این مقاله را به اشتراک بگذارید
میوههای زمین
کنوت هامسون که نام واقعیاش کنوت پدرسن است، رمان نویس، نمایشنامه نویس و شاعر نروژی، نخستین اثرش قطعه شعری بود که در سال ۱۸۷۸ سرود. اولین کتاب او به نام زندگی معنوی عصر جدید آمریکایی میباشد که به سرعت توجه محافل ادبی را به خود جلب کرد. این اثر هوشمندی نویسنده ناشناخته آن را نمایان ساخت و بحث بسیاری برانگیخت. میوههای زمین یا بیداری خاک شعر عاشقانه ای است به سبک شعر روستایی، که یک جریان غنایی قومی، طمطراقی عظیم آن را منقلب میکند. هیچگونه تصویر رئالیستی در رمان وجود ندارد بلکه تصویری زیبا شده و جنبه آرمانی یافته است و ایزاک پیشتاز تنها دارای زور بازوی هرکولوار، که دست تنها به مهاجرت میپردازد زمین تازهای را آبادان میکند و مزرعهاش را به دست خود میسازد در نمایشگاه تصویرهای هامسون شاید یگانه شخصیتی باشد که جنبه آرمانی به خود گرفته: این کتاب در بحبوحه جنگ جهانی اول به چاپ میرسد و در سال۱۹۲۱ برنده جایزه نوبل ادبیات میشود.
میدان مسابقه مال من است
در دنیای ادبیات آن بخش که به کودکان مربوط میشود متاسفانه آنطور که شایسته آن میباشد رشد نکرده است و بسیاری از کودکان جهان از آن محروم میباشند. خوشبختانه در سده معاصر نویسندگانی ظهور کردند که تمام فکرشان توجه به دنیای کودکان میباشد. یکی از آن نویسندگان خانم پاتریشیا رایتسن میباشد. این بانوی نویسنده استرالیایی یکی از نویسندگان تاثیرگذار و محبوب داستانهای خردسالان میباشد که با سبک رئالیسم خود آثار ارزشمندی خلق کرد. داستان از بازی کودکانهای شروع میشود که هر کدام از همبازیها در عالم خیال میتوانند مالک مکانی عمومی بشوند که صاحب معینی ندارد. اندی خیالباف در این میان به تور پیرمردی خنزرپنزری میخورد که از تو هم او سوء استفاده میکند و میدان مسابقه را به سه دلار به او میفروشد ماجرا بر سر توهم و واقعیت بین او و دوستانش شکل میگیرد و به خدمه میدان مسابقه میرسد که آنها هم وانمود میکنند مالکیت او را میپذیرند و داستان به همین نحو ادامه دارد تا …
یک خواهش کوچک
کتابی که در دست شماست نوشتههایی را تقدیر میدارد که نویسنده آرزومند بوده به شیوه گذشتههای دور و نزدیک نگرشهای خود را در کارجهان با صبر و حوصله و سرفرصت به روی کاغذ بیاورد، درد دل کند، قصه بگوید، شعر گونههایی بسراید، با کلمات بخندد و یا اشکی بریزد. جهان و هرچه در او هست را سبک – سنگین کند. فاش بگوید که در اصل به بازی گرفته شده زندگی است و نه بازیگر، و حرفهای سترگی از این دست قلم بزند. اما دنیای امروز دیوانه دل و این باخته به ویژه در این یکی دو دهه اخیر چنان میدود که حال و حوصله و فرصت تدقیق و تامل را از آدمیان گرفته و آنها دیگر تحمل روده درازی های قطور را ندارد و تولیدات نوشتاری قد و قوارهاش را به اندازه پیامک و مثل و در بهترین انواع ضربالمثل و کلمات قصار نزدیک تر کرده است.
شجاع
در نمایشنامه شجاع مردی مهربان و باشرافت به خاطر قتل یا جنایت جان میبازد. او گناهکار است، اما احساسی راجع به گناهش ندارد. او میگوید مقتول مستحق مرگ بود . من از دیدن او و جسارتش مفتخر و خوشبخت هستم. او عملکردش را با دستان محکم و سخاوتمندانه محافظت میکند. در کل تصور کردن این مرد به عنوان عامل منفی کاری سخت دشوار است. هال و میدل مس از نقل قول شکسپیر برای انتقال پیام به داستان استفاده میکنند. «افراد ترسو هزار بار قبل از مرگ میمیرند فرد دلیر هرگز طعم مرگ را تجربه نمیکند مگر یک بار…» این نمایشنامه یک ملودرام محکم تمامی نقشهای پرتحرک، پرشور و قوی است که تماشاگران را در جستوجوی چالش اجرایی قرار میدهد. نمایشنامه «شجاع» در سال۱۹۴۳ با بازی تحسینانگیز همفری بوگارت در نقش دایک دورتی، مک گویر در نقش جوزفین پاریس، روبرت میدل مس در نقش واردن و پدرو دکور دوبار در نقش پدر دالی اجرا شده است.
گزیده اشعار مختومقلی
حاجی قوشان گنبد کاووس شاعر ملی ترکمن، متخلص به قراغی و مختومقلی فرزند مردی عالم و روحانی از تیره گوگلان بود. او پس از طی تحصیلات مقدماتی روانه بخارا شد. پس از آن برای کسب دانش بیشتر روانه افغانستان و هندوستان و ازبکستان شد. درخیوه به مدرسه شیرغازی رفت و به تحصیل علوم دینی همت گماشت و زبانهای فارسی و عربی نیز آموخت سپس به زادگاه خود برگشت مختومقلی شاعری توانا بود و در اشعارش عمدتا به مضامین دینی، اخلاقی، فلسفی و عرفانی پرداخته است و عشق به طبیعت و لذات دنیوی در اشعارش مکرر به چشم میخورد. اشعارش به زبان ترکمنی است و نزد این قوم از نهایت محبوبیت برخوردار است. این شاعر سرحلقه شاعران روشن بین ترکمن است که عمق همه چیز را میبیند و سرمشقی میسازد برزندگی خویش لحن و او صمیمی، خیرخواه و اصلاحطلب است. حاصل تجربه مستقیم او از زندگی دیوان حاضر حاصل پژوهش یکی از محققان فرهنگ و ادبیات ایران دکتر مرشدی میباشد که میتواند منبعی باشد برای پژوهش درباره این شاعر بزرگ ترکمن.