این مقاله را به اشتراک بگذارید
تئاتر ملی و گذر از نمایشهای ایرانی
به استقبال ۵٠سالگی «سنگلج»
سیدیونس آبسالان
یکی از اصلیترین راههای رسیدن به تئاتر ملی ایران گذر از نمایشهای ایرانی است و برای شناخت هرچه بیشتر نمایش ایرانی باید مطالعه همهجانبهای را در اسطورهها، مناسک، افسانهها، ادبیات، تاریخ، باورها و اعتقادات دینی، مذهبی و ملی و حتی قومی آغاز کرد. هنرمندی که شناخت کافی از تاریخ، جامعه و فرهنگ کشورش نداشته باشد، اثرش به بیهویتی فرهنگی سمتوسو پیدا میکند و قادر به خلق زبان خاص برای پیوند هرچه بیشتر با مردمش نیست. نگاه مردمی و بومی یکی از مولفههای ممتاز نمایش ایرانی است. این هنرمند بهدنبال کشف ارتباطات تازه با فرهنگ و جامعه خویش است؛ نگاهی جستوجوگر که شیوههای دیروز زندگی و ربط آن با حقایق درونی انسان امروزی را در پیوندی خلاق و زنده با طرح مضامین اجتماعی به زبان والای نمایش ابراز میدارد. تئاتری که شناسنامه یک ملت را همپا با ارزشهای فرهنگی جامعه بهمثابه پرچم یک سرزمین هویدا میکند؛ «تعزیه» و «تقلید» دوگونه اساسی نمایش ایرانی بهشمار میرود که هرکدام بهطور جداگانه بخشی از ذوقیات و خلقیات ایرانی را ابراز میدارند. تماشاخانه سنگلج که همزمان با برگزاری نخستین جشنواره «نمایشهای ایرانی» در مهرماه١٣۴۴ افتتاح شد، سابقهای بس طولانی در این عرصه دارد.
این تماشاخانه یکی از قدیمیترین تماشاخانههای تهران محسوب میشود که همچنان نیز مورد اقبال علاقهمندان به هنر نمایشهای ایرانی است. مشکلی بین پیمانکار تالار وحدت و وزارت فرهنگ و هنر پیش میآید که وزارت برای جبران کسری کمکاری پیمانکار، ساخت تماشاخانه سنگلج را در یکقواره زمین واقع در محله «سنگلج تهران و ضلعجنوبیغربی» پارکشهر به وسیله مهندس بابایان، مدیرعامل شرکت بهساز نو به ساخت این تماشاخانه اختصاص و آن را هدیه میدهد. این تماشاخانه با زیربنایی به مساحت هزارو٣۴مترمربع ساخته شده و در مهرماه١٣۴۴ همزمان با برگزاری نخستین جشنواره نمایشهای ایرانی افتتاح شد. یکی از جاذبههای تصویری که نگاه هر بینندهای را به تماشاخانه سنگلج جلب میکند، تابلوی معرق کاشی به ابعاد سهمتردر١۴متر است که سال١٣۴٣ توسط دکتر سیما کوبان طراحی و توسط گروه کاشیسازی هنرهای زیبا ساخته شده است و بر سردر تماشاخانه سنگلج خودنمایی میکند. تماشاخانه سنگلج در آن زمان بهلحاظ تجهیزات فنی نور و صدا و اکوستیک کاملترین سالن بوده و با وجود امکانات صحنهای همچون سن گردان و میلههای بالابرنده و دکور از ویژگیهای خاصی برخوردار بوده که متاسفانه در بازسازیهای بعد از انقلاب سن گردان حذف میشود.
تماشاخانه سنگلج در آغاز دهه۵٠ برای جذب تماشاگر بیشتر و برای نخستینبار در سال١٣۵٢ نمایش غیرایرانی بازرس نوشته نیکلای گوگول به کارگردانی عزتالله انتظامی را در آنجا اجرا میکند که اتفاق بیسابقهای بوده و البته دیگر تکرار نمیشود. تماشاخانه سنگلج پس از شب افتتاح در اختیار گروه هنر ملی به سرپرستی عباس جوانمرد قرار میگیرد که بعدها علاوهبر این گروه، گروه «مردم» به سرپرستی علی نصیریان، گروه «شهر» به سرپرستی جعفر والی، گروه «امروز» به سرپرستی داوود رشیدی، گروه «جوان» به سرپرستی اسماعیل شنگله و گروه «میترا» به سرپرستی خلیل موحددیلمقانی که وابسته به اداره هنرهای دراماتیک بودند و با کمک مالی وزارت فرهنگ و هنر فعالیت میکردند، آثار نمایشی خود را تولید و در این تماشاخانه اجرا میکردند. در این گروههای نمایشی کارگردانانی همچون عباس جوانمرد، علی نصیریان، جعفر والی، عزتالله انتظامی، داوود رشیدی، رکنالدین خسروی، بهرام بیضایی، محمود استادمحمد و… فعالیت داشتند که اغلب بهعنوان نویسنده آثار خود نیز بودند و همچنین از نمایشنامههای نویسندگانی مثل غلامحسین ساعدی، خلیل موحددیلمقانی، اکبر رادی، بیژن مفید، محسن یلفانی، منوچهر رادین، بهمن فرسی، محمود دولتآبادی، کورس سلحشور، بهزاد فراهانی، حسین مکی، آرمان امید، محمود رهبر، حمید نعمت و عنایتالله احسانی نیز استفاده میکردند. با بهوجودآمدن این شرایط برای نخستینبار در تاریخ تئاتر ایران، اجرای تئاتر با حمایت دولت به دوران طلایی تئاتر ایرانی رسید و از این راه بود که تعداد زیادی از نمایشنامهنویسان ایرانی، کارگردانان خلاق و مبتکر، بازیگران هنرمند و ستارگانی که هم بر تارک تاریخ تئاتر میدرخشند و هنوز در حافظه تاریخی مردم این مرزوبوم جلوهگرند و البته طراحان صحنه و دکور و نورپردازانی شایسته و سزاوار… . همچنانکه اشاره شد، تماشاخانه سنگلج در آغاز کار خود با سرپرستی اداره هنرهای دراماتیک فعالیت داشت و یکشورای هنری بر نحوه تولید و کیفیت آثار هنری و نمایشی و عملکرد گروههای نمایشی نظارت کامل داشت که متشکل از هنرمندانی چون عباس جوانمرد، عظمت ژانتی، جلال ستاری، علی نصیریان، داوود رشیدی و عزتالله انتظامی بودند.
پس از انقلاب اسلامی در سال١٣۵٩ اداره این مجموعه از وزارت فرهنگ و آموزشعالی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتقال یافت و زیرنظر مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد فعالیت خود را ادامه داد.
کسانی که مدیریت و سرپرستی تماشاخانه سنگلج تهران را از آغاز تاکنون برعهده داشتهاند، عبارتند از عظمت ژانتی، علی نصیریان، فرخ ساجدی، دکتر طباطبایی، سعید نصیریان، مجید جعفری، علی حیدری، صدیقینژاد، جواد افشیننژاد، محسن اکبریان، کیوان نخعی، محمود فرهنگ، مصلح تهرانی، اتابک نادری، پریسا مقتدری و سیدیونس آبسالان.
تماشاخانه سنگلج بعد از انقلاب چندبار مورد بازسازی قرار گرفته است؛ در سال١٣۶٧با تعمیر اساسی مواجه شد و طی سال قسمتهای مختلف این تماشاخانه در حال تعمیر بود و در همین سال بود که سن ِ گردان این سالن متاسفانه حذف شد و دومین تعمیرات اساسی این تماشاخانه در زمان مدیریت اتابک نادری در سال١٣٨۵ شکل گرفت که تغییرات اساسی در آن شکل میگیرد و در همین دوره است که قدمت و کیفیت این تماشاخانه بهمثابه یک اثر ملی مورد توجه قرار میگیرد و از طریق سازمان میراثفرهنگی به ثبت میرسد. از طرفی از اسناد بهجامانده از سالهای١٣۵٢به بعد در تماشاخانه سنگلج چنین برمیآید که در آن سالها بخشی از زمین مجاور تماشاخانه جهت توسعه و ایجاد فضای کارگاههای دکور، لباس، گسترش فضای سالن انتظار، نصب تاسیسات و پلاتوی تمرین گروهها خریداری شده و حتی شرکت پیمانکار معین از سوی وزارت فرهنگ و هنر وقت نسبت به ارایه نقشه، گودبرداری عملیات اجرایی و ساختمانی آن نیز کارهای قابلتوجهی انجام داده که متاسفانه در سال١٣۵۶ بهدلیل مشکلات مالی و بودجه، این طرح عمرانی متوقف میشود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال١٣۶۶ همزمان با مدیریت دکترعلی منتظری بر مرکز هنرهای نمایشی جناب کاظم صدیقینژاد مدیروقت تماشاخانه سنگلج در جریان تخریب و بازسازی ضلع شرقی تماشاخانه به این موضوع پی برده و با حمایت جناب علی منتظری، پیگیری طرح بار دیگر در دستور قرار میگیرد اما با توجه به اینکه خرید زمین از سوی وزارت فرهنگوهنر وقت در سالهای پیش از انقلاب بهصورت رسمی و قطعی نبوده، مالک، زمین را مجدد فروخته و سند قانونی آن را نیز به مالک جدید انتقال داده که در نتیجه ساختمان شهرداری منطقه در آن احداث و سرانجام این پیگیری بهدلیل قطعیت حقوقی انتقال سند به سرانجام نمیرسد. تا اینکه در سال١٣٨٩پس از بازسازیهای اساسی تماشاخانه در زمان مدیریت اتابک نادری به استناد نامهنگاریهای سالهای ۵۴ و دهه۶٠، طرح توسعه تماشاخانه سنگلج و ایجاد موزه یا نمایشگاه دایمی تئاتر بار دیگر توسط ایشان و با همراهی استاد عزتالله انتظامی هنرمند پیشکسوت و شهیر سینما و تئاتر و عضو شورایعالی خانه هنرمندان ایران جهت بررسی و همراهی سایر هنرمندان صاحبنام عرصه تئاتر طی نامههای شماره ١٠۶٢۶۵٠به تاریخ ١٨/١٠/٨٩ و ٣٨٣٨١۵ به تاریخ ٧/١٠/٩١رسما طرح توسعه سنگلج را به شهرداری تهران ارایه میدهند. در این نامه از شهرداری تهران درخواست شده بود تا ساختمان مجاور تماشاخانه یعنی همان زمین یادشده که در حال حاضر متعلق به شهرداری تهران بوده و ادارهکل حقوقی شهرداری تهران در آن مستقر است، با توجه به سیاستهای شهرداری و شورای شهر در گسترش اماکن و فضاهای فرهنگی و هنری تغییر کاربری داده و به تماشاخانه اهدا و معلق شود. در صورت اجراییشدن این طرح و الحاق ساختمان یادشده میتوانیم با طراحی و اندک تغییرات داخلی علاوهبر افزایش فضای سالن انتظار در طبقه همکف، یکبلکباکس (سالن بدون قاب) با ظرفیت صدنفر و چندینپلاتو و فضای تمرین و آمادهسازی نمایش، نمایشگاه دایمی تاریخ تئاتر ایران و همچنین فضای باز ساختمان و حیاط برای اجراهای گذرگاهی و میدانی و تعزیهخوانی و از همه مهمتر پارکینگ وسایلنقلیه تماشاگران بهره برد که اجرای آن میتواند اتفاق فرخنده و مهمی را برای احیا و استمرار تئاتر ملی ایرانی رقم بزند و با توجه به قول جناب شهردار به هنرمندان پیگیر به این مهم در سال آتی بسیار امیدواریم. در حمایت از طرح و آرزوی دیرینه و تقریبا ۴٠ساله هنرمندان علاوهبر عزتالله انتظامی و داوود رشیدی که هرکدام نامههای جداگانهای برای شهردار محترم تهران نوشتهاند، پیشکسوتان دیگری چون جمشید مشایخی، علی نصیریان، بهزاد فراهانی، ایرج راد، داوود فتحلیبیگی و … و نیز ٣٩٧هنرمند فعال عرصه تئاتر در اردیبهشتماه سال١٣٩١با امضای طوماری از شهردار تهران درخواست عملیاتیشدن این طرح و واگذاری آنرا به مجموعه تماشاخانه سنگلج داشتهاند چراکه باور دارند تماشاخانه ارزشمند سنگلج که روزگاری محل تجربهاندوزی و پرورش بزرگان و مفاخر ادب و هنر ایران بوده است، در جغرافیای اداری و مالکیتی نهاد، سازمان یا اشخاص خاصی نیست، بلکه این بنای ارزشمند متعلق به تاریخ هنر این مرزوبوم است و حفاظت، توسعه و تجهیز آن یک وظیفه ملی و میهنی است.
شرق