این مقاله را به اشتراک بگذارید
درامی اجتماعی و تاثیرگذار
نگاهی به«چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» اولین فیلم وحید جلیلوند
درامی اجتماعی و تاثیرگذار
مریم خسروی
با تمامی نقاط قوتش احتمالا بهخاطر جو غم زده و سنگینی که بر آن حکم فرماست توان جذب مخاطب عام به شکل گسترده را نخواهد داشت و در گیشه موفق نخواهد بود. اما جلیلوند ثابت کرد درام و زبان سینما را می شناسد و اگر بخواهد میتواند با قصههای تازه ملودرام هایی بسازد که قادر باشند مخاطب عام را هم راضی نگه دارند.اولین فیلم سینمایی وحیدجلیلوند روایت محزون مردمانی از طبقه فرودست جامعه است. جلیلوند اما با نگاهی موشکافانه و فیلمنامهای گیرا به زندگی غمبار این مردم نزدیک شده و آلامشان را از دیدگاه یک کارگردان دغدغه مند روایت میکند.فیلم با حکایت زندگی زنی رنج کشیده که باید خرج عمل شوهر فلجش را تامین کند شروع می شود. فردی خیر در اقدامی عجیب برای بخشیدن سی میلیون تومان به فردی مستحق در روزنامه آگهی کرده است و جمعیت زیادی برای دریافت این پول پشت در دفتر او صف بسته اند که این زن هم در بین آنهاست. از این جمعیت کثیر مخاطب طی دو اپیزود با دو نفر از افراد نیازمند که به امید گرفتن پول به دفتر مراجعه کرده اند آشنا می شود. هر دوقصه ای که در دو اپیزود روایت می شوند ثابت کننده این موضوع هستند که افراد مستمندی که برای گرفتن پول صف کشیدهاند به یکدیدگر ارجحیت ندارد و تمام آن جمعیت کثیر را مردمانی محنتکشیده و دردمند تشکیل می دهند. آدمهایی که سی میلیون تومان ِ اهدایی آشتیانی برایشان حکم معجزه را دارد. همانطور که خود آشتیانی روزگاری بهخاطر مبلغی پول که موفق به تامین آن نشده فرزندش را از دست داده و در گذشتهای نه چندان دورخود نیز مانند همین مردم غرق در مصیبت بوده است.لحن فیلم تلخ و گزنده است و این تلخی لحظه ای مخاطب را رها نمیکند اما فیلم به ورطه سیاهنمایی سقوط نمی کند و روایتها آنقدر طبیعی و ملموس هستند که در بعضی قسمتها به فیلمهای مستند پهلو میزنند. روایت غمبار آدمهای فیلم به سمت سانتی مانتالیسم نمی رود و جلیلوند با هوشمندی از خیر اشک گرفتن از تماشاگرانش گذشته و تنها قصد نهیب زدن به آنها را داشته است. اصلیترین نقطه قوت اولین فیلم جلیلوند فیلمنامه ظریف و جذاب آن است. فیلمنامه به شکلی که در سینمای ایران عجیب بهنظر می رسد از ایده ابتدایی پیش میافتد. در سینمایی که عادت کرده ایم شاهد باشیم ایده های خوب با فیلمنامههای ضعیف هدر شوند، نویسنده و کارگردان «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» موفق شده اند ایده ساده و خام ابتدایی رادر بطن فیلمنامه ای پرکشش بسط و پرورش داده و آن را به فیلمی گرم و پویا و تامل برانگیز تبدیل کنند.حُسن دیگر فیلم بازی های بسیار خوب آن است. نیکی کریمی پس از مدتها از شمایل زن بی درد و مرفه فاصله گرفته و در یکی از متفاوت ترین نقش هایش خوش درخشیده. امیر آقایی هم مانند همیشه خوب است و در سکانس هایی که پوسته آرام کارکتر امیر را می شکند و معترضانه فریاد می زند با بازی تاثیر گذارش قلب مخاطب را می فشارد. اما بدون تردید ستاره این فیلم دختر جوانی به نام سحر احمدپور است که در این فیلم اولین تجربه بازیگری اش را از سر گذرانده. احمدپور در تمامی سکانسهایی که حضور دارد درخشان است. بازی طبیعی و حسهای واقعی این بازیگر آنقدر خوب و عالی هستند که گاهی فراموش می کنیم با یک فیلم سینمایی طرف هستیم و بهنظر می رسد نماهایی مستند از زندگی دختری رنجکشیده و تنها را میبیبنم. سکانس های حضور احمدپور به مدد بازی بسیار خوب این بازیگر جوان از تاثیر گذار ترین بخش های فیلم است.«چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» با تمامی نقاط قوتش احتمالا بهخاطر جو غم زده و سنگینی که بر آن حکم فرماست توان جذب مخاطب عام به شکل گستره را نخواهد داشت و در گیشه موفق نخواهد بود. اما جلیلوند ثابت کرد درام و زبان سینما را می شناسد و اگر بخواهد می تواند با قصه های تازه ملودرامهایی بسازد که قادر باشند مخاطب عام را هم راضی نگه دارند. «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» شروعی امیدوارکننده برای کارگردانی جوان است که میتوان با اشتیاق منتظر فیلمهای خوب بعدی اش ماند.
سینما پرس