این مقاله را به اشتراک بگذارید
آرزو برای کشف دوباره آلبر کامو
نویسنده آلمانی کتاب «کامو، آرمان سادگی» گفت: آرزو میکنم ترجمه این کتاب باعث شود این نویسنده بزرگ کلاسیک فرانسوی از نو کشف شود.
به گزارش مد ومه، بر اساس گزارش رسیده، پنجشنبه ۲۴ دیماه کتابفروشی آینده در چهل و سومین جلسه صبح پنجشنبههای خود میزبان ایریس رادیش منتقد برجسته آلمانی و نویسنده کتاب «کامو، آرمان سادگی» بود که مهشید میرمعزی آن را به فارسی ترجمه کرده و نشر ثالث آن را به چاپ رسانده است.
در ابتدای نشست فیلمی کوتاه پخش شد که یادآور برگزاری شبهای متعدد بخارا درباره چهرههای ادبی آلمانیزبان بود؛ از جمله شبهایی برای هرمان هسه، اینگه بورک باخمن، فرانتس هولر، فرانتسوبل، آنه ماری شوارتسنباخ، فردریش دورنمات، ماکس فریش، ریلکه، و همچنین شب شعر آلمانی.
سپس علی دهباشی از وابسته فرهنگی سفارت آلمان، یوستوس کمپر، دعوت کرد که آغازگر این نشست باشد و کار ترجمه سخنان او را فراز فرهودیفر بر عهده داشت.
گفتوگو با ایریس رادیش
متن سخنان کمپر به این شرح بود: «خدمت خانم رادیش، خانم مهشید میرمعزی و دیگر حاضران خیرمقدم عرض میکنم. خیلی خوشحالم که در این مکان کاملاً فرهنگی هستیم که مراسم فرهنگی بسیاری در آن برگزار شده و از آقای دهباشی، سردبیر مجله بخارا، هم برای هماهنگی و برگزاری این نشست تشکر میکنم. خوشحالیم که میتوانیم این راه را ادامه بدهیم. و همین طور خیلی خوشحالیم که افراد مهمی مثل خانم رادیش در اینجا هستند.
و بجاست که در اینجا بگویم خانم رادیش از جمله ۱۰ منتقد ادبی برتر آلمان هستند و ایشان از سال ۹۰ با نشریه فرانفکورتر کارشان را آغاز کردند و شناخته شدند و از سال ۲۰۱۳ هم با روزنامه سایت همکاری میکنند. برنامه مشترکی هم داشتند که متأسفانه دو تن از همکارانشان فوت کردند. آقای راینیسکی و آقای هلموت کالاسک و نام این برنامه « کوارتت ادبی » بود که برنامهی خیلی خوب و پربینندهای بود.
با خانم رادیش که صحبت میکردم خیلی از این سفری که داشتند راضی بودند و این سفر برایشان در این کشور فوقالعاده جذاب بوده و از خانم میرمعزی هم که مترجم کتاب ایشان هستند و در این سفر همراه ایشان بودند و به ایشان کمک کردند بسیار سپاسگزارند.
و خیلی خوشحالم که شما به عنوان کسانی که در زمینه فرهنگ فعالیت دارید با خانم رادیش در ایران آشنا بشوید و هفته پیش هم در نشر ثالث برنامه رونمایی از کتابی بود که خانم میرمعزی ترجمه کردهاند و این میتواند برای ادبیات دو کشور خیلی مفید باشد. از همه کسانی که به سفر ایشان کمک کردند تشکر میکنم و حالا میتوانیم با خانم رادیش بیشتر آشنا بشویم. خیلی ممنون. »
در ادامه دهباشی از ایریس رادیش، مهشید میرمعزی و دکتر سعید فیروزآبادی دعوت کرد تا نشست را پی بگیرند.
در ابتدا مهشید میرمعزی معرفی کوتاهی داشت از ایریس رادیش:
«ایریس رادیش، متولد دوم ژوئیه ۱۹۵۹ در برلین است. وی در رشتههای زبانشناسی آلمانی، زبانشناسی رومانی و فلسفه در دانشگاه فرانکفورت ماین و تویینگن تحصیل کرده است. رادیش در حال حاضر منتقد ادبی است. او در ۱۹۹۰، دبیر ادبی هفتهنامه دی سایت شد و از ۲۰۱۳ مسئول پاورقیهای این نشریه است. همچنین در کانالهای مختلف تلویزیونی مجری است. رادیش در یک برنامۀ ادبی مشهور به نام « کوارتت ادبی» حضور مییافت که در آن کتابها و مباحث ادبی مطرح میشد. او از ۱۹۹۵تا ۲۰۰۰ از داوران جایزۀ اینگه بورک باخمن بود که از ۱۹۷۷ با عنوان « روزهای ادبیات آلمانی زبان» در کلاگن فورت به نویسندگان و شاعران اعطا میشود. همچنین از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ رئیس هیئت داوران این جایزه بود. رادیش در سال ۲۰۰۸ از سوی مؤسسه زبان آلمانی، جایزه رسانههای گروهی را برای فرهنگ زبان به دست آورد. در سال ۲۰۰۹، وزیر فرهنگ فرانسه، عنوان « شوالیۀ هنر و ادبیات » را به رادیش اعطا کرد.
از آثار دیگر رایش میتوان از کتاب قرن، ۵۱ نویسندۀ پرآوازه آثار مورد علاقه خود را در قرن بیستم معرفی میکنند ( ۲۰۰۰) روح اروپا و وطن کوچک، هیچ کس زنده از این جا بیرون نمیآید ( دو مقاله ۲۰۰۶) و مدرسهای برای زنان، و چگونه میتوانیم خانواده را از نو کشف کنیم ( ۲۰۰۷) نام برد.»
پس از آن میرمعزی شرحی مختصر از کتاب « کامو،آرمان سادگی» داد:
«کامو، آن گونه که کسی او را نمیشناسد.
مردی که به قاتل بدل میشود، چون آفتاب چشمش را میزند. مورسوی بیگانه تا امروز هم از شخصیتهای بسیار مشهور ادبیات جهان است. آلبر کامو، خالق آن ، فیلسوف پوچیهای وجود انسان است، اندیشمند عصیانگری که انسان برایش اهمیت دارد و همواره وکیل مدافع سادگی است؛ سادگیای که برای این الجزایری فرانسوی، اساس همه چیز و همزمان قویترین همراهش در زیر آفتاب به حساب میآید.
نتایج و بررسیهای ایریس رادیش «تازهتر از همیشه» است. رادیش که از منتقدان بسیار سرشناس ادبی است، به مناسبت صدمین سالروز تولد کامو، ما را همراه خود به سفری جذاب میبرد. از بلکور، منطقۀ فقیرنشین الجزایر که کامو در آن جا کنار مادر خاموش خود بزرگ میشود تا پاریس خاکستری که تحت اشغال آلمانیها، اخلاقیات این اگزیستانسیالیست جوان را به مبارزه میطلبد. سارتر که رقیب او و فردی مشهور است، کامو را که ضد فاشیسم، ضد کمونیسم و اروپایی است، با تحقیر « پسر خیابانی الجزایری» میخواند، کامویی که برای خود یک غریبه و روشنبینتر از همه است.
ایریس رادیش با احساس همدردی و دلسوزی از مردی میگوید که تحت تأثیر چشماندازهای دریای مدیترانه قرار داشته است. از تمام مبارزات زندگی او در مقام یک طرفدار حقوق زنان و طرز فکر متعهدش سخن میراند.»
پس از این توضیح، ایریس رادیش از هدف خود برای نگارش این کتاب سخن گفت که سخنان او را دکتر سعید فیروزآبادی به فارسی ترجمه کرد:
«بسیار خوشحالم که به این سفر آمدهام و خوشحالم که در این جمع حاضر شدهام تا بیشتر درباره این کتاب که در حقیقت به مناسبت صدمین سال تولد کامو انتشار یافت گفتوگو کنیم.
آلبر کامو از معدود نویسندگان بسیار بزرگی است که در سراسر جهان، خوانندگان خود را یافته است زیرا صدای او تا امروز هم زنده و رها از هر گونه رسوبهای ایدئولوژیکی و شرایط زمانی باقی مانده است. بسیار خوشحالم که این کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است. همچنین آرزو میکنم که ترجمه کتاب باعث شود این نویسنده بزرگ کلاسیک فرانسوی از نو کشف شود و خوانندگان جوان ایرانی هم او را نویسندهای بدانند که احساس و شعور را کاملاً در کنار هم تحت تأثیر قرار میدهد.»
سپس علی دهباشی خطاب به رادیش به این نکته اشاره کرد: «میخواستم به خانم رادیش بگویم که کتاب ایشان بسیار مهم و ارزشمند است ولی در زبان فارسی آلبر کامو از سال ۱۳۲۴ ( ۱۹۴۵) توسط نویسندگانی مثل جلال آل احمد، ابوالحسن نجفی، رضا سیدحسینی و چند تن دیگر از طریق زبان فرانسه به زبان فارسی معرفی شد و نخستین کتابی که به طور مستقل دربارۀ آلبر کامو منتشر شد ۴۶ سال پیش توسط استاد دکتر عزت الله فولادوند به فارسی ترجمه شد و اینک پس از ۴۶ سال، دومین کتاب مستقل را خانم میرمعزی از اثر شما ترجمه کردند. و ما خوشحالیم که این بار از دید یک نویسنده و منتقد آلمانی به یک نویسنده فرانسوی نگاه میشود. باید تفاوتهای خیلی زیادی داشته باشد.»
در ادامه محمود معتقدی شاعر و منتقد که کتاب را خوانده بود برداشت خود را از این کتاب بیان کرد:
««کامو، آرمان سادگی» زندگی نامهای است که در چشماندازی میتوان بسیاری از سویههای تاریک / روشن زندگی و آثار آلبر کامو را به زیبایی و درستی مورد توجه قرار داد. و نویسنده متن، خانم ایریس رادیش با طرح ۱۰ فصل بنیادین از هستی کامو به عنوان کلیدهای اساسی آثارش، فصلهای کتابش را در این ۱۰ پرسش اساسی دستمایه جستوجوهایی از دل گفتهها و نوشتههای کامو قرار میدهد که هر کدام به جهت زمانی و مکانی، میتواند چشمانداز بخشهایی از خلاقیت و حوادث زندگی نویسنده را در گذرگاه زمان به تصویر بکشد. کلیدواژههایی همچون : دنیا، رنج، زمین، مادر، انسانها، بیابان ، شرف، تیرهروزی، تابستان، دریا…»
پس از آن جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد.
دهباشی از ایریس رادیش پرسید، از آنجا که بین نگرش آلمانیها و فرانسویها تفاوت زیادی وجود دارد، از منظر ادبیات تطبیقی چه نویسندهای را میتوانید در آلمان با کامو مقایسه کنید؟، و رادیش پاسخ داد که نیچه و تفکر او را میتواند با کامو قابل قیاس بداند.
پرسش بعدی درباره تأثیر هجوم اینترنت بر کتابخوانی مردم آلمان بود که رادیش توضیح داد که از نظر کتابخوانی هیج تأثیری نگذاشته است. اگر ای بوکها را در نظر بگیریم، هنوز ۹۵ درصد با کتاب کاغذی است و پنج درصد با ای بوک که تازه این ای بوک ها حتماٌ به صورت کاغذی هم موجودند. اما گسترش اینترنت و فضای مجازی تأثیر زیادی بر نشریات هفتگی و روزنامهها داشته است و چون تمام این روزنامهها و نشریات دارای سایت هم هستند، روز به روز خواننده نسخههای کاغذی آنها کمتر میشود.
درباره مهاجرت به اروپا و به ویژه آلمان و بحرانی که این روزها به وجود آمده سوالی مطرح شد که رادیش پاسخ داد و گفت که در ابتدا اکثریت آلمانیها با روی خوش با این مهاجران روبهرو شدند و اصلاً نهضتی بود با عنوان « نهضت خوشآمدگویی» چون این اکثریت معتقد بود که جان این پناهچویان در خطر است و باید به آنها پناه داد. اما بعد از حوادث شب سال نو در کلن همه چیز تغییر کرد و این حوادث بسیار روی افکار عمومی آلمانیها تأثیر گذاشت و این اکثریت از دست رفت و حالا پنجاه پنجاه شده است.
سئوال بعدی درباره انتشار کتاب « نبرد من» آدلف هیتلر بود و اینکه آیا این مساله به تقویت نئونازی ها نمیانجامد که رادیش در پاسخ گفت: «حقیقتی است که این کتاب پس از ۷۰ سال به چاپ میرسد و طبعاً موجب خوشحالی نئونازیها شده است اما باید گفت این کتاب همیشه به صورت زیرزمینی در اختیار نئونازیها بوده . این کتاب با افزودن حاشیهها و تفسیرها و توضیح درباره واقعیتهای تاریخی آن زمان منتشر شده و به منظور استفاده دانشجویان و پژوهشگران تاریخ بوده است. اما مطمئن باشید که من هیچ وقت به این کتاب دست هم نمیزنم.»