این مقاله را به اشتراک بگذارید
نقد فیلم نفس ساخته نرگس آبیار
راهحل نهایی
حمید رضا امیدی سرور / مد و مه
حین تماشای فیلم نفس به خصوص بعد از نیم ساعت اول که فیلم به ورطه کسالت افتاد و مدام کند و کند و کند تر شد، جوری که حتی زیبایی و شیرینی دختر بچه ای که فیلم را روایت می کرد و یا آن بارقه هایی از نوستالژی که از خوش ذوقی فیلمساز حکایت می کردند نیز نمی توانست چاره ساز باشند. مدام از خود می پرسیدم که فیلمساز چگونه می خواهد این قصه را که به جای پیش رفتن فرو می رود، تمام کند.
اگر زمستان ۱۳۵۶ را تاریخ شروع فیلم فرض کنیم تا ۱۳۶۱ که یکسال از جنگ گذشته حدود پنج شش سال از زندگی این دختر در فیلم روایت شده آن هم درست در مقطع سنی که دختر بچه ها به سرعت رشد می کنند. درحالی که دختر بچه راوی که در انتهای فیلم باید ده – دوازده سالی داشته باشد دقیقا در همان سایزی است که در ابتدای فیلم دیدیم. احتمالا خانم آبیار باید بهتر از ما به این مسائل آگاه باشند، به خصوص وقتی در برخی فصول به جزئیات در خور ستایشی توجه کرده اند، اما چرا به این نکته مهم توجه نمیکند؟ اصلا چرا قصه این همه طولانی می شود مثلا اگر کل قصه یکسال طول می کشید و دخترک به جای مرگ در بمباران از روی درخت می افتاد و می مرد واقعا فرق مهمی در فیلم شاهد می شدیم؟ تازه دیگر فیلمساز مجبور نبود این همه هزینه کند برای نمایش دوران جنگ و انقلاب که دست آخر هم یکی پیدا شود و بگوید چرا در قیاس با زندگی شاد پیش از انقلاب تصویر ایام بعد از انقلاب را این اندازه عبوس و تلخ نشان دادید؟ اینکه مردم در آن روزها شاد و خوش و خندان بودند شادی شان سرجای خود بود اعتقاداتشان و عزاداری شان هم جای خود و…
مثل همان ایرادی که از فیلم صد سال به این سالهای سامان مقدم گرفته شد . جالب اینک در فیلم نفس معلم مدرسه دخترانه قبل از انقلاب یک خانم معلم خوش چهره خوش پوش است که با مهربانی برای شاگرد کلاس خود کفش هدیه می خرد در حالی که بعد از انقلاب معلمی عبوس و اخمو به بچه درس می دهد.
البته قصدم این نیست که بگویم خانم آبیار قصد و غرضی داشته و بی شک به شکل غریزی و ناخودآگاه این اتفاق افتاده چرا که خانم آبیار برای نشان دادن اوضاع و احوال آن روزگار شب عید پدر بچه ها را کتک خورده به خانه می فرستد و از زبان او می شنویم که به دلیل حمایت از پیرمردی کتک خورده که اتفاقی عکس ولیعهد را از کتاب درسی کنده و لای آن آجیل ریخته واما به گمانم استفاده از این روش گل درشت که تازه آن هم به زور به فیلم منگنه شده نمی تواند تاثیر عمیقی بگذارد آنهم در قیاس با آنچه در لایه های درونی فیلم جا خوش کرده است.
بگذریم داشتم می گفتم در حین تماشای فیلم نفس دراین فکر بودم که خانم آبیار این فیلم را که زمان در آن جلو می رفت اما آدمها عوض نمی شدند و مهمتر از همه قصه هم پیش نمی رفت، چطور می خواهد تمام کند. شاید اگر این کنجکاوی نبود همان نیم ساعت اول از سینما بیرون زده بودم تا به عنوان فیلمی مثلا کوتاه خاطره بهتری در ذهنم باقی بگذارد. اما آنقدر کنجکاو بودم که این کندی و کسالت را هر طور بود تاب آوردم.
سرانجام فیلمساز تنها راهی را که باقی مانده بود برگزید. یعنی وقتی قصه ای به لحاظ دراماتیک پیش نمی رود، جمع شدنی هم به نظر نمی رسد راه دیگری نمی ماند جز مرگ شخصیت اصلی! به خصوص وقتی که شخصیت اصلی راوی فیلم نیز هست همه چیز از دید او روایت می شود، بمیرد در هر حال فیلم خود به خود مجبور به تمام شدن است!
*****
نفس ساخته نرگس آبیار
سحر عصر آزاد / اعتماد
«نفس» سومین فیلم نرگس آبیار پس از «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» و «شیار ١۴٣» است که تجربهای جدید در کارنامه این فیلمساز زن محسوب میشود. فیلم هرچند نگاهی به دوران دفاع مقدس و تبعات آن دارد اما محور اصلی قصه روایت دختربچهای از زندگی با پدر و مادر بزرگ و خواهر و برادرانش در یک روستا است.
فیلم با انتخاب این منطق داستانی از ذهن فانتزی و تخیلساز راوی قصه استفاده کرده و در طول داستانی که چندان اوج و فرودی ندارد، تلفیقی از اتفاقات روزمره زندگی این خانواده را با بهرهگیری از انیمیشن و پیوند قصههای کودکانه و اتفاقات روزمره به تصویر کشیده و به نوعی قصد رسیدن به سبک و ساختاری جدید دارد.
اما واقعیت این است که این رها بودن قصه به بهانه به تصویر کشیدن رویدادهای اجتماعی ایران از دهههای ۵٠ تا ۶٠، جذابیتی به فیلم نداده بلکه آن را تبدیل به سریالی طولانی و بدون اوج و فرود کرده که دنبال کردن آن از پس گریمها و بازیهای نه چندان دلچسب بازیگران شناختهشده، سخت و حوصلهبر است.
59 نظر
زهرا
نقد قوی ای بود تشکر
...
به نظر من شما قسمت هایی از فیلم را اصلا ندیده اید!!!چون اگر دیده بودید این حرف را نمیزدید که دختر فیلم میتوانست از روی درخت بی افتد!تمام حرف فیلم در همان دو یه دقیقه آخر بود.که آرزو های بزرگ یک دختر بچه باهوش که شاید میتوانست آینده ایی زیبا داشته باشد،به خاطر جنگ از بین رفت.
نریمان
من همان ۲ دقیقه ی آخر خوابم برد !
حالا چرا اسم فیلم نفس بود ؟!
این نرگس آبیار چرا فیلم کوتاه نساخت که اثرات جنگ رو تو دو دقیقه ی آخر نچپونه تو به اصطلاح فیلم کسالت بار طولانی ؟!
عجیبه ! تبلیغات برای این فیلم تو صدا و سیما !
فیلم تحسین شده ؟! برای اینکه فیلم فروش داشته باشه ؟!
مونا
این فیلم واااقعا عالی بود
پر از حس خوب و پر از مفهوم
محکوم کردن جنگی که کودکان مظلوم و پاک رو که میتونستن آینده بسیار روشنی رو داشته باشن پرپر میکنه..
کامران
با نظر جناب امیدی سرور موافقم و نقد خوبی بود. فیلم جذابیتی نداشت
رضا
فیلم پوچگرایانه ای بود، مادر بچه اش ازاد شده دائم از شوهر غر می زند، یادمان باشد که این مادری است که فرزندش از شکنجه گاه ساواک ازاد شده است، انقلاب میشود همه جا ظاهرا پر از شور است اما خانواده غفور انگار نه انگار…بدون ذره ای تاثیر از اطراف، یک زن افراطی و شوخی های اطرافش شده است و البته سنت و دین و عقاید شده اند سیبل خنده!
راستی فیلم چه به ما یاد داد؟ نسبتش با اتفاقات و نسبت های خانواده های الان چیست؟
احمد
باسلام
علی رقم احترامی که برای خانم آبیار قائلم ؛ .اما از وقتی که برای تماشای این فیلم گذاشتم متاسفم .
و به تمام افرادی که با خانواده و همسر و دخترشان به تماشای فیلم نفس می خواهند بروند شدیدا توصیه می کنم. به تماشای فیلم نفس نروند.
این فیلم به شدت از سیاه نمایی و رفتارهای مالیخولیایی و عصبیتهای متحجرانه برخوردار هست . و به شدت با روان بیننده ، پدر و دختر و مادر بازی می کند و عصبیت و ناراحتی می کشاند .
تماشای این فیلم همانند تماشای یک خبر کثیف قتل عام و با تصاویر زننده خشونت می باشد .
به هیج وجه این فیلم را برای خانواده هایی که برای آرامش روان خانواده خود احترام قائلند توصیه نمی کنم .
کارشناس مشاور خانواده
فاطمه
سلام
با نقد های فیلم موافقم
نفس علی رغم داشتن چند سکانس زیبا توانایی جذب مخاطب را تا انتهای فیلم نداشت !
من اصلا نمیفهمیدم فیلم در راستای رساندن چه پیغامی به مخاطب است ! همه چیز بنظرم نصفه نیمه بود خانواده ی غربتی ها که بودند واقعا ؟معلم مدرسه چرا رفت؟ راوی داستان که مرده بود چطور از زبان او فیلم گفته میشد؟ صحنه ی نجات پسر از زندان و گله های مادر هرچند که بازی مادر دیدنی بود اما بی ربط بود چون هر مادری قطعا برای وجود فرزندش شادی را به همه چیز ترجیح میدهد
باوجودیکه خودم دقیقا همسن شخصیت بهار در ان سالها بودم ولی حس نوستالژی قوی نداشتم در طول فیلم
اصلا این همه تبلیغ برای چی بود واقعا
واقعا خانم ابیار خودشون این فیلم رو با بچه های اسمان مجید مجیدی مقایسه کنند اونوقت دلیل نقد های منفی رو میفهمنن
زهرا
صحبت ها و برخوردهای تند مادر بزرگ بهار منو یاد بچگی هام مینداخت و حرفهایی که به من و خواهرام زده میشد که دختر نباید این کارو بکنه و دختر نباید بخنده و از این دست حرفها…بی رحمانه نخوایم قضاوت کنیم فیلم حرف برای گفتن داشت… خیلی هم داشت ولی پایان فیلم رو من نپسندیدم… و من فکر میکنم نام نفس به خاطر مشکل تنگی نفس پدر مهربون خانواده بود و رویای بهار برای دکتر تنگی نفس شدن و درمان پدر. در مقابل بسیاری از فیلم های بی سر و ته سینما که بعد از دیدنشون میگی کاش وقت برای دیدنشون نزاشته بودم.. نفس ارزش دیدن رو داره.
مژده
نفس واقعأ ارزش دیدن رو داره ، حرفهای زیادی برای گفتن داشت ، رویا بافی کودکان و تخیلات اونها ،. دیدن دنیا از زاویه دید یک کودک که نگاه قضاوتگری ندارد ، اینکه تا چه حد حرفهای والدین میتونه روی کودک تاثیر بزاره که بهار دلش میخواست پسر باشه ، اینکه جنگ ارزوی خیلی از بچه های کوچیکو از بین برد ، علاقه بیش اندازه ای که یک بچه میتونه به پدرش داشته باشه و از ارزوهاش این باشه که دکتر بشه و بتونه پدرشو خوب کنه ، و خوب خیلی از ما ها وقتی بزرگ میشیم دیگه نمیتونم این اندازه از محبت رو بفهمیم ،اینکه نبود یکی از والدین چقدر میتونه روی یک بچه تاثیر یزاره که دلش بخواد با خانواده دیگه ای زندگی کنه و خیلی حرفهای دیگه ، من این فیلم را واقعأ توصیه میکنم و واقعأ ارزش دیدن را دارد
حسام
فوق العاده فیلم زیبایی بود من نمیدونم چطوری یک فیلم داستان نداره ولی تمام تماشاچی ها داخل سالن پلک نزدند بعضی از منتقدین از دیدگاه سیاسی خودشون فیلم رو میبینند وبیطرفانه فیلمو نقد نمیکنند فیلم ضد جنگ بود و اگر کسیو اذیت میکنه بهتره نبینه
آریان
به نظر من این فیلم شاید فرود و فرازی نداشت یا ماجرای خاصی تعریف نمیکرد اما نشون دهنده تخیلات و کنجکاوی های یک دختر ماجرا جو و کمی کله شق بود که با سختگیری هایی که برای کتاب خوندنش میکردن یا اینکه نباید با پسر خالش حرف بزنه یا بازی کنه تبدیل شد به دختری که دوست داشت پسر باشه.یه دختر بچه ذهنش محدود میشه به اینکه نکنه رو دست پدرش باد کنه.دختر بچه ای که انقدر محدودش میکنن و بهش سخت میگیرن که از مرگ هم دیگه نمیترسه و میگه بمیرم میشم دکتر تنگی نفس مرده ها،همین که مادربزرگ که نماینده مردم عادیه میگه خیلیا با کتاب خوندن دیوونه شدن خودش یه دنیا حرفه برای جامعه ای که توش درصد مطالعه بسیار پایینه.در اخر هم وقتی بهار روی تاب نشسته انقد داره از تنهاییش و آزادیش که توی اون لحظه کسی نیست بهش گیر بده و بگه موهاتو شونه کن یا اینجوری باش و اونجوری باش لذت میبره که یا متوجه آژیر قرمز نمیشه یا متوجه میشه و خودشو دست سرنوشت میسپاره و اینجوری میخواد روحش آزاد بشه.به نظر من فیلم فوق العادیه بود و خیلی بهتر از فیلمای بی محتوایی هست که یه بازیگر با کلی آرایش نقش اولشه و لودگی و بی بند و باری تموم فیلم و گرفته.به نظر من واقعا ارزش دیدن داشت
تینا
به ولی با فیلم کوتاه اثرات جنگو نشون میداد بهتر بود….بک ربع که از فیلم گذشت همه افراد حاضر در سینما میگفتند دقیا موضوع فیلم چیه؟ باید منتظر چی باشیم….افتضاح افتضاح
مژگان
به نظر من این فیلم واقعا ارزش زیادی برای دیدن داره.این فیلم سراسر احساس بود ویک زاویه دیدی جدید نسبت به وقایع دهه ۵۰ و ۶۰ داره . با وجودی که ظاهرا فیلم فاقد داستان کلیشه ای است ولی هریک از سکانس های آن بقدری واقعی و جذاب بود که تا انتها بیننده را به دنبال خود آن هم با اشتیاق فراوان می کشاند . و در انتها چقدر زیبا و لطیف افسوس اینکه چه استعدادها و آینده های زیبا و پر باری که در اثر جنگ از بین می رود را بر دل بیننده می نشاند.تصویر سازی این فیلم بی نظیر بود و استفاده از انیمیشن ،حس قشنگ تری از تصورات کودکانه از موضوعات جدی القا می کند.واقعا کار خانم آبیار وسایل عوامل فیلم خصوصا بازیگران کوچولو دست مریزاد دارد.
مژگان
به نظر من این فیلم واقعا ارزش زیادی برای دیدن داره.این فیلم سراسر احساس بود ویک زاویه دیدی جدید نسبت به دهه ۵۰ و ۶۰ داره . با وجودی که ظاهرا فیلم فاقد داستان کلیشه ای است ولی هریک از سکانس های آن بقدری واقعی و جذاب بود که تا انتها بیننده را به دنبال خود آن هم با اشتیاق فراوان می کشاند . و در انتها چقدر زیبا و لطیف افسوس اینکه چه استعدادها و آینده های زیبا و پر باری که در اثر جنگ از بین خواهد رفت را بر دل بیننده می نشاند.تصویر سازی این فیلم بی نظیر بود و استفاده از انیمیشن ،حس قشنگ تری از تصورات کودکانه از موضوعات جدی القا می کند.واقعا کار خانم آبیار وسایل عوامل فیلم خصوصا بازیگران کوچولو دست مریزاد دارد.
زاره
نقش اول همان راوى خوب ساخته نشد راحت انگشتر را مخفیانه ورداشت راحت گم کرد و قدر ندانست و تلاش نکرد انقدر براى پیدا کردن همان نشانه دیدى از اون میسازه که شخصیت دلسوز و جدى نیست و هزار ضعف دیگه الکى بودن پدر خانواده و…..و در یک سایز موندن راوى از زمستان ۵۶ تا سال۶١. سریال تلوزیونى بدى نبود . قصه هم نداشت. اضافه زیاد داشت حد اقل یک ساعت .
آنی
بعضی از دوستان از جمله آقای امیدی سرور، گویا با نحوه نقد فیلم آشنایی کافی ندارند. نقد جوری باید انجام بشه که تمام اتفاقات فیلم و اینکه آخرش چی میشه بیان نشه. شما که قشنگ زحمت تمام جزئیات رو هم کشیده بودید. خسته نباشید با این نقدتون.
من فیلم رو هنوز ندیدم. تا اخرش رو برام تعریف کردید.
فرشته
فیلم واقعا قوى و خوبى بود . سراسر جذابیت و قابل درک براى هر ادمى که عقل تو سرش باشه !
زهرا
خانم آبیار وقتی این فیلمو ساختن برای هر قسمت این فیلم یه دلیلی داشتن و اینکه شما میگید به طور اتفاقی از اسلام و شرایط انقلاب تو فیلم بد گفته شده اصلا اتفاقی نیست احتمالا با این جور چیزا مخالفن که این همه ازش بد گفتن
هستی
یه سوال برام پیش اومد . نقد کردن فقط به معنی کوبیدن هستش ؟؟؟؟ این فیلم نکات مثبت هم داشت و پر از حس خوب بود اما در این متن فقطططط زیر سوال بردید کل کار رو . رویاهای بهار اونقدر قشنگ و پاک بود که آدم دلش نمیومد ازش دل بکنه اما این جذابیت برای شما کسالت بار بوده !!!!
مهرنوش
بسیار فیلم جذاب و گیرایی بود . دوستان بسیار در مورد این فیلم کم لطفی می کنند. و بعضی جاها نقد های عجیبی خوندم که کاملا مشخصه سوگیری دارند. ولی واقعا ما تا آخر فیلم با دوستانمون از تماشای فیلم لذت بردیم . و پیشنهاد می کنم حتما فیلم رو تماشا کنید .
متینا
فیلم بسیار بسیار جالبی بود و واقعا از دیدنش لذت بردم و اینکه توی این نقد گفته شده از انقلاب و اسلام بد گفته شد ولی به نظر من اصلا اینطور نیست چرا همه چیز رو جناحیش میکنین؟؟؟؟ این فیلم فراتر از نگاه های سیاسیه
میلاد
متاسفانه این باب شده که در تمام فیلم های ما، کشورمان رو یه خرابه با یه مشت آدم های بی سواد گرسنه به دنیا نشون بدیم. نکات منفی این فیلم خیلی بیشتر از نکات مثبتش بود.
اون زنی که به اصطلاح نقش زن بابا بزرگ دختر رو بازی میکرد یکجورهایی نماینده زنهای چادری بود که خانم آبیار تصویر سازی افتضاحی نشون داده بود و عزاداری های محرم رو به صورت هیاهو نشون داده بود. حتی لحظه های انقلاب هم به همین شکل.
در کل به همراه شیرینی کودکانه نقش دختر بچه، کلی آشغال توی ذهن مردم ریخته شد. البته تعجبی نداره نسل جدید ما ایرانیها متخصص این هستیم که به دین و کشورمان کم لطف باشیم.
سپهر
این فیلم رو به همه پیشنهاد میکنم. فیلمی پر از لحظات و فانتزی های جذاب از نگاه یک کودک که فارغ از تمام تحولات مهم سیاسی و مذهبی اطرافش، آرزوها و فانتزی های خودش رو دنبال میکنه. خانم آبیار از بهار اونقدر دیتیل و جزییات میده که مخاطب باهاش همذاتپنداری میکنه و درگیرش میشه و مرگش شوک عظیمی رو به مخاطب میده و حس اینکه فقط یک کودک نمرد بلکه آرزوهای یک نسل نابود شد. حذف شخصیت اصلی کار خیلی شجاعانه و دور از کلیشه ای بود که قطعا کمتر نویسنده ای در سینمای ایران چنین تصمیمی برای فینال فیلمش میگیره. پایان بندی اتفاقا میتونست شکلهای دیگه ای داشته باشه و این فینال اصلا از روی اجبار نبوده. نکته دیگه اینکه هیچ جهتگیری مذهبی یا سیاسی توی فیلم نیست فیلم از هر طیف و مرامی بد و خوبش رو چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب نشون میده. در پایان برای منتقدان سرزمینم متاسفم که فیلمها رو از روی جزوه نقد میکنن و برای هر نوع فیلمی فقط از یک ابزار و استاندارد نقد استفاده میکنن و از خود فیلم و ذاتش غافل میشن. این فیلم حوصله میخواد پس به دوستانی که واسه فان و پاپکورن سینما میرن توصیش نمیکنم.
شیدا
فیلم خیلی کسل کننده و بی هدف بود. من نفهمیدم پیام فیلم چی بود.خانم آبیار دقیقا چه چیزی رو میخواست به مخاطب بفهمونه؟ حیف این همه بازی خوب .
رها
خوشحالم که وقتم رو صرف دیدن چنین فیلمی کردم. عالللللللللللللللی بود واقعا دست مریزاد. خیلی حرف برای گفتن داشت. فیلمنامه ۲۰بود.
عسل
یکی از بهترین فیلمای این چند سال ایران بود.
سمیرا
فیلمی که ارزش چند بار دیدنو داشت. نکاتی که بیان شده تو فیلم عالین
سارا
فیلم عالی بود عالی.یکی از بهترین فیلمهایی که تو زندگی دیدم.با این که من متولد ۶٠ هستم و اون بازه زمانی در فیلم راتجربه نکردم ولی از اول فیلم کاملا همزاد پنداری با راوی داستان داشتم .خیلی خوب ذهن یه بچه رو به تصویر کشیده بود.واقعا کیف کردم.
مانا
فیلم بسیار زیبا بود. برحه ای از تاریخ ایران رو از زاویه ای نشون می داد که شاید با ذایقه بعضیها خوش نیاد و به نقد منفی فیلم بیانجامه ولی چیزی از ارزش فیلم کم نمیکنه. ضعفهای فرهنگی از جمله زن ستیزی و تحقیر جنس مونث رو، با جملاتی مثل اگه بسر بود رو دستمون نمی موند، خیلی گویا بیان می کرد و این که تصورات از انقلاب چه بود ولی به کجا انجامید. فیلم بر از تمثیل هایی از اینگونه بود و بسیار زیبا و دلنشین. لطفا بادقت فیلم رو ببینین.
علیرضا
واقعا از دیدن این فیلم لذت بردم. بازی زیبای کودک خردسال در ترکیب با انیمیشن ها برای القای حس کودک و روایت دوران انقلاب ۵۷ ایران و نوسالژی سالهای اول جنگ واقعا قابل تقدیر هست. بنظر من فیلم نفس چیزی از شیار ۱۴۳ کم نداشت. خانم آبیار در هر دو فیلم به سینمای دفاع مقدس پرداخته و هر دو شاهکار هست. نام فیلم (نفس) که بیانگر اهمیت حق حیات و زندگی فارغ از جنگ و بیماری و رنج و درد برای همه انسانهاست بسیار زیبا انتخاب شده بود. من به خانم آبیار واقعا تبریک میگم . آفرین بر این کارگردان
طاهره
من تبحر و تجربه ای در نقد فیلم ندارم اما این فیلم گرچه به نظر من مناسب پرده سینما نبود ولی بشدت دلنشین بود.بازی بسیار زیبا و طبیعی بهار من رو به اعماق یک زندگی واقعی با تمام لطایف و البته مصائبش میبردتا جاییکه فراموش میکردم که در حال تماشای یک فیلم هستم .بارها در دلم خانم ابیار را به خاطر خلق این همه زیبایی تحسین کردم.جایی که بسیار غمگین شدم رفتار بسیار زشت معلم قران بود و مقایسه ان با معلمی بود که در کسوت یک معلم سپاه دانشی چقدر با بهار انسانی و انگونه که شایسته یک معلم است برخورد کرد.خوب یک هنرمند واقعی بایدقادر به ترسیم تمام واقعیتها ی زشت و زیبا جامعه باشد.موضوع و تدوین به گونه ای عحیب عمیق و ظریف و دلنشین بود ولی باید اعتراف کنم در حد حوصله عموم نبود.یک فیلم با مفاهیمی عمیق معمولا در حد حوصله عموم مردم که خوب به حق توقع سرگرمی از یک فیلم سینمایی دارند نمی تواند باشد.به نظر من ساختن این گونه فیلمها خیلی پشتکار و شجاعت می خواهد.
خانم ابیار ممنون به خاطر انکه لحظاتی ما را از این پیچیدگی زندگی امروزی خارج کردی و مانند وزش زیبای باد در لابه لای موهای بهار حس ناب رهایی بخشیدی…..
سمیه
آریان عزیز با نظرت موافقم ….. منم بچگی سختی داشتم تا حدی که تو خانوادم فکر میکردم ناتنی هستم همون افکاری که این دختر بچه داشت منم داشتم اما اون دختر مرد ولی من زنده ام و به تمام خواسته هام که فقط خودم زحمت کشیدم رسیدم …
ممنون از خانم نرگس آبیار
رضا
یکی از اثار دیدن فیلم تاثیر گذار اینه که ذهن مخاطب رو درگیر کنه و رها نکنه. با اینکه خیلی از نقدهای دوستان رو قبول دارم و اشکالات زیادی هم به لحاظ فیلم نامه و هم کارگردانی داشت اما به نظرم خانم ابیار توانسته بود فضایی نوستالژیک رو ترسیم بکنه و شخصیت هتی فیلم هم باور پذیر بودند
مهسا
فیلم عالی بود من خیلی دوست داشتم نشون دادن رویاها ی یه دختر بچه عالی بود من تا امروز دوبار فیلمو تماشا کردم
سارا
من واقعا از نقد هایی که به فیلم وارد شده تعجب کردم مخصوصا اینکه گفتن فیلم کسالت باره!!!!!!من خودم ادمی هستم که خیلی کم پیش میاد چیزی برام جذاب باشه و همیشه منتظرم تو فیلم یا رمان اتفاق خاصی رخ بده،ولی با این وجود نفس برام خیلی جذاب و گیرا بود و اصلا حوصلم سر نرفت. هر چند که دهه هفتادیم و خیلی از دردها و رفتارهایی که با بهار میشد رو درک نکردم ولی بنظرم فیلم واقعیت های اون زمان رو خیلی خوب نشون داد.
اگه موضوع داستان نداشتن نفس هست خوب شیار۱۴۳ هم داستانی نداشت و فقط انتظار یه مادر رو روایت می کرد
نگین
فیلم فوق العاده ای بود چرااسم همچین فیلمی نباید شنیده بشه اونوقع سلام بمبئی میلیاردی بفروشه واقعا جای تاسف داره لیاقت بعضی ادم ها فیلمایی مثل سلام بمبئی و توومن و چهارچنگولی و اخراجی ها و مثال این ایام عاشقانست دیدن این فیلم لیاقت میخواد واقعا که کمترکسی داره
دينا
به نظر من که فیلم خوبی بود و بارزترین نکته مثبتش این بود که تورو یاد دوران کودکیت و تخیلاتت می انداخت خیلی وقت بر که تو دنیای آدم بزرگا گم شده بودم اما یه جورایی منو یاد کودک سرتق درونم انداخت.خب مشخصا وقتی یه اثر هنری خلق میشه نمیتونه همه طیفی رو راضی کنه اما برای پر از زندگی و معنی بود
همایون
به نظر من فیلم تمام پیام های لازم را در لفافه به بیننده رساند. یک، اوضاع اقتصادی و شرایط رفاهی برای بیشتر مردم ایران، قبل و بعد از انقلاب تغییری نکرد (حداقل تجربه ما خانواده کارمند متوسط که چنین بود. شرایط نشان داده شده در فیلم هنوز در اطراف همه شهرهای ایران به چشم می خورد)، دوم، جنگ شاید همه بچه ها را (همراه با آرزوهایشان) نکشت، ولی سالهای کودکی ما زیر آوار جنگ و تحریم و فشارهای اقتصادی و جیره بندی ها و غیره… مدفون شد (برای اطلاع به متولدین دهه پنجاه مراجعه کنید و روحیه آنها را با متولدین شصت و بعد از آن مقایسه کنید). سوم، خانم آبیار نگاهی بیطرفانه و به نسبت واقعی به تاریخ داشته اند و نقد ایشان به جنگ است. همین حوادث هم اکنون در سوریه و عراق و لیبی و … بر سر کودکان می آید، آیا غیر این است؟
نفس
فیلم بسیاااار گیرایی بود و ارزش چندین بار دیدن رو داره بی شک
مژگان
خیلی فیلم قشنگی بود. پر از نگاه های کودکانه و تفسیر و عقاید یه دختربچه که زیر آوار جنگ خاک میشه. اگه جنگ رو لمس کرده باشید خیلی خوب درک میکنید که فیلم چی میگه و در نهایت چه رویاها و آرزوها و “نفس” هایی زیر خروارها خاک دفن میشه.
فیلم فوق العاده خوش حس و حال و تمیز بود
کتی
ریتم فیلم خیلی خیلی کند و خسته کننده بود.این فیلمو به دوستانم پیشنهاد دادم و در آخر جشن پتو اجرا شد بخاطر فیلم خیلییی ضعیف.فکر نمیکردم در این حد باشه این فیلم.خیلی ابتدایی و سطح پایین بود
حمید
هر چی که از خوندن نقد شماها دستگیر ادم نشه همین که ادم میفهمه نباید به نظر امثال شماها برای دیدن فیلم اهمیت بده کفایت میکنه… من فیلمو دیدم گفتم الان برم نقد بخونم کلی به به و چه چه خواهم دید نگو یه عده…
اینایی که میگن فیلم حوصله سربری بود همونایی هستن که برای فیلم مهتاب امریکایی ها دست جیغ هورا میکشیدن که عجب فیلمی… من دیگه حرفی ندارم 😐
هاني
فوق العاده زیبا وجذاب بود، بازی پانته آ پناهی ها و مهران احمدی عالی بود
اشکان
سلام واقعا فیلم زیبایی بود.نگاه به زندگی از دید یک دختربچه واقعا سکانس های زیبایی رو به مجود اورده.آنچنان نکات ریزی توی این فیلم توجه شده که ادم متحیر میشه.دید کودکانه فیلم شاید مهمترین و زیباترین بخش اثر باشه.مثل سکانسی که بهار کلمه نخود رو توی کتاب داستان میخونه و تصور خودشو به مادربزرگش منتقل میکنه…
تبریک و تشکر به تیم سازندگی و به ویژه خانم آبیار
آیت
با پشتیبانی ازاین فیلم اسکار دیگری به ایران تقدیم کنید
فريما
بنظرمن این فیلم یک فیلم ضدجنگ خیلی قوی بود و کاملا مخالف این حرفم که اگه از روی درخت هم میفتاد به حال ما فرق نمیکرد
ما با دنیای یه بچه باهوش جلو میرفتیم و این اصلا کسالت آور نبود و جنگ چقد از این بچه هارو از ما گرفته ؟ چقد دنیاهای بچه گانه ای رو خراب کرده؟ و فیلم فوق العاده نکات ریز و جالب داشت حتی اون لوله ابی که مادربزرگ نگران ترکیدنش بود که در اخر با خراب شدن خونه با بمب میترکه و قایق شروع به حرکت میکنه و نقاشی بهار که بالاخره تلویزیون نشون میده اینها یعنی هنوز زندست و زندگی ادامه داره
شیما شجاعی
فیلم با وجود ریتم کند و کسل و ایراداتی چون تغییر رشد و بزرگ شدن بهار طی ۵سالی که روایت شد در فیلم ، ولی طعم تلخ و شیرین نوستالوژی های دهه ۶۰ جنگ زده را خوب واگویه کرد ، مادربزرگ سختگیر سمبل همه زنان نسل قبل میباشد ،پدر دلسوز بیمار ، برادران زورگو تنبل و خواهر ادم فروش ، و پسر خاله ای مهربان ، سوال های زیادی بی جواب موند نقش غربتی ها چه بود چرا وارد داستان شدن نقش دایی چه بود ؟ چرا با همه عشقی که بهار به پدرش داشت ولی ارزو کرد بچه اون خانم اقایی باشه که نجاتش دادن ؟ اونها چرا ۲جا نجات بخشش شدن ؟ چرا نموندن در کل یزد ؟ چرا بهار شنید اژیر رو ولی فرار نکرد … در کل فیلم جای سوال زیادی دارد … خوش ساخت نبود از نظر من فقط پیام صلح داشت و ابنکه لعنت به جنگ که نسل کشی میکنه ارزو کشی میکنه اما هیچ احتیاجی به این همه پیچش و اب و تاب دادن و روایتگری و دیتیل دادن نبود برای این شعار بیشتر باید سریال میشد تا فیلم ….دقیقا ۱ساعت فیلم اضافه کاری بود … و در اخر اصلا این فیلم و لایق اسکار نمیبینم و دقیقا جای تعجب رو چه حسابی نماینده ایران در اسکار هست!
رامین صابریان
فیلم واقعاَ عالیی بوود و بسیار احساسی و زیبا ..
من رو یاد فیلم مودیقیانی انداخت ..
ایمان
با اینکه فیلن بی نقص از همه لحاظ نبود ولی اندازه ی خودش تونست کار کنه و تاثیرگذار بود، و اینکه تو سینمای ما از این قبیل فیلم ها خیلی کم شده و نیاز هست… در کل خوب بود
ناشناس
کلا مد شده با بدبختی و بی هویتی فیلم ساختن و جایزه گرفتن جالبه که برای اسکار از طرف ایران کاندید بشه دوستان می گن حس نوستالوژی داشت نمی دونم آهنگ غربتی ها را در کامیون زمزمه کردن کدام حس نوستالوژی را در عزیزان بیدار می کرد
راضیه
هب نظر من خیلی فیلم خوبی بود, مخصوصا جاهایی که فکرای بهار ترسیم میشد من به عنوان یه دختر دهه شصتی واقعا باش همزاد پنداری میکردم خیلی اتفاقاش برام اشنا بود خیلی چیزاش برا خودمم وقتی بچه بودم پیش اومده ولی الان یادم رفته بود..دست مرسزاد خانم آبیار…کارتون عالی بود
احسان
به نظر من بیشتر از خیلی از فیلم های تولید شده تو کشور، حرف واسه گفتن داشت. اما استوری لاینش افتضاح بود، مثل این بود که برای طی کردن یه جاده ۵۰۰۰ کیلومتری، ۴۹۹۸ کیلومترشو پیاده بری، و یهویی ۲ کیلومتر آخرشو با ماشین طی کنی. استوری لاین فیلم باید رقاص باشه، با نهایت ظرافت برقصه و قصه رو پیش ببره، نه اینکه کلی روزمرگی بگه و یهو تو دو خط نتیجه گیری کنه.
فضاسازی زمان انقلاب و جنگ هم چنگی به دل نمی زد.
اما فیلم نقاط مثبتی هم داشت مثل استفاده از انیمیشن و بازی فوق العاده شخصیت بهار و نمایش بسیار ظریفانه رابطه قوی پدر و دختر که بزرگترین آرزوی بهار رو دکتر شدن و معالجه پدر کرده بود.
در کل امتیاز ۶ از ۱۰ مناسب به نظر میاد.
سارا
فیلم بسیار عالی و جذابی بود. هیچ ربطی هم به اسلام و انقلاب نداشت. مگه هیچ معلمی قبل از انقلاب خوش اخلاق نبود؟ اتفاقا معلمش چون حجاب داشت از مدرسه رفت چون باید بی روسری میشد و بعدهم میبینیم که شوهر همین خانم معلم میره جنگ . و معلم بداخلاق بعداز انقلاب هم همین طور. واقعا اون سالها پوشش و ظاهر خانها همینطوری بود و سختگیری بیش از اندازه. بازی بازیگرا هم خیلی خوب بود. دست خانم آبیار درد نکنه. دقیقا بهار رو که میدیدم یاد کارهای خودم می افتادم. اصلا نقد خوبی نبود. فیلم نه تنها کسل کننده نبود بلکه بسیار جذاب بود. من حتی دوبار نگاه کردم.
آذر
من این فیلم رو چندین بار دیدم..به نظرم کم لطفی کردین..درسته تغییر سن بهار کمی به چشم میومد.. ولی در مورد یکنواختی
فیلم، اصلا کسالت آور نبود..در ضمن این فیلم رو درصد بیشتری از مردم عوام میبینن ..فک نمیکنم همه منتقد یا تخصص سینمایی داشته باشن که باعثش رنجش خاطره بشه دیدن این فیلم..و نقاظ ضعف آزر دهنده ای داشته باشه …برای من که دهه پنجاه و شصت نبودم فوق العاده جذاب بود..بازم هم دیدن چندبارش برام هیجان داره،بازی خانم مقدمی . پناهی ها عالی بود..این مدل رفتارهاا سیاه نمایی نیست..حقیقت تلخه…این تلخی رو نمیشه پنهون کرد.در هر زمانی شبیه به این هنجاره ها وجود داره….واقعااااا لذت بردم ..عالی بود..بازم هم میبینمش
علیرضا
فیلم نفس چرا اسمشو نفس گذاشتن به نظرمن به این دلیل که ما وقتی راحت نفس میکشیم که احساس آرامش داشته باشیم درموقع اضطراب واسترس کدوم از ما ریلکس هستیم ودرست نفس میکشیم با این که نقدهایی براین فیلم هست برخیشون قابل تامل هست ولی جدا بیشترشون اصلا نمیشه اسمشون رو نقد گذاشت. درمورد کسالت آوربودن فیلم وکسانی که چنین نقدی کردن (البته من بهشون احترام میزارم)بایدبگم وضعیت کسالت آورو واین چنین حس هایی وقتی به وجود می آید که درلحظات فیلم حرفی برای فکرکردن نباشدومثلا داستان دروضعیت سکوت باشدکه فقط باید بگذرد اما به نظربنده این فیلم درتمام لحظاتش حرفی برای گفتن(تفکر)داشت . این راهم بگویم که اگرفیلم هم مثلا سکوت داشت لزومابی معنانیست ومیشود به آن اندیشید. فیلم نفس فریادی بی صداست از آزادی،پاکی وقداست. والسلام
انیس
من به نظر همه احترام میگذارم ، اولش که شروع کردم ب دیدن فیلم منم واقعا فک کردم این فیلم چطور میخواد ب اتمام برسه چرا که هیچ اتفاق و حادثه قوی که فیلم در محور اون بچرخه رخ نداد اما به هر حال فیلم رو تا آخر دیدم. من فیلمو با مادرم تماشا میکردم و اواسط فیلم مامانم گفت این دختر بچه تو آیندش ی فرد مهم میشه اما وقتی فیلم اونطوری تموم شد همه چیز به هم ریخت. به نظرم فیلم قوی بود و غیر تکراری من همیشه با خودم فکر میکردم داستان ها که همیشه یه پایان خوش یه اتفاق عظیم یا یه قهرمان نباید داشته باشن، همیشه چیزی که واقعیت رو نشون میده بیشترین تاثیرو روی من داره، این فیلم دقیقا همون واقعیتی بود که من دوست داشتم تو سینما یا تلوزیون ببینم، زندگی واقعی، دختری پر شروشور که آخرش دنیا رو نجات نمیده یا یه دانشمند یا کنگ فو کار حرفه ای نمیشه. من واقعا عاشق فیلم شدم فیلمی که به جای اینکه یه تصویر خیالی رو از جامعه بهمون نشون بده، واقعیت هارو روی پرده برد.
اکثرا مردم از دیدن فیلم هایی اون هارو سرگرم کنه و فارغ بیشتر خوششون میاد که به نظرم کار کاملا عبثیه، باید واقعیتا به تصویر کشیده بشن تا بدی ها و خوبیها نه از چشم مردم و به نفعشون بلکه بصورت کلی از لنز دوربین دیده بشن تا تغییر ایجاد بشه.
فیلم وقتی کامل میشه که ذهن و به چالش بکشه و جای تفکر داشته باشه و به نظر من این فیلم این نکته مثبت رو داشت.
ناشناس
نقد خیلی ضعیف ومزخرفی بود به خانم آبیار تبریک عرض مینمایم
علی
فیلم دقیقی بود. بازی بازیگران عالی بود . داستان قوی اون هم تنها از عهده نویسنده ای مثل خانم آبیار بر میاد.