این مقاله را به اشتراک بگذارید
کوچه بی نام از فیلمهای موفق جشنواره امسال محسوب می شد، بایک بازی فوق العاده از باران کوثری که مرکز ثقل و نقطه قوت آن محسوب می شد. این فیلم جایگاه علیمردانی را به عنوان یکی از چهره های مستعد فیلمسازی ایران تثبت کرد. فیلمسازی که در آینده فیلمهای بهتری از او می توان انتظار داشت.
هاتف علیمردانی، کارگردان «کوچه بینام»:
آنچه بلدم خرج میکنم
بهناز شیربانی
هاتف علیمردانی، مسیر غیرمتعارفی را برای فیلمسازی در پیش گرفته. او در ابتدا با ساخت فیلمهایی در ژانر سینمای کودک شناخته شد، به مرور ساخت فیلمهایی در گونه اجتماعی را تجربه کرد و در نهایت به فیلمهای «بهخاطر پونه» و «مردن به وقت شهریور» رسید. امسال هم شاهد فیلم «کوچه بینام» از او در جشنواره فیلم فجر بودیم.
«کوچه بینام» نسبت به ساختههای پیشین شما به نظر اثر کاملتری میرسد؛ هم بهلحاظ ساختار و هم فیلمنامه. قصه این فیلم چطور شکل گرفت؟
به نظرم هر کارگردان فیلمبهفیلم کاملتر و تجربیاتش نیز بیشتر میشود. قطعا تجربیاتم هم طی سالهای فیلمسازی بیشتر شده است و شاید نگاه دقیقتری پیدا کردهام. آنچه مسلم است این است که در ابتدای راه هستم و در هر فیلمی که میسازم طبعا آنچه بلدم را خرج میکنم و با تمام اعتقادم این کار را انجام میدهم. مسلما در این راه اشتباهاتی هم داشتیم.
فکر میکنم یکی از این اشتباهها سال گذشته در فیلم «مردن به وقت شهریور» بهوضوح مشخص بود. چون قبل از آن فیلم «بهخاطر پونه»را ساختید که بازتاب مطلوبی میان منتقدان نداشت و شاید بهنوعی انتظار ساخت چنین فیلمی را از شما نداشتیم… .
من فیلمسازی را با کار کودک آغاز کردم. ساخت فیلم «فراری از بگبو» محصول شرایط دورانی بود که در آن زندگی میکردم. در ابتدای ساخت فیلم «خداحافظتهران»، این فیلم، یکسال دچار ممیزی شد. در این فیلم با بازیگران خوبی قرارداد بستم که مبلغ قراردادشان کم هم نبود و پروژه بهدلیل مشکلاتی تعطیل شد و در این شرایط برای بازگشت سرمایه مجبور شدم فیلمی بسازم که مینیمالیستیتر باشد و تا حدی بتوانم با ساخت آن ضررهای فیلم «خداحافظ تهران»را جبران کنم. این اتفاق منجر به ساخت فیلم «فراری از بگبو» شد. فیلم هزینه پایینی داشت و فروش آن به من کمک کرد تا فیلم «بهخاطر پونه»را بسازم. طبعا اشتباهاتم را در فیلم «مردن به وقت شهریور» میپذیرم. اما فیلم «کوچهبینام» اولین فیلم من است که در زمان ساختش به مشکل مالی چندانی برنخوردم.
برگردیم به «کوچه بینام». فیلمنامه فیلم سوالاتی را مطرح میکند. چرا به سمت تصویرکردن خانوادهای مذهبی رفتید و اصلا لزوم پررنگکردن رفتارهای بیرونی آنها چه بود؟
طبعا مشکلات بسیاری از فیلمسازان ما این است که وقتی فیلمنامهای مینویسند تنها نگاه بخشی از جامعه را در نظر میگیرند و بهنوعی فراگیر نیست و با فضای رئالیستی موجود تفاوتهایی دارد. آدمهای«کوچهبینام»، آدمهای واقعی این کشور هستند؛ آدمهایی که هرروز دوروبرمان میبینیم و با آنها معاشرت میکنیم. همه این افراد وجود خارجی دارند و من از نزدیک با این آدمها زندگی کردهام. فرق میان یک فیلم خوب و بد را تنها قصه مشخص میکند و من در این فیلم سعی کردم قصه خوبی روایت کنم و امیدوارم موفق بوده باشم.
با حرف شما موافقم که آدمهایی از این جنس در اطراف ما هستند و زندگی میکنند. اما قطعا تصویرکردن آنها و جزییاتی که میتوان در رفتارشان دید، از آنها آدمهای قابلباوری میسازد. با این حال شخصیتی که فرشته صدرعرفایی در فیلم نقش آن را ایفا میکند، به نظرکمی غلوآمیز به نظر میرسد. چرا؟
تصویرکردن خانم مذهبی که خانم صدرعرفایی نقش آن را ایفا میکرد از آن نقشهایی بود که به شدت نیاز به مراقبت داشت. با خانم صدرعرفایی هم ساعتها درباره این شخصیت صحبت کردیم. سعی ما هم این بود که او از المانهای مذهبی برای رفتارش استفاده کند، اما با این شرط که به قول شما غلوآمیز نباشد. طبعا این شخصیت باید کنشهایی در ارتباط با جنس نقش ارایه دهد که به اصطلاح بیرون نزند و به نظرم خانم صدرعرفایی تمام تلاشش را کرد و بازی خوبی ارایه داد. او بازیگر بسیار خوبی است و از نقش تحلیل درستی داشت.
با این نگاه به نظر میرسد در «کوچه بینام» روی تیغ حرکت کردید. نظرتان چیست؟
خوشبختانه طیف زیادی از منتقدان با تفاوت در سلیقه و نگاه این فیلم را دیدند و برداشتهای خوبی از فیلم داشتند و درست میگویید. این سوژه لبه تیغ حرکت میکرد اما مراقب این موضوع بودم که برداشت نادرستی از فیلم نشود و نیت من چیزی جز ساخت یک فیلم خوب نبود. آدمهای مذهبی بسیاری با فیلم ارتباط برقرار کردند و امیدوارم در اکران عمومی نیز همین اتفاق بیفتد. قطعا ادعا نمیکنم که فیلم خوبی ساختم اما تمام تلاشم را کردم.پپ
سال گذشته استقبال خوبی از فیلم پیشینتان «مردن به وقت شهریور» نشد، فکر میکنید امسال میتوانید با این فیلم نظر مساعد مردم و منتقدان را جلب کنید؟
من هم مثل کارگردانهای دیگر مدام تجربه میکنم و در هر فیلم هر آنچه بلدم را خرج میکنم و تلاشم را میکنم که فیلم به فیلم بهتر شوم. گاهی آنچه انتظار دارم اتفاق نمیافتد. اما میخواهم مردم و منتقدان با صبر بیشتری فیلمهای جشنواره را ببینند. سال گذشته شاهد اتفاقات خوبی در برج میلاد نبودیم. کارگردانهای بزرگی با تمسخر مواجه شدند که حقشان نبود. موضوع این است که قطعا آن کارگردان تمام تلاش خودش را برای ساخت فیلم انجام داده و اگر حاصل کار آن چیزی نیست که ما انتظار داریم قطعا توهین کردن اتفاق بسیار بدی است. سعی کنیم کمی سالمتر فیلم ببینیم. فیلمسازان قشر مظلومی هستند. خصوصا فیلمسازان مستقل که بیش از هر کس دیگری دلش برای فیلم میسوزد و سعی میکند کار خوبی ارایه کند.