این مقاله را به اشتراک بگذارید
خسرو پارسا و ترجمه / به بهانه تجدید چاپ «پسامدرنیسم در بوته نقد»
نگاه به کتاب «پسامدرنیسم در بوته نقد» کار خسرو پارسا ، انتشارات آگاه
همزمان با فروپاشی بلوک شرق و آغاز سالهای شاد دهه ٩٠ میلادی، نهتنها واقعیت اجتماعی دگرگون شد بلکه نظریه اجتماعی نیز تحولی بزرگ را از سر گذراند: فوران نظریاتی که نام عام «پستمدرن» را بر خود مینهادند و اعلام پایانها، پایان تاریخ، پایان ایدئولوژی، پایان کلانروایتها، … . این روندی بود که از اواخر دهه ١٩۶٠ با سیادت نولیبرالیسم آغاز شده و سقوط دیوار برلین تنها نتیجه محتوم آن بود. پستمدرنیسم البته گاه به دورانی اشاره داشت که آمده بود و گاه به مجموعهای از جنبشهای فکری که نه فقط نظرات متعارضی را بیان میکردند بلکه موضوعاتی را در بر میگرفتند که بهزحمت همپوشانی داشتند، موضوعاتی چون سیاست، ادبیات، هنر، تاریخ، اقتصاد، زبانشناسی، اخلاق، کیهانشناسی، الاهیات، روششناسی، آموزش و غیره. لارنس کهون لااقل به سه برداشت از پستمدرنیسم اشاره میکند: در نظر برخی، پستمدرنیسم مترادف است با آخرین فرار از میراث ملالآور الاهیات، متافیزیک، اقتدارگرایی، استعمار، نژادپرستی و سلطه اروپای مدرن. در نظر برخی دیگر، معرف کوششی است از سوی روشنفکران چپگرا برای نابودی تمدن غربی. و در نظر بعضی دیگر برچسبی است بر جمع کودنی از نویسندگان مرموز و مبهمنویس که در حقیقت از چیزی سخن نمیگویند.
حدود دو دهه پیش زمانی که تب پستمدرنیسم در ایران بالا گرفت، کتابی منتشر شد با عنوان «پسامدرنیسم در بوته نقد»، دربردارنده مجموعه مقالاتی از متفکران و نویسندگان چپگرا در نقد پستمدرنیسم، نویسندگانی چون الن میکسینز وود، جان بلامی فاستر،تری ایگلتون، فردریک جیمسون، دیوید مکنالی، اعجاز احمد و دیگران. این کتاب، با ترجمه گروهی از مترجمان به ویراستاری خسرو پارسا، صرفنظر از انتخاب مقالاتی مناسب در نقد پستمدرنیسم، پاسخی بود به انبوهی از مباحث متنوع که هرروز تحت این عنوان خودنمایی میکرد، چنانکه پارسا در مقدمه نیز به این مسئله اشاره میکند: «شاید جدیترین ایراد درباره آنچه کلا پسامدرنیسم خوانده میشود، برهمانباشتن دیدگاههایی است که نهتنها منسجم یا در یکجهت نیستند، بلکه در مواردی یکدیگر را نفی میکنند». البته میکسینز وود در مقاله «دستور کار پسامدرن چیست» میکوشد فهرستی از درونمایههایی را ارائه کند که ذیل پستمدرنیسم میگنجند: تمرکز بر زبان، فرهنگ و «گفتار» در مقابل رد علایق سنتی اکونومیستی، رد دانش تمامیتگرا و ارزشهای کلی بهنفع تأکید بر «تفاوت» و هویتهای ویژه بسیارمتنوعی نظیر جنسیت، نژاد، قوم و گرایش جنسی، تفاوت مبارزهها و ستمهای خاص و متمایز، پافشاری بر ماهیت سیال و متمایز نفس انسان. به اعتقاد او نخ تسبیحی که همه اصول پستمدرن را به هم وصل میکند تأکید بر ماهیت بیترتیب جهان و دانش انسان و امکانناپذیری هر نوع سیاست رهاییبخش بر مبنای نوعی نگرش «تمامیتگرا» است.
مقاله تری ایگلتون در این مجموعه با عنوان «خاستگاه پسامدرنیستها» نسبت پستمدرنیسم را با شکست سیاسی چپ در پایان دهه ۶٠ میلادی بررسی میکند و نشان میدهد پستمدرنیسم نتیجه منطقی کاهش مبارزهجویی طبقه کارگر یا جنبشهای رهاییبخش است. البته مقصود او تحلیلی تقلیلگرایانه نیست که این جریان را «فقط» نتیجه یک شکست سیاسی بداند بلکه معتقد است پستمدرنیسم منابع متعددی دارد؛ ولی هرچه باشد فرزند یک شکست است.
ازجمله پدیدههای فکری بارز دوران پستمدرن، ظهور رشته جدید «مطالعات فرهنگی» در دانشگاههای کشورهای پیشرفته و بهتبع آن در کشور ماست. مطالعات فرهنگی که با اقبال عام نیز مواجه میشود، دامنه گستردهای از مباحث را در برمیگیرد که پیشتر در سیطره تفکر چپ بود و میکوشد این مباحث را از بستر تاریخی و مبارزاتی آن جدا کرده و به یک رشته دانشگاهی بدل کند. مقاله فرانسیس مولهرن در این مجموعه با عنوان «سیاست مطالعات فرهنگی» به ریشهها و خاستگاههای آن، متفکران و بنیانگذاران آن و سیر بسط و تحول آن میپردازد. گفتوگو با اعجاز احمد نیز که در این مجموعه آمده است، به همین موضوع میپردازد و عنوان آن «فرهنگ، ملیگرایی و نقش روشنفکران» است.
اما در دوران پستمدرن، جنبشهای جدیدی سر برآوردند که یکی از مهمترین آنها جنبشهای زیستمحیطی است. مقاله جان بلامی فاستر در این مجموعه بررسی میکند که سابقه این موضوع در مارکس چیست و رشد آگاهی زیستمحیطی در دوران حاضر چه وجهی دارد. در قرن نوزدهم متفکران، ازجمله مارکس و انگلس، بهندرت میتوانستند تصوری از ابعاد این مسئله به شکل کنونیاش داشته باشند، با اینهمه بدون پذیرش نقد انباشت سرمایه از دید مارکس، نمیتوان درکی از مسئله داشت. فاستر چنین نتیجه میگیرد جستوجوی پاسخ مسائل زیستمحیطی در قالب یکجور پستمدرنیته مجرد و بیشکل در رد مدرنیته و نفی شیوههای تفکری که نقدی نظاممند از سرمایهداری بهدست میدهند، خطاست.
***
ترجمه و آگاهی
خسرو پارسا، نویسنده و مترجمی است که فعالیت خود را از سالهای دور و مبارزه سیاسی عملی علیه رژیم شاه در «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» و «جبهه ملی» آغاز کرد. او در سال ١٣١۵ در تهران متولد شد و در سال ١٣۴٠ پس از اتمام مقطع دکترا در رشته پزشکی دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و همزمان با انقلاب به ایران بازگشت. پارسا باوجود همه گرفتاریها و مشغلههایش، بهعنوان یک متخصص حاذق مغز و اعصاب در ایران همچنان دغدغههای گذشته خود را در نوشتهها و ترجمههایش پی میگیرد و آرام و پیوسته پروژه فکری خود را دنبال میکند. او همواره در ترجمه آثار کلاسیک مارکسیستی و شناسایی آنها به خوانندگان ایرانی تلاش ویژهای داشته است. سابقه مترجمی او به سالهای قبل از انقلاب و ترجمه کتابهای جلد سفید مثل «صورتبندیهای ماقبل سرمایهداری»، «انقلاب دموکراتیک یا سوسیالیستی» و «منشاء خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» فریدریش انگلس بازمیگردد؛ کتابی که پارسا آن را در زمان انتشار به زندهیاد مسعود احمدزاده تقدیم کرده بود و تا مدتها به اشتباه نام احمدزاده را بهعنوان مترجم بر جلد خود داشت و در سال ١٣٨۴ توسط «نشر آگه» تجدید چاپ شد. «صورتبندیهای اقتصادی پیشاسرمایهداری» اثر مهم مارکس نیز که در سال ١٣۵٣ در خارج از کشور ترجمه و منتشر شده بود دوباره در سال ١٣٧٨ توسط نشر دیگر منتشر شد. در این کتاب که تعمدا تا سالهای متمادی پس از استقرار اتحاد جماهیر شوروی منتشر نشده بود رویکرد بدیع مارکس به تحول تاریخی را درمییابیم که چگونه و برخلاف نظر چپ سنتی، جوامع نه از روی جبر خطی که هر یک بر حسب ویژگیهای خود و ناشی از خصوصیات فرهنگی و روانی افراد اجتماع، شرایط جغرافیایی و حوادث طبیعی، حول عامل زیربنایی اقتصاد تکامل مییابند.
در کتاب «درباره تکامل مادی تاریخ: دو رساله و ٢٨ نامه» که توسط نشر دیگر منتشر شده علاوه بر پیشگفتار پارسا مراحل رشد و تکامل انسان از دوران آغازین تا زمانی که اندکاندک از دست خود برای ابزارسازی، دامداری، کشاورزی و ابداع شیوههای تولید و تقسیم سود جست، نشان داده میشود. همچنین در رساله «درباره ماتریالیسم تاریخی» شرحی را درباره تاریخ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور انگلستان که پیشتر ذیل کتابی با عنوان سوسیالیسم تخیلی و علمی منتشر شده بود، میخوانیم. در بخش انتهایی کتاب نیز متن مکاتبات مارکس و انگلس را درباره برداشتهای نادرست از ماتریالیسم تاریخی و نحوه شکلگیری و تکوین سوسیالیسم علمی میخوانیم که طی آن مهمترین اصول و وظایف سیاسی طبقه کارگر در موقعیتهای بسیار متفاوت و لحظات تاریخی تبیین میشود. از دیگر آثار پارسا که به صورت گروهی ترجمه شده، میتوان به این کتابها اشاره کرد: «خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دوجایگاهی» اثر جولیان جینز، «شکلگیری حافظه از مولکول تا ذهن» نوشته استیون رز، گردآوری و ترجمه مجموعه مقالات «پسامدرنیسم در بوته نقد» و «جامعه انفورماتیک و سرمایهداری» نام برد.
شرق