلاعات مربوط به فیلمهاست. در مورد دلیل انتخاب این فیلم میگوید، همه کارهای بهرام توکلی را دیده است و دوستشان داشته. بهویژه «اینجا بدون من» را خیلی پسندیده و اضافه میکند او نشان داده کارگردان مهمی است. معتقد است این فیلم هم فضای طنز دارد و حتما باید ارزش دیدن داشته باشد. از صف بیرون میزنم و به سمت گیشه میروم. مرد جوانی کاغذی در دست دارد و عده زیادی هم دورش حلقه زدهاند تا اسامیشان را یادداشت کنند. در جواب این سوال که آیا بلیت به همه میرسد، میگوید: اسامی از صبح نوشته میشوند و بعد برمبنای آن صف تشکیل میشود؛ بلیتها هم چنددقیقه قبل از شروع فیلم فروخته میشوند. اما با این صف طولانی قطعا به خیلیها نخواهد رسید. بر اساس صحبتهای او، روز جمعه برای ثبتنامم در فهرست فیلم «رخ دیوانه» و «دوران عاشقی» دوباره مقابل سینما فرهنگ حاضر شدم. همهمهای برپا بود و صدای اعتراض تعداد زیادی از تماشاگران بلند. علت را از چندنفر جویا و متوجه شدم که مدیر سینما تصمیم جدیدی مبنیبر حذف ثبتنام گرفته است. خانم جوانی که روبهروی گیشه ایستاده بود، میگوید: این سیستم جدید کاملا غلط و نامنصفانه است. الان ساعت ۱۱صبح است و همه برای خرید بلیت «رخ دیوانه» که اولی ساعت سه عصر و دومی هشت شب اکران میشود، صف کشیدهاند. پسر نوجوانی میگوید ما دوست داریم بیاییم و فیلمها را ببینیم ولی با این اوضاع باید ساعتها در صف باشیم، تازه معلوم نیست موفق شویم یا نه. کاش لااقل مثل بقیه سینماها روی تشکیل صف نظارت میکردند و تا یکی، دوساعت پیش از شروع فیلم اجازه نمیدادند مردم در صف بایستند. با این تفاسیر تصمیم گرفتم سری هم به سینما آزادی بزنم. فیلم «دوران عاشقی» قرار است ساعت هشت شب در سالن اصلی این سینما به نمایش درآید. ساعت ٧:٣٠ شب است اما صف بلیت عریضوطویلتر از آن است که فکرش را میکردم. بهجز این فیلم، از «کوچه بینام» هاتف علیمردانی هم استقبال خیلی خوبی شده و صفی بهمراتب طولانیتر از «دوران عاشقی» دارد. با ناامیدی از نفر جلوییام میپرسم که چه مدت در صف است و اینکه به نظر میرسد بلیت به ما نرسد. با خیالی آسوده میگوید، ١٠دقیقه پیش رسیده و جای نگرانی نیست. فوقش روی زمین مینشینیم! ٣٣سال از اولین دورهای که جشنواره فیلم فجر برگزار شد، گذشته اما مسوولان جشنواره و سینماها هنوز نتوانستهاند سازوکار دقیقی برای فروش بلیتهای آن طراحی کنند. بازارسیاه بلیتها داغ است و صفها هم نظم و قاعده خاصی ندارند. امسال که گذشت. کاش برای سالهای بعد فکری جدی شود./ شرق