این مقاله را به اشتراک بگذارید
اسکلت های گمشده
بدبیاری جسدهای آدم معروف ها!
بدبیاری جسد انسان های معروف، مختص قرون جدید نیست، تابوت مردگان مهم از دوران باستان ماجرا داشته است.
ترجمه ستاره ستاری
بدبیاری جسد انسان های معروف، مختص قرون جدید نیست، تابوت مردگان مهم از دوران باستان ماجرا داشته است.
مرگ اشخاص معروف و مهم، همیشه در طول تاریخ جنجالی بوده است. جسد و محل دفن آن ها هم همین طور، عده ای با احترام و مراسم پرابهت و اشک و آه به خاک سپرده شده اند، عده ای با ترس و در خفا و به دور از جمعیت. برخی فرمان روایان آن قدر در زمان زندگی شان کشتار کردند و برای خودشان دشمن تراشیدند که حتی از این که جنازه شان به دست دشمنان شان برسد هم هراس داشتند.
بیشتر آن ها در زمان مرگ به نیروهای وفادار خود وصیت می کردند که جسم بی جانشان را بی سر و صدا و در مکانی نامعلوم به دل خاک بسپارند. البته برخی از هنرمندان و فیلسوفان هم بودند که از فقر و نداری در گورهای دسته جمعی و بی نام و نشان به خواب ابدی می رفتند و به سرنوشتی مشابه دچار می شدند که در نتیجه، تا به امروز اثری از مزارشان نیست.
کلئوپاترا
وقتی در سال سی پیش از میلاد، «مارک آنتونی» همسر «کلئوپاترا»، در جنگ شکست خورد و سپاهش از میان رفت، کلئوپاترا هم با نیش مار، به شکلی کاملا نمادین خودکشی کرد. «پلوتارک» در نوشته هایش محل دفن مارک آنتونی و کلئوپاترا را مقبره ای نزدیک اسکندریه بیان کرده است.
برخی هم معتقدند جسد آن ها در نزدیکی معبد تاریخی «تاپوریزیس مگنا»، جایی که تعداد فراوانی مقبره و جسد مومیایی شده در آن وجود دارد، دفن شده است. هرکدام درست باشد، امروز هیچ اثری از مقبره ملکه رود نیل و همسرش وجود ندارد. انگار که هیچ گاه زاده نشده باشند. این موضوع یا به خاطر زلزله های شدیدی است که در آن مناطق رخ داده و توپوگرافی و زمین شناسی منطقه را به شدت عوض کرده یا جسد آن ها از ابتدا در جای دیگری دفن شده و کسی از آن خبر ندارد.
توماس پین
روشنفکر انگلیسی- آمریکایی که از پدران انقلاب آمریکا شناخته می شود، مقالات فراوانی در دفاع از انقلاب آمریکا و فرانسه نوشت. وقتی پین درگذشت، تنها شش نفر در مراسمش حضور داشتند. مدتی گذشت تا «ویلیام کویت» روزنامه نگار، استخوان هایش را از خاک درآورد تا به انگلستان بفرستد و مراسمی در نیرو و جایگاه پین برایش برگزار کند.
ولی ناگهان استخوان ها غیب شدند. در قرن هجدهم، افرادی ادعا کردند که جمجمه و دست راست پین را یافته اند، ولی هیچ گاه این شایعات ثابت نشد و جسد توماس پین، همون دوران زندگی اش بی نام و نشان باقی ماند.
ولفگانگ آمادئوس موتسارت
وقتی آمادئوس بزرگ در سال ۱۷۹۱ میلادی بر اثر بیماری نامعلومی درگذشت، جسد بی جانش را در تابوتی چوبی قرار دادند و در قبرستان «سنت مارکس» وین درون قبری بی نام و نشان دفن کردند. تا قرن نوزدهم موتسارت درون قبرش، پایش را دراز کرده بود و با خیال راحت مرده بود؛ تا اینکه نیز به تخریب و بازسازی مجدد قبرستان برای ساخت مقبره های جدید، عملا قبر او را از بین برد. البته بعدها جمجمه ای پیدا شد که بسیاری آن را به موتسارت منتسب کردند، ولی آزمایش های ژنتیکی در سال ۲۰۰۸ به این شایعه هم پایان داد تا محل قبر و جنازه موسیقی دان نامی قرن هجدهم جهان، همچنان برای همگان نامعلوم باقی بماند.
چنگیزخان
زمانی که چنگیزخان مغول مرد، بزرگ ترین امپراتوری تاریخ را برای خودش دست و پا کرده بود که رسیدن به آن، برای دیگر فرمان روایان دست یافتنی نبود. برای همین، چنگیز برای مرگ و کفن و دفن خودش برنامه ای ریخت تا رسیدن به جنازه اش برای دیگران عملی نباشد. در سال ۱۲۲۷ میلادی بعد از مرگ تموچین، سربازان وفاداراش به فرمان خان خود عمل کردند و او را در مکانی نامعلوم به خاک سپردند. حتی همدیگر را از بین بردند تا یک وقت محل دفن از دهان شان در نرود و به دیگران جای تدفین چنگیز را لو ندهند.
البته شایعات دیگری هم در این باره هست؛ از جمله این که فرماندهان چنگیز، قبر او را با هزار است لگدمال می کنند تا کاملا از بین برود. یا شایعه دیگری که طی آن می گویند برای آن که محل قبر چنگیز مشخص نباشد، رودخانه ای را از مسیرش خارج کردند تا از روی قبر او عبور دهند و آن را از دسترس دشمنان و دزدان در امان نگه دارند. به تارگی محققان ژاپنی و آمریکایی تحقیقاتی را در این زمینه انجام داده اند. ولی هنوز از قبر چنگیز، خبری نیست که نیست.
اسکندر مقدونی
زمانی که اسکندر از دنیا می رفت، برخی از ابرقدرت های آن زمان جهان، از جمله پادشاهی هخامنشیان را شکست داده بود و امپراتوری اش از شرق تا غرب را در بر می گرفت. اسکندر را پس از مرگ، درون تابوت دانی از طلا قرار دادند و از بابل به ممفیس منتقل کردند و بعد، جنازه اش را در بنای یادبودی به خاک سپردند.
چند قرن بعد، زمانی که «ژولیوس سزار» و «اگوستوس»به این محل رفتند، هر دو از اسکندر به نیکی یاد کردند، ولی «کالیگولا» به شدت به این بنا آسیب زد، اما اینکه در نهایت چه بلایی سر تابوت اسکندر آمد و در حال حاضر کجاست، رازی است که به این زودی ها کشف نخواهد شد.
آتیلا، پادشاه هون ها
آتیلا تنها پادشاه میان قوم های بربر است که توانست ضربات جبران ناپذیری به رومی ها وارد کند و بارها از آن ها باج بگیرد. بسیاری او را یک تروریست قرن پنجم میلادی می دانند. آتیلا پس از جشن آخرین ازدواجش، در حالی که خون شدیدی از بینی اش می آمد، بر اثر بیماری نامعلومی از دنیا رفت. اتفاقات پس از مرگ او، بسیار به چنگیزخان شباهت دارد؛ سرداران آتیلا جسد فرمانده خود را در سه تابوت درون هم قرار دادند. تابوت اول که جسد آتیلا در آن قرار داشت، از جنس طلا بود، این تابوت در تابوت دیگری از جنس نقره قرار داده شده و در نهایت هر دوی آنها، در تابوتی فولادی گذشته شدند.
مجموعه این تابوت ها را هم در بستر رودی دفن کردند تا دست رومی ها به آن نرسد. چیز دیگری از جزییات محل دفن آتیلا در دست نیست و تنها می تواند گفت جسد او در نقطه ای از مجارستان دفن شده است.
سر فرانسیس دریک
او ناخدای محبوب ملکه الیزابت و دشمن سرسخت اسپانیایی ها بود. کسی که یکی از بزرگ ترین صادرکننده های برده های آفریقایی به اروپا محسوب می شد. دریک عملا دزد دریایی بود و بارها کشتی های اسپانیا را غارت کرده بود، با این حال، هر روز نزد ملکه بریتانیا محبوب تر می شد. او در سفر ناموفقی که به حوزه کارائیب داشت، به بیماری «دیسنتری» (که نوعی التهاب روده) است مبتلا شد و خیلی زود مرد.
بعد از مرگش، نیروهایش در چهارده مایلی «پرتابلو»، برایش مراسم تدفینی سنتی و از نوع دریایی ترتیب دادند و جنازه اش را طوری دفن کردند که هنوز باستان شناسان بعد از چهار قرن، اثری از آن نیافته اند.
هیتلر
هنگامی که ارتش سرخ شوروی به برلین رسید، آخرین مقاومت ها در پایتخت آلمان های نازی شکسته و ارتش هیتلر تسلیم شد. در این زمان هیتلر و اوا بران، همسرش که فقط روز بود ازدواج کرده بودند، در پناهگاه زیرزمینی و شخصی او بودند. در حالی که صدای آخرین گلوله ها و انفجار توپ ها از همه طرف می آمد، آدولف هیتلر تصمیم نهایی را گرفت، کسی آن لحظه را ندید ولی نزدیکانش می گویند همسرش با خوردن قرص سیانور و خود هیتلر با شلیک گلوله خودکشی کردند، معدود بازماندگان و وفاداران به او هم جسدش را به دستور خودش سوزاندند تا به دست متفقین نیفتد، اما این روایت عادی ماجراست، چرا که هیچ کس نه جنازه سوخته ای از هیتلر دید و نه حتی عکسی از آن.
وقتی پناهگاه هیتلر به دست ارتش شوروی افتاد، آنها هیچ عکس یا جنازه ای از او نشان کسی ندادند. شاید دلیل آنها این بود که باقیمانده هواداران هیتلر و نازی ها جایی برای جمع شدن نداشته باشند یا از او اسطوره ای نسازند، اما همین اتفاق منشا بسیاری از شایعات شد، مثلا اینکه در ۱۹۸۴ یک نشریه محلی بولیوی مدعی شد که هیتلر سال ها در دهکده ای در مرز بولیوی و برزیل زندگی می کرده و یا انواع و اقسام افسانه های پارانرمال که برای هیتلر و نازی ها ساخته شد.
برخی محققان هم تصور می کنند جنازه هیتلر به دست سربازان ارتش سرخ سوزانده شد و نازی ها فرصت نکردند که او را به جای دیگری ببرند، هرچه بود بلایی که سر جنازه هیتلر آمد منشا بسیاری از اخبار دروغین شد که تا امروز هم ادامه دارد.
همشهری دانستنیها