این مقاله را به اشتراک بگذارید
پارسا ریاحی
«درسگفتارهای ادبیات اروپا» و «درسگفتارهای ادبیات روس» عنوان دوکتاب از ولادیمیر نابوکف است که بهتازگی با ترجمه فرزانه طاهری در نشر نیلوفر منتشر شده است. درسگفتارهایی که در این دوکتاب گرد آمدهاند، حاصل تدریس نابوکف در کالج ولزلی و دانشگاه کرنل هستند و شکل ارایه آنها در کلاسهای درس نابوکف در این کتاب حفظ شده است. در کتاب «درسگفتارهای ادبیات اروپا»، نابوکف به نویسندگان شاخص کلاسیک تا مدرن ادبیات اروپا (نویسندگان بریتانیایی، فرانسوی و آلمانی) پرداخته و جین آستین، چارلز دیکنز، گوستاو فلوبر، رابرت لویی استیونسن، مارسل پروست، فرانتس کافکا و جیمز جویس نویسندگانیاند که اثری از آنها مورد بررسی قرار گرفته است. نابوکف درسگفتارهایش را براساس نوع نگاه خود به داستاننویسی ارایه میداد و براساس همین نگاه به سراغ بررسی آثار نویسندگان دیگر میرفت.
او در این درسگفتارها بهجای پرداختن به ایدههای کلی به سراغ جزییات داستانها رفته و خودش درباره شیوه کارش در دانشگاه گفته: «در دوران کار دانشگاهیام تلاش کردم اطلاعات دقیق درباره جزییات را در اختیار دانشجویان ادبیات قرار دهم، اطلاعاتی دقیق درباره ترکیباتی از این جزییات که جرقه حسی را میزنند؛ جرقهای که بدون آن کتاب مرده است. از اینجنبه، ایدههای کلی هیچ اهمیتی ندارند. هر آدم ابلهی میتواند رئوس موضع تالستوی در قبال زنا را دریابد، اما خواننده خوب، برای آنکه از هنر تالستوی لذت ببرد، باید بخواهد که برای مثال ترتیب واگنهای قطارهای شبرو صدسال پیش مسکو-سنتپترزبورگ را مجسم کند. نمودار در این موارد بسیار مفید است. آموزگاران بهجای استمراربخشیدن به مزخرفات خودنمایانه سرفصلهای هُمروار و پررنگولعاب و شکمی، نقشه دوبلین را تهیه و روی آن مسیرهای درهمپیچیده حرکت بلوم و استیون را به روشنی مشخص کنند. بدون ادراک بصری هزارتوی شمشادها در منسفیلدپارک، رمان بخشی از جذابیت سهبعدنگاری خود را از دست میدهد و اگر نمای خانه دکتر جکیل در ذهن دانشجو به روشنی بازسازی نشود، لذتبردن از داستان استیونسن کامل نخواهد بود». نابوکف تاکید دارد که هر اثر هنری همواره «خلق جهانی تازه» است و ازاینرو در مواجهه با آن باید پیش از هرچیز این جهان تازه را با دقت وارسی کرد، بهگونهای «که انگار همین حالا خلق شده است و به آن جهانهایی که قبلا میشناختهایم هیچ ربطی ندارد. وقتی که این جهان تازه را به دقت وارسی کردیم، آنوقت و فقط آنوقت است که میتوان به رابطه آن با جهانهای دیگر، با شاخههای دیگر دانش پرداخت».
نابوکف در درسگفتارهایش، برخلاف بسیاری از کتابها و شیوههای دیگر آموزش داستاننویسی، ادبیات را به چند فرمول حاضر و آماده فرونکاسته بلکه از وجوه مختلف و با رویکردی مشخص به سراغ ادبیات رفته است. به اعتقاد نابوکف، یک نویسنده بزرگ ترکیبی از «داستانگو»، «آموزگار» و «افسونگر» است اگرچه درنهایت وجه افسونگری نویسنده است که دستبالا را پیدا میکند و او را تا حد نویسندهای درجهیک بالا میکشد: «این سهوجه یک نویسنده بزرگ -جادو، داستان، درس- این قابلیت را دارند که درهمآمیزند، در تلالو یکپارچه و یگانهای جلوهگر شوند، زیرا جادوی هنر شاید در خود استخوانهای داستان، در مغز استخوان تفکر باشد. شاهکارهایی میبینیم ساخته از تفکر خشک و روشن و سازمانیافته که در ما لرزشی هنری ایجاد میکنند؛ لرزشی به همان قدرت که رمانی مثل منسفیلدپارک در ما برمیانگیزد یا هریک از تصویرسازیهای حسی دیکنزی. به نظر من، فرمول خوب برای آزمودن کیفیت یک رمان، در درازمدت، درآمیختن دقت شعر با شهود علم است.
برای تنسپردن به لذت آن جادو، خواننده خردمند کتاب یک نابغه را نه با دلش و نه آنقدرها با مغزش، که با تیره پشتش میخواند. در آنجاست که آن مورمور افشاگر رخ میدهد، گرچه به وقت خواندن باید کمی فاصله بگیریم، کمی جدا بمانیم. بعد با لذتی که هم حسی است و هم عقلی، هنرمند را تماشا میکنیم که قلعه مقواییاش را میسازد و تماشا میکنیم که قلعه مقوایی او به قلعهای زیبا از فولاد و شیشه بدل میشود». نگاه نابوکف به ادبیات و توجه او به جزییات و مفصلهای داستانها، باعث شده تا درسگفتارهای او هم برای خوانندگان ادبیات و هم برای کسانی که میخواهند به داستاننویسی بپردازند خواندنی و پر از نکات بدیع باشد. نابوکف در «درسگفتارهای ادبیات روس»، به سراغ تالستوی، تورگنیف، چخوف، داستایفسکی، گورکی و گوگول رفته و البته در این کتاب برخلاف «درسگفتارهای ادبیات اروپا»، به زندگینامه و آثار دیگر نویسندگان هم توجه داشته و بعد از آن به سراغ اثر اصلی رفته است. بهعبارتی نابوکف در این درسگفتارها شیوههای معمول تدریس آکادمیک آن زمان را بیشتر مدنظر داشته است. «درسگفتارهای ادبیات روس» سالها پیش با ترجمه فرزانه طاهری منتشر شده بود، اما برای چاپ جدید، مترجم تجدیدنظری اساسی در ترجمه قبلی کرده است.