این مقاله را به اشتراک بگذارید
از گذشته ها:
روایت مجیدی از دیدار با بهروز وثوقی و شهره آغداشلو
بعد از یک مصاحبه مطبوعاتی با بهروز وثوقی ملاقاتی پیش آمدوقتی من را دید به قدری صمیمیت به خرج دادکه گویی سالهاست من را می شناسد به محض اینکه همدیگررا در آغوش گرفتیم بهروز وثوقی شروع کرد به گریه کردن ومن را هم تحت تاثیر قرار داد.
مجیدمجیدی کارگردان سینما چند سال پیش زمان اکران فیلم بید مجنون گفت وگوی مفصلی با رضادرستکارمنتقد سینما انجام داده است. دراین کتاب که با عنوان قلمرو دیدار منتشر شده و گویا قرار است به تازگی به همراه با مصاحبه درستکار درباره فیلم آواز گنجشکها مجددا تجدید چاپ شود مجیدی روایتی را از ملاقات با بهروز وثوقی ،شهره آغداشلو ،ناصر ملک مطیعی و حتی پرویز صیاد ارائه کرده است…
/بهروز وثوقی/
زمانی که برای نمایش فیلم باران به آمریکا رفته بودم کمپانی میراماکس پخش کننده فیلم در هرایالت نمایش خصوصی را برای فیلم برگزار می کرد ودر یکی از این نمایشها بهروز وثوقی دعوت شده بود.
مجیدی دراین مصاحبه می گوید :به هرحال سینمای متفکر وبالنده ما با حضور بهروز وثوقی در چند فیلم شاخص خود راه خودرا پیدا کرد و ما به نوعی مدیون او وبرخی از کارگردانها و سینماگران متفکر سینمای ایران هستیم .بعد از یک مصاحبه مطبوعاتی با بهروز وثوقی ملاقاتی پیش آمدوقتی من را دید به قدری صمیمیت به خرج دادکه گویی سالهاست من را می شناسد به محض اینکه همدیگررا در آغوش گرفتیم بهروز وثوقی شروع کرد به گریه کردن ومن را هم تحت تاثیر قرار داد.
سر میز شام ازاو پرسیدم چرابا این همه علاقه ای که مردم به تو دارند به ایران برنمی گردی؟پاسخی که دادگویای یک حس علاقه مندی آمیخته با ترس وشک بود فکر می کرد اگر برگرددو از طرف مردم و جامعه هنری پذیرفته نشود خیلی بد می شود وآرمانهایش زیر سوال می رود!درواقع به طور غیر مستقیم توقع داشت که مسئولان ومتولیان سینما از او دعوت کنند.
در سخنرانی که قبل از نمایش فیلم هم راجع به سینمای شاخص قبل از انقلاب حرف زدم از بهروز وثوقی به عنوان نمادی از سینمای موج نو نام بردم که بهروز بلند شد ومردم اورا خیلی تشویق کردند.
راستش بگویم که غربت ،بهروز وثوقی و سایر هنرمندان برجسته مهاجر ایرانی را شکننده کرده است.اما چیزی که دراین دیدار ویژه برای من جالب بود خویشی و پیوندی بود که به رغم فاصله های روحی ،جغرافیایی و زمانی میان من واو به وجود آمد من و بهروز وثوقی هیچ فصل مشترکی نداشتیم اما رابطه ای که در همان یکی دوساعت شکل گرفت ،مثل یک رابطه دوستی سی ،چهل ساله بود.
/امیر نادری/
مجیدی درادامه می گوید :با امیر نادری هم در گردشهای ایالتی باران درشهر نیویورک ملاقات کردم وفهمیدم نظرش دررابطه با کار گردانان ایرانی تغییر کرده و خوش بین تر از گذشته شده است.از او خواستم به ایران بیاید وفیلمهایش را درایران بسازد هنوز هم با دیده احترام به او نگریسته می شود اما انگار نه فقط نادری بلکه هنرمندان برجسته خارج از کشور ،با خودشان لج کرده اند.
در آن جلسه ،نادری و پس از فیلم باران از جنبه های تکنیکی فیلم به خوبی یاد کرد و گفت :فکر تمی کردم سینمای ایران اینقدر به خوبی پیشرفت کرده باشد.
/شهره آغداشلو/
در همان روزها به تماشای تئاتری رفتم که شهره آغداشلو بازی می کرد بعد از پایان نمایش ملاقات کوتاهی پیش آمد که خانم آغداشلو گفت :از باران خیلی خوشش آمده بود و فیلمهای قبلی ام راهم دیده بود.
/پرویز صیاد/
پرویز صیاد درآمریکااز کسانی بود که اعتقادداشت هر فیلمسازی که از ایران می آید سازشکار و مبلغ سیستم و اصلا به نوعی دست پرورده رژیم است. درشب تماشای تئاتر اورا دیدم و لی صحبتمان از یک سلام واحوالپرسی فراتر نرفت .محمدرضا دلپاک خاطره ای از کیارستمی برایم تعریف کرده که بسیار دلنشین است درزمان اکران خانه دوست کجاست کیازستمی ،پرویز صیاد به همراه تعدادی پلاکارد به دست می گیرد وجلوی سینمای نمایش دهنده فیلم شعار می دهد.وقتی کیارستمی سر می رسد از او می خواهد پلاکاردش را به دست کیارستمی بسپارد تا همچنان اعتراض آنان ادامه داشته باشد و از صیاد ودوستانش می خواهد که بروند فیلم راببیننداگر فیلم بدی بود بیایند وبه کارشان ادامه دهند واگر فیلم ….به نظرم نکته ای شیرین دراین برخورد نهفته است :نباید با چشمان بسته با هرچیزی مخالفت کرد.