این مقاله را به اشتراک بگذارید
مروری بر دو کتاب «تمرین مدارا» و «زاده اضطراب جهان» محمد مختاری
بازخوانی فرهنگ و ترجمه شعر
این روزها دو کتاب از محمد مختاری، پس از سالها از طرف نشر بوتیمار تجدیدچاپ شده است؛ کتابهای «تمرین مدارا» و «زاده اضطراب جهان» که اولی اثری تألیفی و شامل مجموعه مقالات مختاری است و دومی ترجمهای است از شعر شاعران اروپایی. «تمرین مدارا» شامل بیست مقاله از مختاری در بازخوانی فرهنگ است. مختاری در این کتاب با نگاهی انتقادی و موشکافانه به وجوه مختلف فرهنگ و ریشههای آن نقب زده است و به این موضوع پرداخته است که چه وجوهی از گذشته فرهنگی با بقای خود در ذهنیت ایرانی معاصر، ما را از تفکر انتقادی بازداشتهاند. تمرین مدارا درواقع نوعی بازخوانی انتقادی فرهنگ کهن از خلال ادبیات و ضربالمثلها و دیگر نمودهای این فرهنگ است. مختاری در اولین مقاله این کتاب، با عنوان بازخوانی فرهنگ، درباره ضرورت این بازخوانی مینویسد: «بازخوانی فرهنگ یکی از ضرورتهای دوران ماست. نزدیک به یکصدوپنجاهسال است که جامعه ما، از یک سو درگیر با سنت و نو مانده است. از سوی دیگر، به تقابل فرهنگهای خودی و غیرخودی گرفتار است؛ و دوران بحرانی گذار خود را میگذراند. پس ناگزیر است برخورد آگاهانه و سنجیدهای با این درگیری و گرفتاری، و علل و عوامل آن داشته باشد. یعنی باید به بازخوانی همهجانبه فرهنگ، در کلاف بههمپیچیده روابط فرهنگی جهانی، و نقد سنت و معرفت تاریخی خود بپردازد. چیستی خود را بشناسد. مبانی «هویت» یا «بیهویتی» و «موقعیت» خود را درک کند». مختاری در ادامه این مقاله، بازخوانی را «تمرین انتقاد» دانسته و نوشته است: «بازخوانی تمرین انتقاد است. زیرا هم اطلاع از مبانی گذشته و اکنون، و کوشش برای فهم آنهاست. دوبارهخواندن به این معناست که همه پندارها و گفتارها و رفتارها و روابط و شکلهای نهادیشده را باید از دل این زندگی، جامعه، تاریخ، و بهطورکلی فرهنگ بیرون کشید، و دوباره خواند. تا با درک مقدورات و محدودیتهای خویش، بتوان از بنیانها و عارضههای بازمانده فاصله گرفت. امکانات یاریدهنده را تقویت کرد. به نگرش باز و پویایی دست یافت برای درک و گزینش و بهکارگیری ارزشها، روشها، نهادها، شیوههای جدید تقسیم کار، مبانی تنظیم عقلانی جامعه و کارکردهای فرهنگی اطلاعات، دانش، تکنولوژی، کالاهای فرهنگی و غیرفرهنگی که در روند تبادل جهانی به جامعه ما راه مییابد». مقالههای این کتاب نوشتهشده در سالهای ٧٠ تا ٧۵ هستند و بسیاری از آنها در نشریات همان سالها منتشر شدهاند. «بازخوانی فرهنگ»، «فرهنگ بیچرا»، «از پوشیدهگویی تا روشنگویی»، «هنر و ادبیات و معضل هویت ملی»، «حافظه تاریخی مظلوم»، «موقعیت اضطراب»، «تمرین مدارا و ذهنیت انتقادی» و «بیارتباطی در عصر ارتباطات» از جمله مقالاتی هستند که در این کتاب میخوانیم.
«زاده اضطراب جهان» دیگر کتاب محمد مختاری است که این روزها از طرف نشر بوتیمار تجدیدچاپ شده است. این کتاب یک آنتولوژی شعر است به انتخاب و ترجمه مختاری که شامل ترجمه ١۵٠ شعر از ١٢ شاعر اروپایی است. مارینا تسوتایوا، ویژلاو نزوال، پیتر هوخل، ولادیمیر هولان، چزاره پاوزه، چسلاو میلوش، یوهانس بوبروفسکی، پل سلان، آنتونین بارتوشک، زبیگنیو هربرت، فرنک یوهاش و جوزف برادسکی، ١٢ شاعری هستند که شعرهایی از آنها در کتاب «زاده اضطراب جهان» گردآوری و ترجمه شده است. کتاب، علاوه بر مقدمهای کلی شامل یادداشتهایی در معرفی هر شاعر است که این یادداشتها در آغاز شعرهای هرکدام از این شاعران درج شده. چنانکه مختاری در مقدمه کتاب اشاره میکند بسیاری از شاعرانی که او شعرهایی از آنها را در این کتاب گردآوری و ترجمه کرده، دستکم در زمان انتشار کتاب «زاده اضطراب جهان»، در ایران چندان شناختهشده نبودهاند و تنها شعرهای برخی از آنها به صورت پراکنده در نشریات منتشر شده بوده و از بعضی از آنها هم رمان یا داستان کوتاه به فارسی ترجمه شده بوده اما شعر نه. مختاری در بخشی از این مقدمه به زندگی و زمانه و تجربه زیسته این شاعران اشاره کرده و به زمینه تاریخی و اجتماعی و سیاسی شکلگیری شعر و ذهنیت شاعرانه این شاعران پرداخته است. مختاری در جایی از این مقدمه درباره زندگی و زمانه این شاعران مینویسد: «شاعران در هرکجا که هستند «زاده اضطراب جهاناند»؛ اما شاعران این دفتر در موقعیت تراژیک ویژهای نیز گرفتار بودهاند که دنیای معاصر را سخت در خود فروپیچیده است. اینان در اوضاع و احوال و زمان و مکانی زیستهاند و شعر سرودهاند که از تناقضهای عمیق و دردناک و ویرانگری در رنج بوده است. دورانی که آرمانها و گرایشهای انسانی در تجربه عینی به محک خورده یا در سیطره عوامل و ساختها و خصلتهای غیرانسانی نظارهگر مسخ چهره خویش مانده است. زمانی که هویت آدمی و پیچیدگی تودرتو و بغرنجش با ارزشها و اندیشهها و آرزوهایش درآویخته است. دورانی که آشکار کرده است که هر ارزش و کوشش و گرایشی چه فرهنگی و اجتماعی و چه سیاسی و اقتصادی و … هرگاه و به هر دلیل و علتی، از آدمی و شان و حق و حضور او جدایی گرفته یا از آن غافل مانده، یا خود را بر او ترجیح داده است، در عمل به ضد خود نیز بدل شده است. حتی خیرخواهانهترین تصور رهایی و اعتلا و یا طلب عدالت و برابری اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. این دوران، خود محک و میزان تعیینکنندهای برای توازن و تعادل حق فردی و جمعی را بازشناسانده است. آشکار کرده است که اولویتبخشیدن به یکی از این دو، به ازای نادیدهانگاشتن دیگری، چه آسیبهای فرهنگی و روانشناختی و اجتماعی و تاریخی به انسان وارد آورده است. اروپا در این دوران، هم دو جنگ وحشتبار و ویرانگر و بشرسوز را پشتسر نهاده است و هم نهادهای استبدادی و نظامهای توتالیتر را که آفت بزرگی برای حیثیت آدمی است تجربه کرده است. دیده است که دیکتاتوری و زورمداری چه در اردوی سرمایه و چه در اردوی کار، سرانجام به قربانیشدن آدمی و سیطره مرگ انجامیده است…» در جایی دیگر از همین مقدمه درباره مواجهه شاعرانی که شعرهایی از آنها در این آنتولوژی آمده با زمینه و زمانهشان میخوانیم: «تجربه این شاعران، تجربه نیمقرن زندگی در دنیایی است که ارزش آدمی را فدای ارزش یک نظام کرده است. هنگامی که مرگ و جنگ و جنایت و ویرانی و فروپاشی بر فضا مسلط میشده است، اینان به حمایت از زندگی و صلح و عشق و آبادانی و همبستگی برمیخاستهاند».
شرق