این مقاله را به اشتراک بگذارید
مهم ترین نقش های «ترانه علیدوستی»
«من ترانه…» از آن فیلم هایی است که هر بازیگری دوست دارد در شروع حرفه بازیگری اش در پرونده اش داشته باشد. ترانه علیدوستی در آن زمان هجده ساله بود و این فیلم اولین تجربه بازیگری او به حساب می آمد.
ایثار قنواتی
پذیرایی ساده؛ ۱۳۹۰
لیلای «پذیرایی ساده» بی پروایی و شیطنتی دارد که هر کسی از عهده نمایش آن بر نمی آمد. با کمی بی احتیاطی این نقش شکل کاریکاتوری به خود می گرفت و به جذابیت های فیلم لطمه می زد. علیدوستی تلاش زیادی می کند تا جذابیت را با رازآمیزی ترکیب کند و تا حد زیادی هم موفق می شود. او در نحوه بیان دیالوگ ها با بالا بردن تن صدای خود سعی می کند اقتدار شخصیتش را تقویت کند و نگذارد در سکانس های دونفره در کنار مانی حقیقی شخصیتش دست کم گرفته شود.
علیدوستی «پذیرایی ساده» هر جا لازم باشد می تواند چهره ای معصوم هم به خودش بگیرد و آسیب پذیری های نقشش را به رخ بکشد. «پذیرایی ساده» را شاید به همین دلایل بتوان از دشوارترین نقش های کارنامه او به حساب آورد. چالشی که علیدوستی از پسش برآمده.
درباره الی…؛ ۱۳۸۷
الی در این فیلم دختر غریبه ای است که با یک جمع دوستانه و پرشر و شور به سفر می رود. او خودش را تا جای ممکن از جمع آنها کنار می کشد. به جای دادن جواب های سرراست، با لبخند سرش را پایین می اندازد. کم حرف است، اما این کم حرفی باعث نمی شود فکر کنیم شخصیت مرموزی دارد. علیدوستی در نقش الی به خوبی حسی مانند معذب بودن را به تماشاچی منتقل می کند. درواقع او غریبه ای خجالتی در جمع است که با وجود کمرویی سعی می کند از پس موقعیتی که در آن قرار گرفته بربیاید. او کمرو، دوست داشتنی و گاهی مرموز است و بازی ترانه این پیچیدگی را در نقشی که فرصت چندانی برای حضور ندارد از کار درآورده.
من ترانه ۱۵ سال دارم؛ ۱۳۸۰
«من ترانه…» از آن فیلم هایی است که هر بازیگری دوست دارد در شروع حرفه بازیگری اش در پرونده اش داشته باشد. ترانه علیدوستی در آن زمان هجده ساله بود و این فیلم اولین تجربه بازیگری او به حساب می آمد. اولین تجربه اما سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را از بیستمین جشنواره فیلم فجر هم برایش آورد و نامش یک شبه به عنوان بازیگر سر زبان ها افتاد. چهره معصوم و صدای لرزان علیدوستی/ «ترانه پرنیان» این فیلم را به یکی از ماندگارترین قصه ها درباره چهره های نوجوان تاریخ سینمای ایران تبدیل کرد.
آسمان زرد کم عمق؛ ۱۳۹۱
ترانه علیدوستی در «آسمان زرد کم عمق» تقریبا هرچه در چنته دارد رو می کند. او در نقش زنی روان پریش و آشفته با ظاهری نامتعارف و نگاه هایی که انگار به ناکجاآباد خیره شده اند، آهسته و پیوسته موتور درام را به حرکت در می آورد. علیدوستی با مکث هایش در گفتن دیالوگ ها، با سکوت های بجا و میمیک های کنترل شده اش به خوبی در قالب این نقش فرو می رود و بازی اش را در طول قصه یکدست نگه می دارد. این نقش هیچ شباهتی به ترانه سرزنده «چهارشنبه سوری» یا ترانه معصوم «من ترانه…» و «درباره الی…» ندارد و به بازیگرش اجازه می دهد از کلیشه های مرسوم نقش های روان پریش فراتر برود و به شخصیتی عمیق و تاثیرگذار تبدیل شود.
شهر زیبا؛ ۱۳۸۲
علیدوستی بعد از «من ترانه…» دو سال در مقابل دوربین هیچ کارگردانی نرفت. او که دوران راهنمایی در هنرستان موسیقی درس خوانده بود، در این دوره بیشتر وقتش را صرف موسیقی و نوشتن کرد تا این که اصغر فرهادی برای دومین فیلم بلند سینمایی اش پیشنهاد بازی در نقش فیروزه در «شهر زیبا» را به او داد. این نقش تفاوت های چشم گیری در اجرا با اولین تجربه بازیگری او داشت. ترانه در این فیلم نقش دختری فقیر و حاشیه نشین را بازی می کند. دختری سرسخت و مصمم که با اخم ها، نگاه های بُراق و فریادهای بلند چهره دیگری از بازیگری اش را به نمایش می گذارد.
زندگی مشترک آقای محمودی و بانو؛ ۱۳۹۱
ساناز در این فیلم دختر جوان و شیطانی است که سر و کارش با یک خانواده سنتی می افتد. ویژگی بازی علیدوستی در این فیلم اغراق بیش از حد در رفتارهایش با دیگران است. او با اغراق در لباس پوشیدن، حرف زدن و حتی نوع آرایش صورتش تلاش می کند توجه اطرافیان را به خودش جلب کند؛ می خواهد نامزد پولدارش باشد، یا مرد سنتی خانواده ای که یک چند روز مهمان آنهاست، یا حتی دختر نوجوانی که تازه با هم کلاسی هایش در حال تجربه رابطه اجتماعی است.
چهارشنبه سوری؛ ۱۳۸۴
هر چند روحی «چهارشنبه سوری» هم دختری فقیر و حاشیه نشین است، اما سکوت ها و خیره شدن های ترانه علیدوستی به کارها و رفتارهای مژده (هدیه تهرانی) تفاوت زیادی با فیروزه «شهر زیبا» داشت. روحی، دختر ساده ای که قبل از ورود به خانه مژده همه هم و غمش جمع کردن لباس عروسی است، بعد از یک صبح تا عصری که در این خانه می گذراند، تبدیل به زنی می شود که سکوت هایش نه از سادگی، که از سر تردید است.
استراحت مطلق؛ ۱۳۹۳
علیدوستی در «استراحت مطلق» با ته لهجه دامغانی، سمیرایی است که با یک بچه از دست شوهر آس و پاسش عاصی شده و تلاش می کند تا در شهر درندشتی مثل تهران گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. سمیرا زنی است که برای پیشبرد کارهایش تا حد زیادی خودش را به سادگی و معصومیت می زند. برای همین هم تقریبا همه دوستان مشترک او و همسرش با وجود مشکلات شخصی و خانوادگی ای که دارند، دست به کار می شوند تا برای او سرپناه، پول و حتی یک شغل پیدا کنند. سمیرا با همین ظاهر غلط اندازش پیش صاحب کار سابقش می رود و از او درخواست کار می کند. ظاهری که هر چند برای اطرافیانش برملا نمی شود، اما تماشاچی به خوبی منفعت طلبی را در او احساس می کند.
کنعان؛ ۱۳۸۶
این فیلم سومین همکاری متوالی عیلدوستی با اصغر فرهادی بود. هرچند «کنعان» را مانی حقیقی کارگردانی کرد، اما فرهادی در نوشتن فیلمنامه اش نقش پررنگی داشت. علیدوستی در این فیلم نقش زنی به نام مینا را بازی کرد که به لحاظ سنی حداقل ده سال از سن واقعی ترانه در آن زمان بیشتر بود. در این فیلم دیگر از سادگی و معصومیت ترانه در نقش های دیگرش خبری نیست و البته از تمجیدهایی که همیشه بازی های او برایش به همراه داشت. خیلی ها ترانه را انتخاب مناسبی برای این نقش ندانستند و با نامهربانی مینا و بازی ترانه را زیر سوال بردند؛ زنی که واقع بین، عصبی، پرخاشگر و تا حدی خودخواه است و دلیلی نمی بیند به هیچ کس درباره رفتارهایش توضیح دهد. او در برابر سوال های خواهر و همسرش فقط سکوت می کند، رو بر می گرداند و در بهترین حالت جواب سربالا می دهد.
شهرزاد؛ ۱۳۹۴
«شهرزاد» اولین تجربه بازیگری ترانه علیدوستی در سریالی تلویزیونی است. داستان «شهرزاد» در سال ۳۲ می گذرد. ترانه در این سریال که فصل اولش تا پایان امسال ادامه خواهد داشت، دختری است سرکش، تحصیل کرده و حاضرجواب که در نهایت مجبور می شود به خواسته خانواده و شخصی به نام «بزرگ آقا» تن بدهد و با شخص دیگری ازدواج کند. ترانه در این سریال برخلاف نقش های قبلی اش، حواسش به زندگی، اتفاق ها و آدم های دور و برش هست. او زنی آگاه به اتفاق های اجتماعی و حتی سیاسی روز است. این ویژگی ها باعث شده تا شخصیت شیرین شهرزاد نسبت به دیگر شخصیت های ازن سریال همذات پنداری بیشتری در مخاطب برانگیزد و به یکی از برگ برنده های سریال تبدیل شود.
همشهری سینما ۲۴