این مقاله را به اشتراک بگذارید
داستان جهان
بهتازگی سه ترجمه از قاسم صنعوی با ویراستهایی جدید در نشر دوستان به چاپ رسیدهاند. رمانهایی از ژرژ ساند، بنانا براوا و فرهئیرا ده کاسترو که درادامه مروری کوتاه بر آنها شده است.
عشق، خشونت و سیاست
«نانون»، عنوان رمانی است از ژرژ ساند که در سال ١٨٧١ و اندکی بعد از کومون پاریس نوشته شده است. ترجمه قاسم صنعوی از این کتاب اولینبار در سال ١٣٨۶ به چاپ رسید و بهتازگی ویرایش جدید آن را انتشارات دوستان منتشر کرده است. ژرژ ساند از نویسندگان مشهور قرن نوزدهم است که در سال ١٨٠۴ متولد شد و در سال ١٨٧۶ درگذشت. او در طول حیاتش زندگی پرماجرایی را سپری کرد و زندگی پرشروشورش اعتراضهای زیادی را به دنبال داشت. تأثیر زندگی شخصی ژرژ ساند در برخی از آثارش هم دیده میشود؛ مقدمه فارسی کتاب با اشاره به رابطه ساند با آلفرد دو موسه نوشته: «رمانهایی که ژرژ ساند پس از آن به چاپ رساند همه آیینه زندگی پرشور و هوسباز خودش و اعترافهایی غنایی و گاه شعرهایی به نثر بودند که عشق بیاختیار و سودایی را که با پیشداوریها و جامعه بورژوایی سر ستیز داشت، میستودند. زیرا عشق برای او معادل زندگی بود». ژرژ ساند اما هیجان و شور زندگی را تنها در عشق جستوجو نمیکرد و در برههای از زندگیاش گرایش به سیاست در او پیدا شد و در سال ١٨۴٨ آماده بود که انقلاب را ستایش کند و حتی برای تأسیس روزنامهای اقدام کرد. اگرچه ناامنیهای بعد از انقلاب او را از این کار منصرف کرد. «نانون» هم مانند برخی دیگر از آثار ژرژ ساند در راستای نمایاندن تواناییهای زن برای به اوجرساندن خود نوشته شده است. در جاهایی از این رمان و بهخصوص در بخش مربوط به حوادث خونبار سال ١٧٩٣، انکار سیاست از طریق خشونت دیده میشود.
ماجرای دو دست از کفرفته
«بنانا براوا» یا «موز وحشی»، عنوان رمانی است از ژوزه مائورو ده واسکونسلوس که این اثر را هم قاسم صنعوی به فارسی ترجمه کرده و ویرایش جدیدی از آن این روزها در نشر دوستان به چاپ رسیده است. واسکونسلوس نویسنده مشهور برزیلی است که در سال ١٩٢٠ متولد شد. آثار او تنوع بسیاری دارند و طیف وسیعی از مضامین و سبکها در آثار او دیده میشود: «ژوزه مائورو ده واسکونسلوس، واجد توانایی فطری در نقل ماجراها و دارای حافظهای باورنکردنی و تخیل خیرهکننده و تجربه عظیم انسانها بود. شخصا درصدد برنیامد که نویسنده شود، بلکه نویسندگی به سراغش آمد و ناگزیرش کرد که بنویسد». واسکونسلوس نویسندهای سینمایی و تلویزیونی نیز بود و گاه در فیلمهایی هم حضور داشت و بازیهایش با موفقیت زیادی هم همراه بود. رمان «بنانا براوا» ضمن اینکه بازتابنده روح انساندوست واسکونسلوس است خواننده را به دنیایی متفاوتتر از دیگر آثار هم او میبرد و در کتاب درباره این ویژگی رمان آمده: «او گرچه در این اثر باز هم افرادی رقیقالقلب و دارای احساسها و عواطف انسانی میآفریند، صحنه مهم رمانش محیط خشونتباری است که جویندگان الماس در هر زمان میتوانند پدید بیاورند». واسکونسلوس برای نوشتن این رمان حدود دو هزار کیلومتر به منطقهای خشک و تقریبا بیحاصل در برزیل مرکزی سفر کرد تا با جزئیات محیطی که میخواست در رمانش بیافریند آشنا شود. به قول خودش، او وقتی در جستوجوی زندگیای متفاوت به این منطقه سفر میکند، قلبش را پای درختی میگذارد تا همچون ناظری بیطرف به مشاهده زندگی مردانی بپردازد که چیزی به اسم ترحم در آنها وجود ندارد.
دوزخیان روی زمین
از دیگر ترجمههای قاسم صنعوی که این روزها ویرایش جدیدی از آن در نشر دوستان منتشر شده، یکی هم «جنگل بکر» فرهئیرا ده کاسترو است. فرهئیرا ده کاسترو نویسندهای پرتغالی است که در سال ١٨٩٨ در خانوادهای فقیر متولد شد. او بسیار جوان بود که به روزنامهنگاری مشغول شد و مدیر و سردبیر نشریات و مجلات مختلف پرتغالی بود. او از سال ١٩١۶ بهطور جدی به عرصه نویسندگی روی آورد و آثار متعددی چون «موفقیت آسان، خون سیاه»، «زائر دنیای جدید»، «پرواز در ظلمات»، «مهاجران»، «ابدیت»، «زمین سرد»، «دور دنیا»، «مأموریت»، «شاید مردن» و… از او منتشر شده است. او در اغلب آثارش به زندگی فقیرانه مردم محروم و مسایل جامعه معاصر توجه داشته و این ویژگیها او را بدل به یکی از مهمترین نویسندگان قرن بیستم پرتغال کرده است. رمان «جنگل بکر» حاصل تجربه عینی ده کاسترو از زندگی مشقتبار کارگران مزرعههای کائوچو است و امروز از این اثر بهعنوان یکی از شاهکارهای ادبی نئورآلیسم پرتغال در دوران حکومت سالازار یاد میشود. در توضیح کتاب درباره این رمان و ویژگیهایش آمده: «این اثر خارقالعاده مستند و غنایی که به دیار آمازونی مربوط میشود، هرچند رمانگونه است از رویدادهای واقعی و زندگی مردم ابتدایی، ساده، بینوا و گمگشته در جنگلهای نفوذناپذیر و نیز از شعر، رقص، سنتهای عامیانه این مردمان سخن میگوید». قهرمان رمان که تا حدی از شخصیت نویسنده برگرفته شده، دانشجوی جوانی است که به دلیل فعالیتهای سیاسی تبعید شده و بهناچار به زندگی دوزخی کارگران مزرعههای کائوچو تن میدهد و واقعیتهای این زندگی اسارتبار با دقتی قابلتوجه توصیف شدهاند.