این مقاله را به اشتراک بگذارید
غرب از دیدگاه میرزا صالح شیرازی
نخستین روزنامهنگار ایرانی دورهی قاجار
دکتر جواد ابوالحسنی
مقدمه
اهمیت و ضرورت شناخت غرب و چگونهگی رویارویی با آن ، همواره یکی از مهمترین دغدغه های فکری روشنفکران ایرانی در دو سده اخیر بوده است . آنچه به راستی در میان این نو اندیشان مشترک بود ، تلاش برای یافتن رمز و راز پیشرفت غرب و استیصال و درماندهگی فزاینده کشورشان ایران بود. یکی از متفکران ایرانی که به قصد تحصیل راهی فرنگ شد ، میرزاصالح شیرازی از رجال نو اندیش دارالسلطنه تبریز در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار بود .
مقالهی حاضر بر آن است تا با اتکاء به سفر نامه میرزاصالح شیرازی و برخی نوشته های متأخر ، رویکرد وی را در برخورد با دو رویه تمدن بورژوازی غرب مورد بررسی قرار دهد .
میرزاصالح شیرازی و دو رویه تمدن بورژوازی غرب
میرزا محمد صالح پسر حاجی باقرخان کازرونی بود که در دستگاه عباس میرزانایب السلطنه ، سمت منشی گری داشت . چگونهگی مهاجرت میرزاصالح و خانواده او از کازرون به تبریز در جایی روشن نشده است (۱) .
میرزا صالح به هنگام اقامت مستشاران نظامی انگلستان در آذربایجان از طرف عباس میرزا به سمت منشی و مترجم سرگرد لیندزی افسر انگلیسی منصوب شده و بدین ترتیب دست نگار این افسر بریتانیایی شد(۲) .
شکست های متوالی و تلخ ایران از سپاهیان روسیه تزاری که در دهه های نخستین سده نوزدهم میلادی اتفاق افتاد ، ناکارآمدی و فرسودهگی نظام سیاسی ایران را بیش از پیش برای دولتمردان قاجار آشکار ساخت و ذهن برخی از آنها را به لزوم اخذ برخی از مظاهر مثبت تمدن غرب متوجه گردانید . در نتیجه عده بسیار معدودی از آنها که فکری بدیع و ذهنی نقّاد داشتند درصدد انجام پاره ای اصلاحات برآمدند . این عده به تدریج تمهیدات لازم را برای اعزام عده ای دانشجو به اروپا فراهم ساختند و بدین ترتیب میرزاصالح این جوان کازرونی به همراه چند تن دیگر این اقبال را یافت تا راهی دیار فرنگ شود(۳) .
میرزا صالح که فردی تیزبین و نکته سنج بود در لندن به فراگیری زبان انگلیسی ، فرانسه و لاتین و حکمت طبیعی و تاریخ و فن چاپ پرداخت. تأسیس اولین مطبعه چاپ کتابهای فارسی در ایران و هم چنین انتشار اولین روزنامه فارسی کشور به نام « کاغذ اخبار » از خدمات این مرد کار آزموده بعد از بازگشت به ایرانی است . هر چند که انتشار کاغذ اخبار چندان تداوم پیدا نکرد و در اثر بی مبالاتی و سیاست های ضد فرهنگی حاج میرزا آغاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار متوقف گردید(۴).
این روزنامه نگار ایرانی برای این که حاصل دیده ها و مشاهدات عینی خود را در طول مدت سه سال و اندی که در انگلستان بود ؛ مکتوب سازد ، اقدام به نوشتن سفرنامه کرد. وی در سفر نامهی خود که به دیدگاه برخی از پژوهشگران معاصر از ارزشمندترین سفرنامههاست در پی آن بود که منشاء توانمندی های اروپا را دریابد و مشخص کند که کدام جنبههای تمدن غرب میتوانست برای وطن وی مفید باشد . برای نیل به این مقصود، وی مشاهدات و نیز شرح مفصل تاریخ برخی از کشورها منجمله روسیه و انگلستان و نهادها و فن آوری آنها را ثبت کرد (۵) .
میرزاصالح شیرازی که تحت تأثیر پیشرفتهای مدنیت غرب قرار گرفته بود پیرامون راز و رمز و ترقی و اعتلای دول اروپایی و به ویژه انگلستان که دارای نظام حکومتی مشروطه بود به کند و کاو پرداخت و تا جایی که توانست آگاهیهای بسندهای را در اختیار هم میهنان خود قرار داد . وی در بخشی از سفرنامه خود در خصوص وجود نظم و قانون و حس مسئولیت پذیری پادشاه انگلیس در قبال مردم می نویسد :
« … پرنس ریجنت که پادشاه این شهر بالفعل است یعنی تاج پادشاهی که بر سر اوست همه افعال و احکام ملوکانه او به طریق پادشاه جاری است … او نمی تواند دکان مردی کاسبکار را که در مسیر خیابانی قرار گرفته ، بدون رضایتش خراب کند » (6) .
مشارکت مردم در امور اعم از سیاسی ، اجتماعی و با این حال از نکات مهمی است که هرگز از دیده این رجل فهیم ایرانی مکتوم نمانده است گو این که به اعتقاد برخی میرزاصالح نیز همانند همتایان خود از ژرف نگری در چند و چون مظاهر تمدن غرب و به ویژه جنبه های منفی آن ناتوان بوده است هر چند که بر خلاف ایشان هرگز به کلی گویی بسنده نکرده است . میرزا صالح در رابطه با نقش شهروندان انگلیسی در تعیین حکام خود می نویسد :
« در لندن یک نفر حاکم و یا کلانتر هست که او را «لاردمیار» می گویند . شغل او این که در هر سال یک نفر باید کلانتر لندن بوده پس از انقضای یک سال مجموع مردم در مکانی جمعیت کرده ، ده نفر یا بیشتر یا کمتر ، اسامی خود را نوشته که به منصب مزبور برسند و بعد از آن اهالی شهر هر کس آمده اقرار نامه خود را نوشته که فلان شخص را من انتخاب می کنم که لارد میار شود و دیگری یک نفر دیگر . الی پانزده روز بعد از انقضای روز مزبور هر یک از آنها که مردم مایل به کلانتری او بوده او را به منصب لاردمیاری منصوب می کنند و احدی از ارکان دولت را مدخلیت به انتخاب شخص مزبور نیست و مطلقاً اهالی شهر او را اختیار می کنند (۷) » .
از نکات قابل توجه در سفرنامه میرزاصالح می توان به این امر مهم اشاره کرد که وی باریک اندیشانه بدون این که همتایان او نظیر عبدالطیف شوشتری یا میرزاابوالحسن ایلچی متوجه همچون مواردی شوند چشم خود را به وجود برخی از کاستیها در قوانین و نظامات کشوری دول اروپایی نبسته است . ضعفها و نارساییهای موجود در قوانین کشوری انگلستان نظر این روشنفکر ایرانی را به خود جلب کرده است منجمله این که در انگلستان که از آن به عنوان ولایت آزادی یاد کرده زنان نه میتوانستند داخل مشورت خانه (پارلمان) شوند و نه حق نوشتن اقرار نامه مبنی بر تعیین وصی یا وکیل از جانب خود داشتند (۸) .
یا در جای دیگر در خصوص ممنوعیت کاندیدا شدن غیر پروتستان ها در انتخابات مشورت خانه می نویسد :
« … هر یک از ارباب مشورت را که منتخب نموده اولاً او را قسم می دهند که به پادشاه وفادار بوده و خدمت گذار او باشد و مطلقاً به مذهب پراتستنت اقراری داشته و منکر کتالیک بوده و هیچکدام از غربا یا خلاف مذهب انگیرزی دینی پراتستنت نمی تواند از ارباب مشورت خانه باشد (۹) ».
بدون تردید ذهن تیز و ژرف اندیش میرزاصالح شیرازی ، در کنار توجه به علل و اسباب ترقی انگلیس و توجه به نقش عدالت و امنیت و قانون و دموکراسی در این ترقی به ضعف و انحطاط وطن خود ایران و نسبت و ارتباط آن با ستم و بیداد و بی قانونی و هرج و مرج و تعصب و خرافه متوجه بوده است و از لحن وی کاملاً پیداست که به عنوان یک ایرانی هوشمند نسبت به اوضاع انگلستان غبطه می خورد و آرزومند برقراری نظمی مشابه در ایران بود (۱۰) .
میرزاصالح در سفرنامه خود توجه ویژهای را نسبت به جنبه های حیات مدنی ، پیشرفت های علمی و فرهنگی و سیاسی و نیز نوآوری های فنی و صنعتی غرب داشته است . وی به هنگام صحبت از نهاد های دموکراتیک در انگلستان توضیح مبسوطی را پیرامون نهاد قانونگذاری و عملکرد آن به عنوان بنیادی ترین نهاد سلطنت مشروطه و حکومت قانونی در اختیار مخاطبان سفرنامه اش قرار میدهد و هماهنگی لازم بین سه نهاد سلطنت ، مجلس عوام و مجلس اعیان را یگانه راه تأمین مصلحت عمومی و دولت خواهی و هماهنگی میان سه نهاد را اصل بنیادین و سامان بخش حکومت قانون میداند (۱۱) .
با این که اقامت این روزنامه نگار فکور ایرانی در انگلستان بیش از سه سال و اندی نپائید اما در این مدت بالنسبه کوتاه او توانست دریافت های خود را از راز توانمندی و پیشرفت غرب و به ویژه انگلستان پالایش دهد . او در برخی از قسمت های سفرنامه اش گزارش هایی را در خصوص مدارس، مکتب خانهها ، بیمارستانها، تیمارستانها و خدمات پستی اوزان و مقادیر و نظایر آن در انگلستان ارائه می دهد (۱۲) .
به نظر وی دولت وقت انگلستان زمینه های لازم را به منظور پیشرفت علم و معارف و طب و تجارت و بازرگانی فراهم می ساخته است. با اینکه میرزاصالح به حد کافی مخاطبان سفرنامه اش را در کم و کیف برخی از مسایل بنیادی از جمله چه گونگی انتخاب نمایندهگان مجلس عوام و مجلس اعیان و حدود اختیارات و مسئولیت های ایشان قرار نداده معذالک به مختار بودن مردم پیرامون انتخاب نمایندهگان پارلمان اشارات کافی نموده است .
همان طوری که مرحوم عبدالهادی حائری به درستی خاطر نشان کرده است گزارش مشروح میرزاصالح شیرازی از اصول گوناگون مشروطه مانند آزادی بیان ، آزادی انتخابات حاکمیت پارلمان و دیگر جنبه های رژیم مشروطه در ادبیات سیاسی آن روز ایران همانندی نداشته و در واقع گفتار میرزاصالح یکی از کهن ترین آثاری است که پیرامون رژیم مشروطه انگلیس به وسیله یک مسلمان ایرانی به رشته نگارش درآمده است (۱۳) .
نتیجه گیری
در اینکه سفرنامه میرزاصالح شیرازی نوشته ارزشمندی در تاریخ مشروطه خواهی است شکی نیست. فی الواقع وی نخستین ایرانی است که در نوشته اش از آزادی و نظام پارلمانی صحبت به میان آورده است . اما سفرنامه مورد بحث به هیچ وجه عاری از ضعف و کاستی نیست و به مانندسایر سفرنامههای دورهی قاجار در خصوص مبانی و ریشه یابی تحولات غرب بحث جامعی در آن به عمل نیآمده است. میرزاصالح نیز همچون بسیاری از پیشروان اندیشه نوگرایی در ایران از تعمق در شناخت پیوندهایی که بین دو رویه تمدن بورژوازی غرب یعنی دانش و کارشناسی و رویه استعماری آن وجود داشته است ناتوان بوده است. ترفندها و خطراتی که از جانب کشورهای استعماری متوجه ایران و سایر کشورهای مسلمان بوده در نوشته ایشان محلی از اعراب نیافته اند. اما به رغم وجود چنین ضعف هایی ، سفرنامه میرزاصالح تا حدودی با سفرنامههایی که عمدتاً بر پایه صرف شنیدهها فراهم آمده اند متفاوت است چرا که وی حداقل درصدد آن بوده تا با رویکردی تاریخی بنیان تحولات و دگرگونی های تمدن غرب را تبیین کند چیزی که در سایر نوشته های آن دوره مهجور مانده اند.
ارجاعات و یادداشت ها :
۱- سفرنامه میرزاصالح شیرازی : به اهتمام و مقدمه اسماعیل رائین ، تهران ، انتشارات روزن، ۱۳۴۷ ، ص ۱۵ .
۲- همان ، صص ۱۵ و ۱۶ .
۳ – سفرنامه میرزاصالح شیرازی ، صص ۹ الی ۱۵ .
۴- خمامی زاده ، جعفر : روزنامه های ایران از آغاز تا سال ۱۳۲۹ ه . ق ، تهران ، انتشارات اطلاعات ، ۱۳۸۰ ، ص
۵- مونیکا ، ام رینگر : آموزش ، دین و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوران قاجار ، ترجمه مهدی حقیقت خواه ، چ اول ، تهران ، انتشارات ققنوس ، ۱۳۸۱ ف صص ۶۸ و ۶۹ .
۶- سفرنامه میرزاصالح شیرازی ، ص
۷- همان ، ص ۲۹۰
۸- همان ، صص ۳۲۱ و ۳۲۲
۹- همان ، ص ۳۲۲
۱۰- رحمانیان ، داریوش : تاریخ علت شناسی انحطاط ایرانیان و مسلمین در دوره قاجاریه و پهلوی ، چ اول ، تهران ، انتشارات دانشگاه تبریز ، ۱۳۸۲ ، ص ۳۴ .
۱۱- طباطبایی ، سید جواد : دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران ، چ سوم ، تهران ، نشر نگاه معاصر ، ۱۳۸۰ ، صص ۲۷۲ و ۲۷۳ .
۱۲- برای اطلاع بیشتر ر . ک : سفرنامه میرزاصالح شیرازی ، صص ۳۴۶ ، ۳۵۸ ، ۳۶۸
۱۳- حائری ، عبدالهادی : تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق ، چ اول ، تهران ، انتشارات امیر کبیر ، ۱۳۶۴ ، صص ۱۲ و ۱۳ .
آزما