این مقاله را به اشتراک بگذارید
شاعران، شعرها، رویاها
سارا اقبالی
اوکتاویو پاز در یکی از گفتوگوهایش جامعه بدون شعر را جامعهای بدون رویا، بدون واژه و بدون پل میداند؛ «پلی که یک انسان را به دیگری میرساند، آن دیگری که نامش شعر است. ما با دیگر حیوانات فرق داریم؛ چراکه از قدرت تکلم برخورداریم و صورت غایی زبان، شعر است. اگر جامعهای بر شعر خط بطلان بکشد، دست به خودکشی معنوی زده است. » به راستی که حق با پاز است. آنهم برای ما ایرانیها که هنر اولمان در گذار تاریخ شعر بوده و شعر هست و بیاغراق خواهد بود. شعری که از رودکی بزرگ به مرور با تاریخ پر از کشت و کشتار ما پیش آمده و تا امروز به ما رسیده. در این بین شعر شاعران جهان نیز تاثیرات خود را بر شعر ما گذاشته. آنطور که نیما از شعر جهان وام گرفت و «افسانه»اش را سرود و طرح «نو»یش را در انداخت. نشر «سولار» در همین راستا، پنج مجموعهشعر از شاعران بزرگ جهان را با ترجمه محمدصادق رییسی منتشر کرده. در ادامه نگاهی میاندازیم بر شعر این شاعران.
«برگها بسیارند ریشه یکی»؛ ویلیام باگلر ییتس
کتاب «برگها بسیارند، ریشه یکی»، مجموعه شعرهای شاعر و نمایشنویس ایرلندی، «ویلیام باتلر ییتس» است که در سال ١٩٢٣ جایزه نوبل را از آن خود کرده است. مجموعه حاضر در برگیرنده اشعاری از مجموعه کامل اشعار شاعر است. شعر ایرلند همواره با نام دو شاعر بلند آوازه و بزرگ جهان، «ویلیام باتلر ییتس- برنده نوبل ١٩٢٣» و «شیموس هینی- برنده نوبل ادبی ١٩٩۵» همراه است. این دو همان قدر برای ایرلندیها گرامیاند که حافظ و فردوسی برای ایرانیان و همین نیز کافی است تا شعر ایرلند را ـ نسبت به دیگر کشورها ـ برای هر خوانندهای، در هر جغرافیایی از جهان، دلپذیر و قابل توجه جلوه دهد. ایرلند بیشک سرزمین خیال است. وی عقیده داشت که زبان شاعر باید رویاگونه، مهیج و فرازمینی باشد. وی به شعر همچون موهبتی برای فرهنگ دوباره احیاشده ایرلند مینگریست. دانش مدرن، بیشترین سرچشمه عقاید صوفیانه و نیمهصوفیانه ییتس را شکل داده است که با عقاید «بلیک و شلی» یکی بودند و گاه به باورها و سنتهای پیشاافلاطونی برمیگردد.
«جمهوری وجدان»؛ شیموس هینی
کتاب «جمهوری وجدان»، مجموعه شعرهای شاعر ایرلندی، «شیموس هینی» است که در سال ١٩٩۵ جایزه نوبل را از آن خود کرده است. مجموعه حاضر در برگیرنده اشعاری از مجموعه کامل اشعار شاعر است. به گفته ابن خلدون: «سرزمینهای مرطوب و بارانخیز، همواره مردمانی خیالپرور و شعردوست میپروراند ـ و ایرلند بدون شک سرزمین خیالهای دور است. » سال ١٩٣٩ را باید نقطه عطفی در تاریخ ادبیات ایرلند به شمار آورد. در این سال «ویلیام باتلرییتس» ـ نابغه اسطورهپرداز شعر جهان و برنده جایزه نوبل ادبیات در ١٩٢٩، چشم از جهان فروبست. در آن سال در اندیشه هیچ کس خطور نکرد که در گوشهای دیگر از سرزمین ایرلند، نابغهای دیگر به نام شیموس هینی چشم به جهان گشوده است. در بررسی آثار ـ شعری ـ هینی آنچه در دید اول، بیش از همه نمایان است، سرسختی آثار اوست. همه آنانیکه شعرهای هینی را به زبان اصلی دیده و خواندهاند، حتما به این نکته واقفاند که اشعار او به سختی تن به ترجمه میدهند. این گفته نیما یوشیج سخت درباره شیموس هینی صدق میکند که: او شاعری «مشکل ـ آسان» است و یکی از دلایلی که در ایران، مترجمان کمتر به سمت آثار او تمایل نشان دادند ـ نسبت به شاعران دسته چندم جهان، چه در نشریات و چه بهطور مجموعه شعر ـ همین نکته بوده است. اما باید توجه داشت که شعرهای وی باید به تکرار خوانده شود و خوانده شود تا به اندیشههای نابشان دست یافت. «مشکل ـ آسان» بودگی شعرهای هینی ابتدا در نوع فرمهایی است که بر میگزیند. فرمهایی که تا حد یک «رفتار روزمره» عادی و ساده به نظر میآیند و در حین «عادی و ساده» بودن، دستنایافتنیاند. چرا که وابسته به هیچ جهانی نیستند. کشف جهانهای ناشناخته است که در آن تمام اجزا، رنگ و بوی تازه خود را دارند. برای نزدیک شدن به این «جهان» باید با تمامی اجزای آن رابطه برقرار کرد، بعد آن «کشف نهایی» به خودی خود صورت خواهد گرفت.
«و آنگاه خدا عشق را آفرید»؛ چارلز بوکوفسکی
کتاب «و آنگاه خدا عشق را آفرید»، مجموعه شعرهای شاعر امریکایی، «چالز بوکوفسکی» است. امریکا پیش از هر چیز، سرزمین «داستانهای کوتاه» است تا شعر. رشد داستان کوتاه در امریکا بیشتر به دلیل بافت شقهشقه شده این سرزمین است. کشوری پرتحرک و پر زد و خورد، با ملیتها و قومیتهای متفاوت، کشوری با رشد بیاندازه لحظهای زندگی. «زمان» در چنین کشورهایی اهمیت بسیاری دارد؛ در نتیجه در حوزه ادبی، بافت «زمانی کوتاهی» اتفاق میافتد. اما «وضعیت شعر» در امریکا نیز حدیثی شنیدنی دارد. همه آنانیکه با متن اصلی شعرهای انگلیسیزبان آشنایند، تفاوت شعر در امریکا و شعر در دیگر کشورهای انگلیسیزبان، بهویژه اروپایی را به خوبی درک میکنند. شعر شاعران غیرامریکایی از یک «ادبیّت» ویژهای بهرهمند است؛ فصاحت، بلاغت، اهتمام به ساختارهای زبان مستحکم و شستهرفته و پاک و… برخوردار است، در حالی که شاعران امریکایی، حتا در دورههای گذشته ـ شکل بیانی ساده را بر میگزیدند. شعر در شکل امریکایی آن، از هرگونه آرایههای ظاهری خالی است یا نهایت آنکه آنچنان در شعر حل شده که جزو بخشهای انکارناپذیر شعر به شمار میآید. این وضعیت، چه در شعر شاعران سیاهپوست و چه در شعر شاعران سفیدپوست بهوضوح قابل مشاهده است. «سادگی» بیاندازه شعرها، گاه خواننده را دچار تردید میسازد. تردید میان «شعر» و «نه شعر». از «والاس استیونس تا لینگستن هیوز» تا معاصرترانی مانند ریتا داو، ریموند کارور، ریچارد براتیگان و…، همگی دارای این ویژگیاند. بوکوفسکی نیز به مانند بسیاری از نویسندگان و شاعران ـ امریکایی ـ از ساحت دو فرهنگی برخوردار است. مادری آلمانی و پدری امریکایی. دو جهان فکری متفاوت که دوگانگیهای بسیاری را در شعرهای «چارلز» به وجود آورده است. این دوگانگیها در فرمهای مختلف ظاهر شده است. از اینرو با این «ساخت ناسازهگون» بنیانهای شاعرانه وی را به وجود آوردند. «روایت» و «شکل داستانی» از دیگر خصلتهای آثار بوکوفسکی است که با «زبانی» ساده و «روزمره» از دمدستترین موضوعات پیرامون خود سود جست. از این منظر، هر «مساله» به ظاهر ساده، دستمایه شعری بزرگ در ذهن شاعر است، و مهمتر اینکه به همان راحتی و سهولت که در «ورودیه» شعر با نوعی حیرت مواجه میشویم، به همان سادگی با تعلیقی جالب و جذاب و دور از ذهن، به فضایی تازه در «پایان بندی» خواننده را به «حیرت» وا میدارد. با وجود این، با خواننده آثار ترجمه است که به دیگر «لذت»های موجود در متنها دست یابد و «همسو» با شاعر در پی کشف «جهان تازه شاعرانه» برآید.
«وقتی از عشق حرف میزنیم»؛ ریموند کارور
کتاب «وقتی از عشق حرف میزنیم»، مجموعه شعرهای شاعر امریکایی، «ریموند کارور» است. «چخوف امریکا» این لقبی بود که مجله «گاردین» به ریموند کارور، شاعر و داستاننویس معاصر امریکایی داده است. شهرت کارور در جهان بیشتر به خاطر داستانهای کوتاه اوست و به همین دلیل بوده است که صاحب چنان عنوانی شده است. بیشک اهمیت «چخوف بودن» از سویی اقتدار بلافصل چخوف در ادبیات داستانی دنیاست و از سویی دیگر، اعتبار بخشیدن به نویسندهای است که به دریافت این لقب نایل میشود. خواننده آثار داستانی کارور، خود از خلق تصاویر حیرتانگیز وی از اوضاع اسفانگیز جامعه امروز امریکایی مطلع است. کارور در داستانهایش از سرخوردگیها، ناتوانیها، عجز و فلاکتها و از حضیض انسان معاصر سخن میگوید و شاید از همین جنبه است که برخی داستانهای او را از مقوله «رئالیسم کثیف» دانستهاند. سادگی بیحد آثار کارور گاه خواننده را در سرجای خود منکوب نگه میدارد. فضاهای داستانهای وی از دمدستترین و روزمرهترین موضوعات زندگی برگزیده میشوند. همه اینها را باید به ایجاز در سبک نوشتاری کارور علاوه کرد. خود وی بارها در گفتوگوهایش اعلام کرده که یک داستان را ٢٠ تا ٣٠ بار بازنویسی میکرده تا صورت نهایی داستان به دست آید. کارور شاعر در شعرهایش نیز به همان سادگی و وضوح تمام تصویرگر دنیای رو به زوال است. حضور انسان در زندگی عادی، دنیای متلاطم، پیچیدگی زندگی امروزی، همگی از خصلتهای شعر کارور به شمار میآیند. توجه به عناصر پیش پا افتاده زندگی، ویژگی خاصی به شعرهای وی بخشیده است و همه این ویژگیها از فردیت زندگی شاعر مایه گرفتهاند. زبان شعرها به اندازهای از سادگی بهره میگیرند که گاه در برخورد نخست خواننده را با حیرت مواجه میسازند. این ویژگی در تمام شعرهای کارور حضور دارد. بیتردید جانمایه شعرها از زندگی شخصی کارور نشأت میگیرند که همگی در یک حالت شورش درونی شاعر نوشته شدهاند. با این همه خود او بر این باور است که شعر برای او در درجه دوم پس از داستان وجود داشته است اما این مهمتر از آن است که اصلا شعری ننویسد و شاعر بودن دست کم بهتر از شاعر نبودن است. به هر شکل، دنیای رو به استیصال امریکای معاصر را میتوان در شعرهای کارور مشاهده کرد که با زبانی ساده و جذاب خواننده را مجذوب خود میسازند.
«ترانه معصومیت»: ویلیام بلیک
کتاب «ترانه معصومیت»، مجموعه شعرهای شاعر انگلیسی، «ویلیام بلیک» است. ویلیام بلیک (١٨٢٨-١٧۵٧)، از زمره مشهورترین و اصیلترین شاعران انگلیسی به شمار میآید که دو مجموعه شعر «ترانههای معصومیت»و «ترانههای تجربه» منتشر کرده است. بلیک در این دو مجموعه، بیشتر شاعر شعرهای لیریک به یادماندنی است که از نوعی روحیه رمانتیسیسم بهرهمند است. این دو اثر در سال ١٧٩۴ منتشر شدند. بلیک در مجموعه آثارش، توصیفگر حالتهای کودکی و روحیه پاک و ناب آنهاست و در بیشتر موارد، شاعر شعرهای غنایی که از ساحت عاشقانه انسان برمیخیزد. از نظر سبک و درونمایه، نشاندهنده دو حالت متضاد روح بشری است، این مجموعه شامل استعارههای اصیل، خصیصه ویژه جهانشمول و باورهای مذهبی بلیک است که کودکی را به عنوان یک حالت سعادتمند خودآگاهی تعالی بخشید، آنگونه که آنان بر علیه موانع تحمیلشده از فقر و هنجارهای جنسیتی روزمره به خشم آمده بودند. علاوه بر نگرش شخصی و روشن به هنرش، این تمایلات، بدفرجامی پیشرفتهای اجتماعی و ادبی بسیاری را از رمانتیکهای انگلیسی به نسلهای دیگر به اثبات رسانده است. از اینرو، فضای شعرهای بلیک، خواننده را به فضای «آنجهانی» و «والا» رهنمون میشود، احساس نزدیکی خواننده آثار بلیک با «پرسونا»ی شعرها، از این منظر اهمیت دوچندان دارد. گرچه برخی از این فضاها در ترجمه شاید از دست رفته باشند؛ اما باید بگویم، روح بلند جاری در شعرها، در تلطیف روحیه مخاطب اثر مطلوبی بر جای خواهد گذاشت.