این مقاله را به اشتراک بگذارید
ترجمهای دیگر از شاهکار «دانته»
بهتازگی ترجمه مجددی از «کمدی الهی» دانته با ترجمه کاوه میرعباسی توسط انتشارات کارگاه فیلم و گرافیک سپاس منتشر شده است. شاهکار دانته اولینبار با ترجمه شفا و در سالهای پیش از انقلاب به فارسی منتشر شده بود و در این سالها نیز دو ترجمه دیگر از آن توسط محسن نیکبخت در نشر کتاب پارسه و فریده مهدویدامغانی در نشر تیر به چاپ رسیده بود. «دوزخ»، «برزخ» و «بهشت» عناوین سه بخش «کمدی الهی»اند و میرعباسی در ترجمهای که از این اثر کلاسیک به دست داده، کوشیده از زبانی شاعرانه استفاده کند و البته ترجمه او ترجمهای منظوم نیست. اگرچه میرعباسی در ترجمهاش چهار گفتار، ضمیمه جلد سوم کتاب کرده و پینوشتهایی نیز درباره هر سرود نوشته، اما با اینحال همچنان جای مقدمهای از مترجم در ابتدای این سهگانه خالی است. گفتارهایی که در پایان کتاب ترجمه شدهاند، عبارتند از: گفتار اول از جوزپه ماتسوتا که در آن به زندگی دانته پرداخته شده، گفتار دوم از جان فرچرو که «درآمدی بر دوزخ» است، گفتار سوم از جفری تیشناپ با عنوان «درآمدی بر برزخ» و نهایتا گفتار آخر از ریچل جکاف که «درآمدی بر بهشت» است. «کمدی الهی» اثری کلاسیک و مهم در ادبیات ایتالیا و جهان شناخته میشود و تاکنون ترجمههای مختلفی از آن به زبانهای مختلف صورت گرفته است. «کمدی الهی» شرح سفری خیالی به دوزخ و برزخ و بهشت به روایت اول شخص است و در این سفر خیالی شخصیتهای تاریخی متعددی در هر جهان حضور دارند. همچنین ایتالیای دوره دانته و خاصه تشتت و جنگهای داخلی آن در «کمدی الهی» به تصویر درآمدهاند. در بخشی از گفتار اولی که در کتاب ترجمه شده، درباره شخصیت دانته و جایگاه «کمدی الهی» آمده: «زندگانی دانته، بهدلیل انبوه در همتنیده شوریدگیها و مشقتهایی که طی ۵۶ سال عمر تجربه کرد، همواره سرچشمه لایزال جذبه بوده است. چنین مینماید که گویی همه امور و وقایع مرتبط با زندگانیاش –ناکامیهای بیشمار و موفقیتهای هرازگاهی ولی پایدارش- به قلمرو خیالانگیز و مسحورکننده افسانهها تعلق دارند: عشق در نگاه اول که مقدر بود تمام عمرش دوام بیاورد و الهامبخش شعر فاخرش باشد؛ منظومه پرآوازهاش، کمدی الهی، برساخته از خاطرههای عمومی و شخصیاش؛ جلوهگرکردن خویش در قالب یکی از پرسوناژهای نوعنمون ادبی، نظیر اولیسس، فاوست، یا یکی از شهسواران سرگردان قرون وسطایی که مسیرهای ناهموار جستوجوی معنوی را میپیمودند و با نیروهای ظلمانی دستوپنجه نرم میکردند و سرانجام به رؤیت خداوند نائل میشدند. دلایل بسیاری باعث شدهاند که سرگذشت دانته برای خوانندگانی از نسلهای مختلف پرکشش باشد. خویشتنآفرینی خستگیناپذیرش بهمثابه پیامآور بیپروای دادگری و جوینده اسطورهای امر الهی به یقین دو عامل و علت تعیینکننده و مهماند. این واقعیت نیز که در توصیف تصویری جهان فراسو (بارقههای نادری از آن را فقط نزد اسطورهآفرینان افسانهای اندکشماری نظیر هومر، افلاطون و ویرژیل مییابیم) شاعری بیبدیل بود، در افزودن بر توجهمان نسبت به او تأثیر بهسزا دارد.»
شرق