این مقاله را به اشتراک بگذارید
تشریح خلقیات ایرانیان برای معرفتی عمومی
مقصود فراستخواه در نشست نقد و بررسی کتاب «ما ایرانیان»: نقد و خواندهشدن توسط دیگر پژوهشگران به تعبیر لویناس دیگری را میسازد و میتوانیم با خودمان بهعنوان دیگری گفتوگو کنیم. تفکر در این حالت شکل میگیرد. حیوان ناطق به معنی نطق درونی و دوباره مداقهکردن در خود است. بخش بزرگی از پروژههای ما به پروژههای خلقیات یعنی عادتوارهها و رفتارهای ما برمیگردد.
در پاسخ به این پرسش که آیا ما ایرانیان به این بدی هستیم و اگر هست چگونه زندگی ممکن است، باید گفت بله! ما وضعیت بسیار بدی داریم و باید مسئله ایجاد کرد و وجدانهای بیدار جامعه را به کار گرفت. هنوز به حد کافی درباره خلقیات سخن نگفتهایم. مشکلات به حد بحران جدی رسیده است. در زیست اجتماعی ما قابلیتهای زیاد وجود دارد. ملت متوسطی هستیم اما اگر مشکلات را بهموقع حل نکنیم ممکن است فرزندان آینده شرایط بدی داشته باشند. رتبه ایران در دو شاخص کارایی نیروی کار و مخاطرهجویی و تحمل ابهام قابل توجه است. باید دلهره آگاهی داشته باشیم. نیروهای ما نمیتوانند با هم کار کنند. اینها ریشه در ساختار ما دارد که در کتاب بیان کردهام. یعنی، روی دوم سکه خلقیات، ساختار و نهاد است. مشکلات ما باید مسئله شوند و ما نیازمند تکثیر مسئله هستیم. اینکه طرح مسئله، سیاهنمایی تلقی میشود، نوعی مشکل و محدودیت برای طرح مسئله ایجاد میکند. باید دائما ظرفیتسازی کنیم نه ظرفیتسوزی. زیست-جهان ما سرشار از قابلیتهاست اما سیستمهای اجتماعی ما مشکل دارند و زیست اجتماعی مستعمره سیستمها میشود. از اینرو، بحث ثنویت ایرانی را در کتاب مطرح کردهام. ما درکی فضیلتخواهانه و کمالگرایانه از خود داریم. میدانیم که نباید دروغ گفت اما بهموقع دروغ میگوییم. نمیتوانیم از وجدان اخلاقی خود طفره رویم و درنتیجه، نوعی نفس لوامه (ملامتگر) اجتماعی داریم که به نفس مطمئنه تبدیل نشده است. این به معنای وجود زندگی است. بسیاری از کشورهای منطقه تنها یک پاساژ اقتصادی بودند اما اکنون براساس شاخصها از آنها عقب ماندهایم. از اینرو، نیازمند یادگیری اجتماعی از طریق نهادها در سطوح مختلف هستیم. قصد من در این کتاب از تشریح نظریهها، بیان جزئی برای تشریح خلقیات بوده تا یک معرفت عمومی به دست آوریم. هدف از تقلیلگرایی هم تقلیلبخشیدن فرهنگ بوده است. احساس میکنیم امکان رفتار اخلاقی وجود ندارد و برای اینکه بتوانیم این آگاهی ناموثق را رفع کنیم باید بدانیم علم، حلم میآورد. همه نیازمند دانایی درباره چرایی رفتار غیراخلاقی هستیم. یک نظریه هم نمیتواند پاسخگو باشد و نیازمند استفاده بیشتر از مدلها و نظریهها هستیم.
تقلیلگرایی در نظریهها
عباس کاظمی در نشست نقد و بررسی کتاب «ما ایرانیان»: نقد من بر کتاب «ما ایرانیان» نقد درونی است. کتاب باید بر اساس ادعاهای درون خود ارزیابی شود. طرح مسئله از نقطه خوبی شروع میشود. وقتی خود را با غرب مقایسه میکنیم یک برخواسته نارضایتی از خود داریم. با استناد به کتاب میتوان دو ویژگی اجتناب از تقلیلگرایی و ذاتگرایی را ادعای اصلی موضوع آن دانست. یعنی بهنظر میرسد باید همه جنبهها را دید اما عوامل مدنظر جامعهشناس، علل روانشناسی و زیستشناختی و تاریخی نیست. ذاتگرایی هم بهمثابه اینکه ذاتا یک ویژگی را داشته باشیم قرار است دیده نشود. فصل مربوط به ادبیات موجود فربه نیست و برای کسی که فرصت مطالعه انبوه ادبیات معرفیشده را ندارد، بهتر بود خلاصهوار گفته میشد تا خواننده همدلانه رفتار کند. فصول نظری هم منِ خواننده را جذب نکرد زیرا بهنظر میرسد تقلیلگرایی در تبیین را به تقلیلگرایی در نظریهها تبدیل کرده است. بهاینترتیب تئوری چهلتکهای شکل گرفته که لذت خواندن کتاب را کم کرده است. کتاب برایناساس به جای «ممگرایی» به ذاتگرایی پرداخته و ادعای دوم کتاب – ادعای دوری از ذاتگرایی با گرایش به ممگرایی – جای پرسش و بحث دارد. بهعلاوه، با اشاره به ممگرایی به روانشناسی پرداختهایم و این امر باعث تقلیل بحث شده است؛ یعنی از ممگرایی، هم شاهد ذاتگرایی و هم تقلیلگرایی هستیم که مخالف ادعای کتاب است.
پاسخ کتاب به پرسش چرایی تداوم ویژگیهای منفی در خلقیات ایرانیان این است که علت حلنشدن بسیاری از مشکلات نوسازی از بالا بوده است. در اینجا دو نکته وجود دارد؛ نخست اینکه چرا با مدرنشدن باید بهبود یافت؟ این ناشی از غلبه نظریه است و در عمل و واقعیت اینگونه نیست. یعنی این ایدئولوژی است که باید بهعنوان فرضیه از آن در کتاب دفاع کرد. دوم اینکه در جوامع دیگری مانند ترکیه که نوسازی از بالا بوده، چرا اوضاع بهتر است و آیا شما کشوری آسیایی را میشناسید که نوسازی از پایین رخ داده باشد. یک ایراد دیگر، استناد به پیمایشهای ملی است. این پیمایشها نظر مردم را میسنجند و واقعیت اجتماعی را نشان نمیدهند. از پیمایشهای ملی میتوان برداشتهای متفاوتی کرد و پاسخهای مختلفی به دست آورد که بیان واقعیت اجتماعی جامعه در حال تغییر هر ساله ما نیست.